در جست و جوی امید
همشهری، خلاصه تعدادی از مقالات نخستین روز همایش ملی امید اجتماعی را منتشر میکند
امید اجتماعی حلقه گمشدهای در جامعه امروز ماست؛ موضوعی که میتواند به یأس، ناامیدی و حتی گسستهای اجتماعی منجر شود. در ماههای گذشته افزایش امید اجتماعی و بررسی این موضوع از نظر سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... موضوعی بوده است که بارها جامعهشناسان، کارشناسان و حتی مسئولان درباره آن صحبت به میان آورده و تأکید داشتهاند. حتی حسن روحانی، رئیسجمهور کشورمان هم در ماههای گذشته و در چند سخنرانی به ضرورت افزایش امید اجتماعی و جایگزینی نشاط با یأس در سطح جامعه اشاره کرده است. در این شرایط مؤسسه رحمان که یک نهاد مدنی فعال در حوزه مسائل و آسیبهای اجتماعی است و در سال1386 پایهگذاری شده است، همزمان با دهمین سالگرد تاسیس خود و در همایشی ویژه با عنوان همایش ملی امید اجتماعی که امروز و فردا (7 و 8اسفندماه) با حضور جمعی از استادان برجسته جامعه شناسی کشور برگزار میشود، تصمیم به واکاوی «امید اجتماعی در ایران» گرفته است.
مسئولان و کارشناسان این مؤسسه منشا بسیاری از آسیبهای موجود در جامعه را یأس و ناامیدی میدانند؛ عاملی که سرمایههای اجتماعی، انسانی، فرهنگی و مادی زیادی را به فرسایش میکشاند و از بین میبرد. مصطفی معین، رئیس مؤسسه رحمان روز شنبه در نشست خبری این همایش درباره اهداف آن گفت: «در این همایش تلاش میکنیم راهکارهای افزایش امید اجتماعی بررسی و واکاوی شوند هرچند که بهنظر میرسد بیاعتمادی، فقر و تبعیض باشد که در همه عرصهها هست و فقط در عرصه سیاسی نیست. البته این مسائل با یکدیگر پیوسته هستند و موجب یک سیکل معیوب میشوند و انسجام اجتماعی و اعتماد را کاهش میدهند و در نهایت ناامیدی را ایجاد میکنند که در نهایت میتواند امنیت ملی را هم تهدید کند. ما تلاش میکنیم راهکارها و راهبردهایی را در اینباره پیدا کنیم و با عزم همگانی و تغییر نگرش امیدوار هستیم که وارد مرحله امیدوارکنندهای شویم. بنابراین لازم است نقد و گفتوگوی ملی در سطح ملی استمرار پیدا کند و امیدواریم این موضوع در همه سطوح مورد توجه قرار گیرد.» در ادامه خلاصه تعدادی از مقالات نخستین روز همایش، همزمان با آغاز آن، منتشر میشود.
سرانجام روزی فراخواهد رسید
سارا شریعتی/ عضو هیأتعلمی دانشکدة علوم اجتماعی دانشگاه تهران
«سرانجام، روزی فراخواهد رسید که جوامع ما دوباره لحظات جوشوخروش آفرینشگری را خواهند شناخت. آرمانهای جدید سربرخواهند کشید و قواعد تازهای شکل خواهند گرفت که تا مدتی راهنمای بشریت خواهند شد...همهچیز حکایت از آن دارد که چنین چیزی دوباره دیر یا زود ازسر گرفته خواهد شد.» در سال 1969، کنستان همس، برای معرفی یکی از آثار گمنام دورکیم، از «بازگشت به دورکیم» سخن گفت. دورکیم جامعهشناسی بود که در سالهای پایانی زندگیاش، چشمانداز جدیدی برای جامعهشناسی ترسیم کرد و میخواست آن را براساس قوانین آرمانگرایی جمعی ازنو بنا کند. جامعهشناسی موردِنظر او صرفاً به آناتومی یک جامعة ساختهشده محدود نمیماند و تاحد فیزیولوژی یک جامعة درحالساخت ارتقا مییافت. این چشمانداز با فراخوانِ امیدهای جامعهشناسان ممکن میشد.امید سن سیمون به «مسیحیت جدید»، امید اگوست کنت به «دین بشریت»، امید مارکس به «جامعة آرمانی کمونیسم» و امید دورکیم به پایهریزی «اخلاق مدنی». در این چشمانداز، جامعهشناسی علمی امیدوار بود و از اینرو، دانشی رهاییبخش؛ درحالیکه جامعهشناسی امروزی، بهعنوان علم تحلیل امر اجتماعی، دانشی ناامید است؛ دانشی که درنتیجة گسستن ارتباط علم با امیدهای اجتماعی، صرفاً به تشریح واقعیت موجود فروکاسته شده و چشماندازهای رهاییبخش خود را ازدست داده است.
