
خانه امید و گرهگشای اهالی

کوچهای با خاطرات کهن اهالی هاشمآباد در ضلع جنوبی حرم شاهعبدالعظیم(ع)دقیقا جایی که ساختمان پررنگ و لعابی در آن در حال ساخت است، به خانه قدیمی و تاریخی خاندان ابوترابی منتهیمیشود؛ خانهای با حوض بزرگ، دیوارهای کاهگلی و معماری قدیمی که دور تا دور حیاطش را اتاقهای بیشماری احاطه کرده است؛اتاقهایی که در سالهای دور مأمن خانواده ابوترابی بود و امروز هر اتاقش توسط یک خانواده اجاره شده و در آن ساکن هستند. آن دوران وقتی بین اهالی محله هاشمآباد اختلاف پیش میآمد همه راه خانه حاج سیدجواد ابوترابی را پیش میگرفتند تا او میان کار را بگیرد و غائله ختم به خیر شود. از بس این رفتوآمدها زیاد بود، از کوچه در و راه مخصوصی درنظر گرفته شد تا حریم اهل خانه محفوظ باقی بماند.
حسین ابوترابی، نوه حاج سیدجواد ابوترابی و از ساکنان قدیمی محله هاشمآباد درباره خاطراتش از این خانه و خاندان ابوترابی میگوید: «در چوبی خیلی بزرگی بود و از کوچه به خانه راه داشت که ما به آن حیاط کوچیکه میگفتیم و سیدجواد اینجا را برای رتقوفتق امور دعواهای محلی، دعواهای کشاورزی سر آب یا سر مرزبندی زمین درنظر گرفته بود. چون آن دوران هر دعوایی که میشد خودشان میگفتند میریم خانه سیدجواد، هرچه او حکم کرد. سیدجواد هرروز یکسر از صبح تا شب در اتاق بالا مینشست و حرف دو طرف را میشنید، بعد قضاوت میکرد و ماجرا حل و فصل میشد. دغدغه او همیشه امور محل و هممحلهایها بود. اهالی محل را جزو خانودهاش میدانست. به همینخاطر همیشه در خانه باز بود تا اهالی محل هرچیزی که لازم داشتند از آب گرفته تا خوردوخوراک از اینجا بردارند. چون اهل و عیالش در این خانه زندگی میکردند فقط حاج آقا خواهش کرده بود، خانمها بیایند و پسر بچههاي زیردست و کوچک. هرکاری که میتوانست انجام میداد تا اوضاع زندگی برای ساکنان محل بهتر شود. برای مثال آن زمان خانهها آب انبار نداشت و اهالی برای تامین آب مشکل داشتند. او برای اینکه اهالی هم از آب انبار خانه استفاده کنند، پاشیر گذاشته بود. معتقد بود این خانه و امکاناتش به همه اهالی تعلق دارد. حتی اهالی اغلب مراسمشان را هم در همین حیاط و خانه برگزار میکردند.»