• چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 15 شوال 1445
  • 2024 Apr 24
دو شنبه 7 اسفند 1396
کد مطلب : 7886
+
-

گشت‌و‌گذاری در کتابخانه ملی ایران

گنجینه هشتادساله

کتابخانه ملی ایران
گنجینه هشتادساله

ریحانه جاویدی:

سال1316 پشت ساختمان موزه ملی، بنایی ساخته شد تا کتابخانه ملی ایران باشد. قرار بود گنجینه‌ای از آنچه در طول سال‌ها به قلم نویسندگان مختلف، نوشته یا درباره ایران و ایران‌شناسی در دنیا چاپ شده، ترتیب داده شود. احتمالا آندره گدار ـ معمار فرانسوی ـ که طراحی بنای کتابخانه ملی ایران را انجام داده است، آن‌زمان تصور نمی‌کرده که روزی این گنجینه، چنان گسترش یابد که ساختمان تاریخی خیابان سی تیر(قوام‌السلطنه سابق)، فضای کافی برای کتاب‌ها، نسخ خطی و مجموعه‌های نفیس آن نداشته باشد و در نهایت ساختمان قدیمی با هزاران خاطره، در شلوغی این خیابان، تنها بماند و تمامی آنچه نام آرشیو ملی ایران را بر خود دارد، به یک ساختمان نوساز در تپه‌های عباس‌آباد تهران منتقل شود؛ کتابخانه‌ای که افتتاح آن در دهه دوم قرن چهاردهم خورشیدی، به یکی از مهم‌ترین اخبار روزنامه‌های آن‌زمان تبدیل شد؛ چنان که روزنامه اطلاعات، خبر افتتاح این ساختمان را این‌چنین چاپ کرد: «عمـارت جـدیـد کتابخانه ملی که در شمال عمارت موزه ایران باستان در خیابان رفائیل ساختمان شده است از هر حیث آماده شد و از روز دوم تیر‌ماه افتتاح و تالار مطالعه کتابخانه همه‌روزه به استثنای ایام تعطیل از ساعت هفت صبح تـا یک ‌ساعت بعـد از ظهر برای استفاده مراجعه‌کنندگان، دایر خواهد بود.» و از زمانی که نخستین کلنگ ساخت کتابخانه ملی ایران بر زمین زده شد تا امروز، هر روز بر غنای این مجموعه افزوده شده تا اکنون که در بنایی به وسعت 90هزار مترمربع، در آستانه هشتادسالگی قرار دارد.

اگرچه ساختمان جدید کتابخانه ملی، خاطره‌انگیزی ساختمان خیابان سی تیر را ندارد، ولی برای مجموعه‌ای که صفت «ملی» را یدک می‌کشد، یک بنای تمام‌عیار است؛ ساختمانی آجری با قدرت تحمل زلزله 7ریشتری که کار ساختش در سال1372 با طراحی مهندس شریعت‌زاده شروع شد و بیش از یک دهه بعد از آن، در سال1384 به بهره‌برداری رسید؛ بنایی در 5تالار تخصصی با موضوعات علوم انسانی، علوم‌اجتماعی، ادبیات و هنر، علوم و فنون و کتاب‌شناسی که هر کدام از آنها مخازن ویژه‌ای با 100هزار نسخه کتاب را پشتوانه خود دارند. اما کتابخانه ملی، فقط آن قفسه‌های پر از کتاب و سالن‌های مطالعه با مبلمان سبزرنگش نیست که افراد در میان آن مشغول مطالعه، پژوهش و تحقیق هستند بلکه پشت درها و راهروهای تودرتوی این ساختمان عریض و طویل، گنجینه‌ای پنهان است. علاوه بر آن 5تالار، آنچه بر عظمت کتابخانه ملی ایران اضافه می‌کند، مخازن غنی از نسخ خطی، مجموعه کتاب‌های نفیس و مخزن مربوط به مطبوعات است که از قدیمی‌ترین روزنامه‌های چاپ‌شده در ایران تا آخرین شماره از نشریاتی که به طور مدون در سراسر ایران منتشر می‌شود را در میان قفسه‌های علامت‌گذاری‌شده‌اش، جا داده است. هر کدام از درهای سفیدرنگ قفل‌وبست‌شده که مراجعه‌کنندگان به تالارهای کتابخانه ملی با بی‌اعتنایی از کنار آن می‌گذرند و تنها افرادی خاص اجازه بازدید از آن را دارند، به دنیای اسرارآمیزی گشوده می‌شود که می‌تواند برای اهل کتاب، گوشه بکری از دنیای کلمات باشد. جذاب‌ترین این مخزن‌ها، مخزن مربوط به مطبوعات یا بنا به عنوانی که فرهنگستان زبان و ادب فارسی بر آن نهاده، مخزن پیایندهاست.