از امید فردی تا امید اجتماعی سعید مدنی قهفرخی/ جامعهشناس
به سختی میتوان نتیجه گرفت که خوی و منش ایرانی امیدوارانه یا ناامیدوارانه است. درواقع زندگی و تاریخ بشری و ازجمله ایرانیان سرشار است از دورههای امید و ناامیدی. تلاش برای ارائه تبیینی علمی از امید، چندان طولانی نیست. درواقع توصیه به امید یا اظهار ناامیدی در تجربه بشری قدمتی بسیار دارد، اما توجه به مفهوم امید و سازوکارهای فردی و اجتماعی آن تنها در دهههای اخیر است که مورد توجه قرار گرفته است. شاید امروز بیش از هر زمان دیگر نیاز توجه به امید هم بهعنوان ویژگیای روانشناختی و هم به مثابه پدیدهای جمعی و جامعهشناختی ضرورت یافته است. سرمایه روانشناختی حالتی روانشناختی است که نتیجه آن رویکردی مثبت و واقعگرا و انعطافپذیر نسبت به زندگی است. سرمایه روانشناختی از 4 سازه امید، خوشبینی، تابآوری و خودکارآمدی تشکیل میشود و هرکدام از آنها بهعنوان یک ظرفیت روانشناختی مثبت درنظر گرفته میشود. در سطح روانشناختی امید فردی، توانایی شخص برای هدفگذاری، تجسم مسیرهای لازم برای رسیدن به هدفها و داشتن انگیزه لازم در جهت رسیدن به آن هدفهاست. در روانشناسی مثبت که در مقابل روانشناسی مرضی یا آسیبشناسی روانی مطرح میشود، امید مولفهای مهم و بسیار اثرگذار است. مدلهای متفاوتی برای تبیین امید و مولفههای آن از جهت روانشناختی مطرح شده است. البته در جامعهشناسی گرایشی بهطور خاص تحت عنوان گرایش جامعهشناسی امید وجود ندارد، همانطور که گرایشی تحت عنوان جامعهشناسی ترس هم وجود ندارد. اما جامعهشناسان از قدیم و بهطور خاص در دوره جدید بیشتر درباره امید و ترس، امیدواری و ناامیدی و ترس و اضطراب اجتماعی بحث کردهاند؛ زیرا فرض اصلی جامعهشناسان در جامعه جدید به رسمیت شناختن رابطه میان امید و سلامت اجتماعی است. از این منظر امید واژهای پارادوکسیکال و متناقضنما است. امید نه انتظاری منفعلانه است و نه نیرویی غیرواقعبینانه از اتفاقاتی که امکان رخداد آنها وجود ندارد. نسبت امید فردی و امید جمعی بسیار پیچیده است و همواره در برابر پرسشهای مهمی قرار دارد که مهمترینِ آنها عبارتند از: آیا میتوان نظریه امید فردی و روانشناختی را به امید جمعی تعمیم داد؟ آیا مسائلی که فردگرایی روانشناختی درباره امید مطرح کرده، میتواند برای توجیه امید جمعی هم کاربرد داشته باشد؟ آیا میتوان شواهد تجربی برای پشتیبانی از مدل امید جمعی ارائه داد؟ بهنظر میرسد میتوان رابطهای متقابل بین امید فردی و جمعی قائل بود. امید فردی از طریق به اشتراک گذاردن هدف یا اهداف فردی، دیگران را برای دستیابی به وضعیت بهتر به مشارکت دعوت میکند و موجب شکلگیری امید جمعی میشود و متقابلا این امید جمعی نوید زندگی بهتر را به همگان میدهد تا انگیزهای برای تلاش آنها فراهم کند. نقطه اتصال این رابطه متقابل گذر از فردگرایی و تقویت گرایشهای جمعگرایانه است.
