طالقانی و «شهر شورایی»
احمد مسجدجامعی _ عضو شورای شهر تهران
یکی از مشهورترین و مهمترین نطقهای مرحوم مدرس در مجلس آبان ۱۳۰۳، یعنی ۹۱ سال پیش، از آن جهت که منظومه فکری او و یقینا شماری از فقهای همزمان با او را نشان میدهد، شایسته دقت و تامل بیشتر است.
مدرس بهعنوان یک فقیه در دفاع از مشروطیت به یک اصل عقلی استناد میکند و میگوید: «هر عاقلی که به درجه اول عقل باشد تصدیق میکند که اداره کردن امور شخصی با اراده اجتماعی اقوی و امتن است، این مسئله از بدیهیات است، استبداد و مشروطه هم اصلا با هم مناسبت ندارد.» اشاره او به اصلی مغفولمانده است و آن اصل مشورت و شوراست. به بیان مدرس در اسلام حتی اداره امور شخصی باید براساس مشورت باشد، چه برسد به امور اجتماعی و جمعی و از این جهت است که او مبانی دمکراسی و مردم سالاری را با اسلام منطبق میداند و میگوید مشروطیت بسیار خوب است حتی اگر دست غیبی موجب بروز انقلاب مشروطیت در ایران شده باشد.
واقع این است که مدلل کردن مبانی قانونگذاری و دخالت دادن ملت در سرنوشت خود، در میراث فقهی دستکم 100 سال اخیر شیعه سابقه دارد. گو اینکه در تاریخ اندیشه سیاسی شیعه نمونههایی در تأیید همکاری با سلطان وجود داشته است. اما هوشمندی بزرگ علمای شیعه این بود که با درک شرایط زمانه و اهمیت اداره امور با عقل جمعی کوشیدهاند مبانی این موضوع را از آیات، احادیث، احکام و سیره ائمه بهدست دهند.
یکی از جلوههای مردم سالاری، شوراها و انجمنهای شهری یا به تعبیر قانون اساسی مشروطیت انجمنهای ایالتی و ولایتی است. از مهمترین مدافعان این نظریه در آغاز انقلاب مرحوم طالقانی بود و به یاد داریم که در فوت جانسوز ایشان، مردم شعار میدادند پیام طالقانی شهادت است و شورا.
این نحوه فکر فقط به ایام انقلاب مربوط نمیشود. ایشان سالها پیش از انقلاب و در تفسیر قرآن بر اهمیت شورا یعنی دخالت عقل جمعی در اداره امور بهطور گستردهای بحث کردهاند. نه فقط در آیاتی که به تشکیل شورا امر شده است، بلکه حتی در امور شخصی و خانوادگی مانند مسئله شیر دادن مادر به بچه که بهنظر نمیرسد ربطی به شورا و مشورت داشته باشد. این قسمت از مطالب مرحوم طالقانی در واقع گویی مثال و نمونهای است برای آنچه مرحوم مدرس سالها قبل از آن در مجلس بیان کرده بود و آن تأکید بر امر شورا و مشورت برای اداره امور جامعه است. مرحوم طالقانی در این زمینه فقط به سخن گفتن و مطلب نوشتن اکتفا نکرد و در روزهای آغاز انقلاب مسئله شورا را همچون راهحلی برای رفع دشواریها و گرفتاریهای ناشی از استبداد میدانست؛ چنان که در سخنرانی مشهور در مدرسه فیضیه قم و پس از دیدار با امام راحل در فروردین۵۸ گفت: «چه کنیم که مردم هر شهر و هر محل و روستایی بفهمند، عملا بدانند که تقدیرشان بهدست خودشان است... من یک راه بهنظرم میرسد، راه شرعی، راه قانونی، راه دنیاپسند، راهی که باید پایههای نهضت ما را محکم کند. مردم واقعا بهحساب بیایند، مردم واقعا سرنوشت خودشان را بهدست خودشان بگیرند، درگیریها کوتاه شود. مردم بتوانند راهی برای زندگی خود باز کنند؛ این راه غیر از این نیست، مسئله تازهای هم نیست، مسئلهای است که علمای ما هفتاد و چند سال پیش جزو قانون اساسی آوردهاند: انجمنهای ایالتی و ولایتی.» در یازدهم اردیبهشت همان سال، یعنی ۱۰ روز بعد، مرحوم امام اعلامیهای خطاب به شورای انقلاب صادر کردند و از آنها خواستند که زمینه انتخاب شوراها را فراهم آورند. آقای طالقانی یکی از نتایج شوراهای شهر و روستا را چنین برشمرد: «این شوراهای محلی موجب میشود که افراد و توده مردم که ناشناخته ماندهاند استعدادهایشان را نشان بدهند.» تاکنون کمتر به رابطه مرحوم طالقانی با امام راحل توجه شده است.
رابطهای که میتوان عمق آن را از لابهلای تعابیر امام در پیام تسلیت فوت آقای طالقانی دریافت: برادر، مالک اشتر زمان، ابوذر زمان، مجاهد عظیمالشأن و بالاخره چنین پایان داد که رحمت خدا بر پدر او که در رأس پرهیزگاران بود. شواهد دیگری هم بر رابطه خاص بین امام و آقای طالقانی در دست است؛ از آن جمله عباراتی که امام به مرحوم آقای مهدی حائری فرزند دانشمند حاج شیخ عبدالکریم حائری، مؤسس گرانقدر حوزه علمیه درباره آقای طالقانی گفتند و در خاطرات او آمده است. آقای طالقانی علاوه بر همه اینها نخستین شورای شهر را در سنندج، در اوج آشفتگی و آشوب و درگیری مسلحانه در این منطقه، تشکیل داد. او در عین حال در همان جلسات قاطعانه در برابر زیاده خواهان که چندان هم در پی مطالبات مردمی نبودند و میخواستند از فضای انقلابی برای خود سرمایهای فراهم کنند میایستاد. آقای طالقانی پس از یافتن ماموریت از ناحیه امام برای پیگیری مسئله شوراها، گروهی ازجمله حقوقدان ارجمند کشورمان مرحوم دکتر ناصر کاتوزیان را موظف کرد تا طرح جامعی برای تشکیل شوراها تهیه کند و آنها نخستین سند مدیریت شورایی را در ۱۴ ماده تهیه کردند که بسیاری از آن مواداولیهها در قانون اساسی و قانون شوراها گنجانده شد و سالها بعد در دولت اصلاحات به عمل درآمد و اجرا شد. بیشک مرحوم طالقانی، هرچند در بحث شوراها در مجلس خبرگان دیگر در قید حیات نبود، لکن باید او را از بنیانگذاران فکر شورا در ایران اسلامی دانست. مرحوم امام، آیتالله مدرس و آیتالله طالقانی، همگی از یک منظر فکری و از یک سرچشمه سیراب شده بودند.