در گوشه‌وکنار سالنی که مخزن مطبوعات نامیده می‌شود، تمام آنچه روزانه، هفتگی، ماهانه یا به‌صورت فصلی در ایران به چاپ می‌رسد، به‌ترتیب حروف الفبا کنار هم قرار گرفته تا تلاش‌های اهالی مطبوعات این دوره از تاریخ، برای نسل‌های آینده باقی بماند؛ مانند آنچه امروز از درگذشتگان جراید تاریخی برای ما مانده است. مجموعه تلاش‌های روزنامه‌نگاران اعصار گذشته، مانند یادگاری ارزشمند در میان قفسه‌های مخزن مطبوعات کتابخانه ملی ایران، کنار هم ردیف شده است؛ قفسه‌هایی که بوی کاغذ قدیمی میانشان پیچیده و روزنامه‌های زرد و پوسته‌شده را در دل خود جا داده‌اند. برای آنکه گزند روزگار، کاغذهای چروکیده این اسناد را از بین نبرد و آنچه سیر تحول روزنامه‌نگاری ایران است از یادها نرود، تمامی روزنامه‌های تاریخی به‌صورت نمایه و دیجیتال، ثبت‌ شده تا آیندگان با مطالعه آنها بدانند روزنامه و روزنامه‌نگاری در ایران چه فرازونشیب‌هایی را از سر گذرانده است.

گنجینه نفایسی از شرق تا غرب جهان

اما مخزن کتب نفیس کتابخانه ملی، بیش از آنکه باب طبع کتاب‌بازها باشد، برای علاقه‌مندان به اشیای تاریخی جذاب است؛ مخزنی که دمای آن کمتر از مخازن دیگر تنظیم شده تا نسخه‌های نفیس در امنیت کامل باشند. نخستین شیئی که نظر مخاطب را به خود جلب می‌کند، صندوقچه‌ای چوبی‌است که مقابل در ورودی این مخزن قرار دارد؛ صندوقی که مسئول مخزن نفایس کتابخانه ملی ایران، آن را جدیدترین شی‌ء اهدایی به این کتابخانه معرفی می‌کند. داخل این صندوقچه چوبی که چندصدمیلیون دلار ارزش مادی دارد، نقاشی‌هایی از سالوادور دالی ـ نقاش فراواقع‌گرای اسپانیایی ـ با امضای خودش، قرار گرفته است. در گوشه و کنار این مخزن، کتاب‌های نفیسی با تزئینات منحصربه‌فرد به چشم می‌خورد؛ کتاب‌هایی که جلدهایشان شکل و شمایل خاصی دارد و با نظم و ترتیب در کنار هم آرام گرفته‌اند.

ردّ پای نخستین سند تشکیلات دولت در کتابخانه ملی

سال1394 با افتتاح موزه کتابخانه ملی ایران، فصل جدیدی از شگفتی در این مجموعه، رونمایی شد؛ موزه‌ای که ویترین‌های چوبی منبت‌کاری‌شده‌اش، میزبان برخی اسناد و نفایس مکتوب ایران است. سند تشکیلات کلان دولت با قدمت 155سال بر دیوار این موزه آویزان شده تا مخاطبان بدانند ساختار امروزی وزارتخانه‌های دولتی از کجا شکل گرفته و در حالت اولیه خود چگونه بوده است. نقشه‌های مختلفی از تهران ـ پایتخت سلسله قاجاریه ـ هم بر دیوارهای این مجموعه آویخته شده که قدیمی‌ترین آنها 164سال قدمت دارد. ویترین‌های ایستاده این موزه، یادگارهای مشاهیر علم و ادب ایران را قاب گرفته‌اند. قلم‌ها، البسه و نسخه‌هایی از کتاب‌های قدیمی جلال آل‌احمد، ایرج افشار و پروفسور حسابی در این ویترین‌ها نگهداری می‌شود تا مخاطبان بدانند که هر کدام از آنها در عالم خود چگونه با خواندن و نوشتن مانوس بوده‌اند.