برحسب 2معیار، مفهومسازی امید اجتماعی آغاز میشود؛ اول اینکه اگر پیشرفت جامعه به سوی تحقق دیدگاه اجتماعی مشترک باشد، میتوان آن را بهعنوان جامعه خوب یا جامعهای که به سمت زیست بهتر حرکت میکند، ارزیابی کرد. معیار دوم راهی است که جامعه در آن در حال حرکت به سوی تحقق دیدگاه اجتماعی مشترک است. برای توضیح آثار امید اجتماعی، باید پیوند عمیق و نزدیک آن را با هویت اجتماعی مورد نظر قرار دهیم. امید بذر هویت است، به این معنا که جامعه امیدوار همواره در انتظار تحقق جامعهای بهتر، آنچنانکه رورتی میگوید دمکراتیکتر، عادلانهتر و صلحطلبتر است؛ از اینرو پیرامون همین چشمانداز، هویتی دمکراتیک، عدالتطلب و صلحجو شکل میگیرد که در قالب جنبش اجتماعی، تحرک و مشارکت اجتماعی برای آیندهای که در دسترس و واقعی است، تلاش میکند.
راهکارهای سیاسی برای ارتقای امید اجتماعی آذر منصوری/ فعال اجتماعی
همه ادیان الهی ایجاد امید برای انسانها را یکی از مهمترین مأموریتهای خود میدانند و به پیروان خود کمک میکنند تا زندگی همراه با امید داشته باشند. بهعبارتدیگر، پیش از اینکه علم روانشناسی به مفهوم امید بپردازد، ادیان الهی یکی از رسالتهای خود را امیدواری انسانها برمیشمردند. امید اصل محرک هستی و حیات بشر است و بدون آن، تداوم این حیات ناممکن خواهد بود. اما امید اجتماعی یکی از عوامل رشد، پویایی و بقای دولتها و ملتهاست. با شکلگیری نظم نوین جهانی، امید اجتماعی مفهوم جدیدی یافته است. با شروع روند نوسازی در ایران و بعد از تشکیل دولت مدرن، مفهوم امید اجتماعی در ایران قالب جدیدی یافت. درواقع، از زمانی که فرایند توسعه در کشور شروع و مقدمات توسعه فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی فراهم شد، امید اجتماعی بهعنوان عاملی مهم مطرح شد. امروزه، با گسترش فنّاوری، فرصت ابراز وجود برای همه گروههای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی فراهم شده است. تحولات اخیر در ایران که موجب گشایش سیاسی شده و فرصتی برای گفتوگوهای بیشتر ایجاد کرده است- هرچند شاید از زاویه سیاسی تهدید یا بحران تلقی شود- امید و فرصتی برای گروههای محروم فراهم کرده تا به ابراز وجود و طرح مطالبات خود بپردازند. بنابراین، هر اقدامی که امکان مشارکت سیاسی شهروندان را فراهم کند، به ارتقای امید اجتماعی میانجامد. مشارکت سیاسی شهروندان در انتخابات منجر به طرح مطالبات و تحرک بیشتر و تخلیه هیجانات آنها میشود. پس از هر انتخابات، نهادهای منتخب باید با پیگیری این مطالبات به تقویت و تداوم این امید کمک کنند. اگرچه این مشارکت برای تقویت و حفظ امید اجتماعی لازم است،بههیچوجه کافی نیست. مشارکت سیاسی شهروندان هنگامی این امید را بازتولید میکند که ازطرفی، دایره انتخاب مردم بسته و محدود نباشد و از سوی دیگر، این مشارکت پس از انتخابات نیز پذیرفته شود و بهصورتهای مختلفی بروز یابد.
