جدیگرفتن مطالبات مردم
پژمان گرامی/ روزنامهنگار
ریچارد نفیو، نویسنده کتاب هنر تحریمها، میگوید: هدف تحریمها تحتالشعاع قراردادن قاطعیت، عزم روانشناختی و کاهش استقامت روانشناختی مردم کشور است. امروز که جامعه با مسائل و مشکلات مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی روبهروست، جدیگرفتن مطالبات و دغدغههای مردم با توجه به اهداف دشمنان خارجی بااهمیتتر از همیشه باید در دستور کار مسئولان قرار بگیرد. معمولا مردم در برخورد با مشکلات و گرفتاریها براساس فرمول و تجربیات خود قضاوت میکنند. وقتی میبینند که مشکلات کمتر نشده که هیچ، بلکه افزایش هم پیدا کرده و حتی پیچیدهتر هم شده، از بهبود اوضاع در آینده ناامید میشوند و با نگاه کردن به صلاحیت و ظرفیتهای مدیریتی کشور اعتماد خود به نظام اداری را نیز از دست میدهند.
این ناامیدی که در صورت نداشتن برنامه و اراده جدی برای حل مشکلات مردم با بیاعتمادی، کاهش سرمایه اجتماعی و بیمیلی در مشارکت اجتماعی و چه بسا اقدامات تند هم همراه میشود، زنگ خطری برای مسئولان و سیاستگذاران کشور است که فراموش نکنند اگر چارهجوییهای خود را بر مبنای سیاستهای تریبونی و تبلیغاتی و نه واقعی و اساسی قرار دادهاند، در اشتباهند. مردم احساس میکنند مسئولان به جای چارهجویی عاقلانه برای مشکلات کشور سرگرم دغدغهها و اهداف سیاسی و جناحی خود هستند تا زمان انتخاباتی دیگر برسد و همین مردم که زخم بیاعتمادی در ذهن و باور آنها نشسته است، بار دیگر مطالبات و زندگیشان وِرد زبان مسئولان فعلی و بعدی شود و پس از آن به جای رفع گرفتاریهایشان به تحمل و وعدههای دور و دراز دعوت شوند که ما برای مشکلات کشور برنامه داریم و جامعه اگر همراهی (بخوانید تحمل) کند از این مشکلات هم عبور میکنیم.
جامعه تحمل میکند همانطور که تا الان کرده است اما دعوت به تحمل زمانی اثربخش است که صداقت و توانایی گویندگان آن برای مردم قابل باور باشد. باور نکردن مردم و کاهش اعتماد مردم با شیب تندتر، از نقشههای خارجی برای زمینگیر کردن ایران، خطرناکتر و مهلکتر است و البته راهحل برطرف کردن این بیاعتمادیها خیلی هم پیچیده نیست. ارتباط مستمر و نزدیک مسئولان و مردم، پایین آمدن از پشت تریبونها و میزهای مصاحبه و ورود به عرصه عمل و میدان تلاش بیشتر و با برنامهتر و مبارزه جدی با فساد در نظام اداری و مدیریتی کشور میتواند اعتماد رفته را به جوی بازگرداند و مردم را به این باور برساند که مسئولان نه فقط در آمار و ارقام بلکه با گوشت و پوست خود مشکلاتشان را لمس میکنند و خواب از چشمان آنها گرفته شده که هر روز و هرماه و هر سال اقلا بخش کوچکی از گرفتاریهای آنها را حل کردهاند.
در بحث فساد این مسئله جدیتر است. در جامعه اسلامی شاخص مردم برای مبارزه با فساد، سیره حکومت حضرت علی(ع) است که با بیانی رسا و قاطعانه در نامه ۵۳ به مالک اشتر در برخورد با کارگزار خائن دستور میدهد که اگر یکی از آنها دست به خیانت زد و گزارش بازرسان تو هم آن خیانت را تأیید کرد، به همین مقدار گواهی قناعت کرده او را تازیانه بزن، آنچه از اموال در اختیار دارد، از او باز پس گیر، او را خوار دار و خیانتکار بشمار و قلاده بدنامی بر گردنش بیفکن. جمهوری اسلامی نیز برای نیکنامی تاریخی، چارهای جز پیمودن راه امام علی(ع)ندارد و برخورد شدید و بیتعارف با مسئولان مجرم یکی از مولفههای سنجش میزان قرابت جمهوری اسلامی با حکومت امیرالمومنین(ع) است. این یک آزمون تاریخی و قضاوتساز است.