مکتوبات کتابخانه ملی چگونه تأمین می‌شود؟

گردآوری چنین مجموعه‌ای زیر یک سقف، نیاز به یک برنامه‌ریزی دقیق دارد و در کتابخانه ملی ایران، رسم بر این است که تمام داده‌های کتابخانه از هر نوعی که باشند، به 3شیوه، تهیه و گردآوری می‌شوند. نخستین گزینه، واسپاری‌است؛ به این معنی که هر ناشری که کتابی را منتشر می‌کند و تمامی مجله‌ها و نشریات، به موجب قانون موظف هستند 2نسخه از آنچه چاپ کرده‌اند را به کتابخانه ملی ایران ارسال کنند تا در آرشیو این مجموعه برای نسل‌های بعد، ثبت و ضبط شود اما اگر کتابی چاپ شود و به دست کتابخانه ملی ایران نرسد، مسئولان اداره کل فراهم‌آوری این مجموعه باید آن را برای کتابخانه بخرند تا نقص و کاستی‌ای در این مجموعه وجود نداشته باشد. در نهایت یکی از آخرین راه‌هایی که کتابخانه ملی از طریق آن، مکتوبات خود را جمع‌آوری می‌کند، مجموعه‌هایی‌است که از طرف افراد مختلف به این کتابخانه اهدا می‌شود و در مخزن اهدایی کتابخانه به اسم شخص اهداکننده برای همیشه باقی می‌ماند. آن‌دسته از کتاب‌های اهدایی هم که تعداد نسخه‌های آنها بیشتر از نیاز کتابخانه ملی‌است، با رضایت اهداکننده، در پروسه انتقال، به کتابخانه‌های مختلف سراسر کشور ارسال می‌شود.

بخشی از بودجه کتابخانه ملی، سالانه صرف خرید نسخه‌های خطی کمیاب می‌شود؛ علاوه بر آن، کتابخانه ملی باید درصدی از اعتبار مالی‌اش را برای دریافت نشریات مرتبط با ایران، اسلام و ایرانشناسی که در سراسر دنیا منتشر می‌شود، هزینه کند.

چه کشورهایی در کتابخانه ملی اتاق دارند؟

علاوه بر اقداماتی که مسئولان کتابخانه ملی برای فراهم‌آوری منابع مختلف از راه‌های گفته‌شده می‌کنند، بخشی از کارهای انجام‌شده در این کتابخانه، در راستای برقراری ارتباط فرهنگی با سایر کشورهاست که در نهایت منجر به تبادل کتاب و منابع مکتوب هم می‌شود. کتابخانه ملی ایران، تفاهم‌نامه‌ای با کتابخانه‌های برخی کشورهای دیگر دارد که در راستای آن، کشورها باید به‌صورت دوجانبه، یک اتاق مخصوص برای منابع و کتاب‌های متعلق به کشور طرف تفاهم، در کتابخانه ملی خود ایجاد کنند. تاکنون در جهت پیشبرد اهداف این تفاهم‌نامه‌ها، برخی کشورهای آسیای شرقی و خاورمیانه مانند کره‌جنوبی، قزاقستان، بلغارستان و آذربایجان، در کتابخانه ملی ایران، صاحب اتاق شده‌اند که متقابلا اتاق‌های متعلق به ایران هم در کتابخانه‌های ملی این کشورها دایر شده است.