انسان و امیدهایش: چیستی امید مقصود فراستخواه/ دانشیار گروه برنامهریزی آموزش عالی، مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزشعالی
امید بهمعنای چشمدوختن و دلبستن به یک «رویداد» است؛ در خود و در بیرون از خود. مهمترین عنصر سازنده امید عبارت است از درک آرمانی از «خود»، «عالَم» و «آدم». من پیوسته ناتمامم. سطوح هستی و امکانهایم فراوان است؛ «دیگری» نیز همینطور؛ جامعه بشری نیز همینطور. کل وجود بیکرانه است و در او، اوجی و امیدی هست. در اینجا، الهیات امید معنا مییابد. اگر او هم نباشد، بههرحال مجموعهای از امید و معرفتشناسی امید و انسانشناسی امید به فریاد ما میرسد که ریشهاش در همان درک آرمانی از خویشتن ماست. امید هرچه هست، از جنس خوشباوری نیست. در درجه نخست، یک «التفات» در عمیقترین سطوح هوشیاری بشر وجود دارد که امید را میسازد؛ یک تجربه و حس و حال است. ما برای امیدواری خویش دلایلی داریم و بهرغم همه شواهد خلاف، همچنان ردپاهایی در عالم واقع میبینیم. تجربهای نیرومند از عمیقترین لایههای ذهن و جان و هستی ما میتراود و جاری میشود و به ما میگوید که امیدوار شو و بایست و روان شو و برو. ما منطقی نافذ داریم اما بدون اطمینان و یقینی استوار. امید یعنی تحمل ابهام. تمام شکوه و عمق امید به همین تناقض و ابهام آن بستگی دارد. امید امری عادی یا بدیهی نیست. در این ابهام، اوجی هست که در صراحتهای ساده عالم نیست. وقتی قطعا میدانید اوضاع چگونه است یا میتوانید به آیندهپژوهی و پیشبینی علمی دست بزنید، کارهای زیادی میتوانید بکنید اما از تجربه ژرف و درخشانی که «امید» نام دارد، خبری نخواهد بود. پس، امید یعنی «در خلاف آمد عادت بطلب کام که من/کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم.»
امید اجتماعی و سالمندان نسیبه زنجری/ استادیار مرکز تحقیقات سالمندی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
امید اجتماعی بخشی از سرمایه عاطفی گروههای مختلف اجتماعی است که در بافت فرهنگی و تاریخی جامعه ریشه دارد. امید اجتماعی مفهومی مستمر و متصل به گذشته و حال و آینده است و برای امکان ظهور تعالی در آینده به ظرفیتهایی از گذشته و حال نیاز دارد. سالمندان یکی از گروههای آسیبپذیر جامعهاند که برای داشتن سالمندی موفق به امیدواری نیاز دارند. در مطالعه وضعیت سالمندی موفق در شهر تهران(1394) و همچنین گزارش کشوری سنجش سرمایه اجتماعی(1393) شاخص امید اجتماعی در 2سطح کلان و خرد سنجیده شد و در سطح کلان، ارزیابی سالمندان از وضعیت کشور در 5 سال آینده ارائه شده است. نتایج این بخش بیانگر آن است که تنها یکسوم سالمندان به بهبود شرایط اقتصادی، رفاهی، اجتماعی و اخلاقی جامعه در آینده امید دارند. در سطح خرد، شاخص امید اجتماعی در 2 بُعد امیدواری به آینده و ادراک مثبت از دوران سالمندی سنجیده میشد. نتایج این بخش بیانگر میزان متوسط شاخص امید اجتماعی در سالمندان تهرانی است. تحلیلهای چندمتغیری نشان داد که مهمترین عوامل مرتبط با افزایش امید اجتماعی سالمندان، در کنار متغیرهای جمعیتی و زمینهای، شامل موارد زیر است: حمایت اجتماعی، امنیت مالی، معنویت، سلامت جسمی و روانی، رضایت از زندگی و بافت اجتماعی دوستدار سالمند. هرچند وقایع گذشته نقش مهمی در احساس امیدواری سالمندان دارد، اما ایجاد شرایط اجتماعی و فرهنگی دوستدار سالمند همراه با ارائه خدمات مناسب میتواند مثبتاندیشی و امیداجتماعی سالمندان را افزایش دهد.