ایران چگونه صاحب کتابخانه ملی شد؟

12سال بعد از تاسیس مدرسه دارالفنون در تهران، کتابخانه‌ای به سبک اروپایی در گوشه‌ای از آن شروع به‌کار کرد که بعدها سنگ بنای تاسیس کتابخانه ملی ایران شد. در دوران پادشاهی مظفرالدین‌شاه قاجار و درست در میانه دورانی که ایرانی‌ها بیش از پیش با تمدن غرب آشنا شده بودند، انجمن معارف در تهران آغازبه‌کار کرد؛ انجمنی که یک‌ سال بعد از شروع فعالیت رسمی خود، «کتابخانه ملی معارف» را درکنار دارالفنون راه‌اندازی کرد تا از این طریق مجموعه‌ای از کتب، زیر یک سقف گردآوری شود. برخی مورخان معتقدند که استفاده از واژه «ملی» در ترکیب نام این کتابخانه تنها از آن جهت است که نشان دهد این مجموعه وابستگی‌ای به دولت ندارد و کتابخانه‌ای غیرانتفاعی و مردمی‌است. 8سال بعد از تاسیس کتابخانه ملی معارف، در زمان وزارت علاء‌الملک، این مجموعه با کتابخانه مدرسه دارالفنون ادغام شد. بنا بر آماری که از فعالیت‌های این کتابخانه در سال1313 در دسترس است، آن‌زمان حدود 5هزار جلد کتاب در این مجموعه نگهداری می‌شده و به‌طور متوسط 31نفر مراجعه‌کننده در هر روز داشته است. در همین سال با انتخاب مهدی بیانی به‌عنوان رئیس کتابخانه، سرنوشت این مجموعه تغییر کرد. بیانی با مکاتبات بسیار توانست موافقت علی‌اصغر حکمت ـ وزیر معارف وقت ـ را برای تاسیس «کتابخانه ملی ایران» به‌دست آورد که این اتفاق، با شروع ساخت بنای موزه ملی ایران در بخش غربی میدان مشق تهران همزمان شد. بخت با کتابخانه ملی ایران یار بود؛ چراکه در قسمت شمالی ساختمان موزه ایران باستان، قطعه زمینی بایر به مساحت حدود 3500مترمربع وجود داشت که به ساخت کتابخانه، اختصاص پیدا کرد. 2سال بعد از آنکه بیانی توانست علی‌اصغر حکمت را برای راه‌اندازی کتابخانه ملی راضی کند، حکمت از رضاشاه درخواست کرد که در زمین بایر شمال موزه ملی، کتابخانه‌ای با نام فردوسی ساخته شود. شاه با درخواست حکمت موافقت کرد و از آندره گدار ـ باستان‌شناس و معمار فرانسوی ـ کـه نقشـه موزه ایران باستان را تهیه کرده بود خواسته شد تا نقشه‌ای برای کتابخانه ارائـه دهد تا سبک دو ساختمان به هم شبیه باشد. کـار ساختمان در سال1316 بـه اتمـام رسیـد و در مکـاتبـات نیـز بـا نـام کتـابخـانـه فردوسی از آن نام برده شده است.

در ابتدای راه، مکتوبات این کتابخانه، 13هزار و 712نسخه چاپی و خطی بود که به مهدی بیانی تحویل داده شد و چندی بعد کتابخانه خصـوصـی عزیرخان ندائی هم که اموال خود را وقف کرده و پادشاه وقت را متولی قـرار داده بـود، به کتابخانه معارف منتقل شد. سپس مجمـوعـه 5هزار جلدی دیگری متعلق به بانک استقراضی روسیه به زبان‌های روسی، فرانسوی و آلمانی هم به این مجموعه اضافه شد. بـا کوشش بیـانـی مجموعه کتابخانه عمومی معـارف، همراه با کتاب‌های اهدایی کتابخانه سلطنتی، مجموعه اهدایی عزیزخان ندائی و مجموعه بانک استقراضی روسیه که روی هم به 30هزار نسخه خطـی و چـاپـی می‌رسیـد بـه ساختمان جدید که آندره گدار فرانسوی در کنار ساختمان موزه ملی ایران برای این مجموعه ساخته بود، منتقـل شد و این مجموعه در سوم شهریور‌ماه سال1316 با نام «کتابخانه ملی ایران» آغاز به ‌کار کرد. زیـربنـای نخستیـن سـاختمـان کتابخانه ملـی ایران 550متر در 2طبقـه اسـت. طبقه اول این ساختمان به تالار نمایش، تـالار فـردوسـی، بخش نشـریـات و خدمات فنی اختصاص یافته بود و طبقـه دوم که مخصوص مطالعه بود برای حضور همزمان 60نفر ظرفیت داشت. مخازن کتاب‌ها هم در طبقه دوم ساختمان و کنار تالار مطالعه قرار گرفته بود؛ مخازنی که برای 40هزار جلد کتاب، طراحی و ساخته شده بود. از زمان افتتاح کتابخانه ملی ایران، تعداد ساختمان‌های این مجموعه بیشتر شد تا جایی که در سال1387با ادغام سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در کتابخانه ملی، تعداد ساختمان‌های کتابخانه ملی به 8ساختمان رسید. از طرف دیگر در دهه1380با تصویب مجلس شورای اسلامی، سازمان اسناد ملی کشور هم با کتابخانه ملی ایـران، ادغام و «سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی» تاسیس شد که تاکنون با همین عنوان، فعالیت خود را ادامه داده است.

این خبر را به اشتراک بگذارید