• یکشنبه 16 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 26 شوال 1445
  • 2024 May 05
چهار شنبه 23 مرداد 1398
کد مطلب : 72418
+
-

عملیات ویژه برای انتقال جسد زن کوهنورد

عملیات ویژه برای انتقال جسد زن کوهنورد


به‌دنبال پیدا شدن جسد بی‌جان کوهنورد گمشده در ارتفاعات دماوند، عملیات ویژه نیروهای امدادی برای انتقال جسد وی به پایین کوه ادامه دارد.
به گزارش همشهری، پنجشنبه گذشته یک گروه 20نفره کوهنوردی برای صعود به قله راهی ارتفاعات دماوند شدند اما در مسیر یخچال شمال‌شرقی، یکی از اعضا به‌نام فرناز دولتخواه ناپدید شد. به‌گفته حمید مساعدیان، رئیس بخش امداد و نجات فدراسیون کوهنوردی، این گروه ۲۰نفره نه در قالب باشگاه معتبر کوهنوردی بلکه در قالب جمعی دوستانه برای صعود به قله دماوند از جبهه شمال شرقی اقدام کردند اما فرناز دولتخواه به‌دلیل خستگی به‌همراه یکی از اعضای گروه تصمیم گرفتند که کمی با فاصله از گروه اصلی به سمت پایین حرکت کنند. لحظاتی بعد اما هر دوی آنها در مسیر یخچال شمال شرقی دچار حادثه شده و سقوط کردند.
وی ادامه داد: پس از سقوط، براساس اظهارات فرد همراه خانم دولتخواه، هر 2کوهنورد مصدوم شدند. با وجود این خانم دولتخواه اعلام می‌کند به‌دلیل جا ماندن کوله‌اش باید به بالاتر از محل سقوط صعود کند. در این شرایط فردی که همراهش بود، او را رها کرده و به سمت قله حرکت کرد و به این ترتیب زن جوان ناپدید شده و همراهانش هر چه تلاش کردند اثری از او پیدا نکردند.
به‌دنبال این حادثه، ماجرا به هلال‌احمر و فدراسیون کوهنوردی گزارش و عملیات جست‌وجو برای پیدا کردن کوهنورد ناپدید شده آغاز شد.
به گفته مساعدیان، گروه امداد و نجات توانستند بعدازظهر دوشنبه پیکر بی‌جان کوهنورد 39ساله را که مادر 2فرزند است در ارتفاع ۵۱۰۰متری مسیر شمال‌شرقی دماوند پیدا کنند. وی افزود: پیکر او در لبه یخچال عروسک‌ها در منطقه‌ای به‌شدت ریزشی یافت شد. این مکان همان مختصات جغرافیایی را دارد که از ابتدا مشخص شده بود، ولی به‌علت پوشیده شدن با سنگ‌های ریزشی از دید مخفی بود. مساعدیان درخصوص انتقال پیکر این زن کوهنورد، گفت: با توجه به ریزشی بودن شدید محل، پیدا شدن پیکر مرحوم فرناز دولتخواه و خطرات بیشتر برای امدادگران حاضر در منطقه، تیم‌های تخصصی امداد و نجات هلال احمر و بخش جست‌وجو و نجات فدراسیون کوهنوردی درصدد تنظیم پلان و برنامه فنی برای انتقال پیکر با کمترین ریسک خطر هستند. براساس این گزارش، تا عصر دیروز و لحظه تنظیم این خبر، تلاش امدادگران برای انتقال زمینی جسد زن کوهنورد به پایین کوه و تحویل آن به خانواده‌اش ادامه داشت.


بحران مدیریت در ارتفاع 5100متری

مرتضی نصیری، کوهنورد| پای در راه که می‌گذاری، مهربانی می‌بینی و صفا. از نوازش‌های گاه و بی‌گاه طبیعت که با سایه ابری یا نم بارانی، تو را در آغوش می‌گیرد و خستگی‌ات را دور می‌کند تا «خدا قوت‌»ها و «درود»هایی که وقتی از کنار کوهنورد دیگری می‌گذری، می‌شنوی. این بار هم در میانه راه، مثل هر بار دیگر که پای در مسیر قله‌ دماوند گذاشته بودیم، خبرهای بد بود که پایین می‌آمد. یکی می‌گفت 2 نفر، یکی می‌گفت 3 نفر. آن یکی هم می‌گفت 3 نفر بودند که به دره افتادند اما 2 نفر را پیدا کردند و فقط یک خانم مانده است و... .
به کمپ که می‌رسیم همه از فرناز دولتخواه حرف می‌زنند؛ اینکه هنوز پیدا نشده و گروه‌های امدادی در راه هستند. مردی کوتاه‌قد و سیاه‌چرده، سراسیمه این‌سو و آن‌سو می‌رود. گاهی جمعی دورش را می‌گیرند و لابه‌لای همهمه‌شان می‌شنوی که یکی می‌گوید: «تو را به خدا فردا که می‌خواهید صعود کنید، تراورس نکنید!» بعد می‌فهمی که همسر فرناز دولتخواه است و...
خیلی‌ها آمدند، عبدالله، ناهید که صعود به «خُلنو» را نیمه‌کاره رها کرده بود به همراه همنوردانش تا گروه‌های دیگر که هر یک با فراخوان جامعه کوهنوردی از جاهای دور و نزدیک، خودشان را به کمپ رسانده بودند تا بتوانند هرچه زودتر فرناز دولتخواه را نجات دهند.در میانشان محمد هم بود! افغانی‌تباری که روز قبل 2 نفر دیگر را توانسته بود پیدا کند و با گزارش به هلال‌احمر در عملیات نجات آنها نقش داشت. می‌گفت برای پیدا کردن زن کوهنورد آمده است. گفتیم خدا پشت و پناهت باشد و با تکان دستی یکباره چندین متر از ما جلوتر بود؛ آن هم در ارتفاع 5هزار متری که قدم برداشتن سخت است و در آن شیب، پرریسک.
برنامه صعود ما تمام‌شده بود و هنوز خبری از زن گمشده در دره نبود؛ بیشتر از 4 شب! پایین که می‌آمدیم، باز هم گروه‌هایی از اراک، تهران، آمل و... برای جست‌وجو در راه بودند که به کمپ برسند. کمی بعدتر گروهی را دیدیم که کوادکوپتر بار اسب کرده بودند تا بتوانند مسیرهای صعب‌العبور را با دوربین پرنده‌هایشان ببینند و در آخر مردی تنها با شلوار هلال‌احمر، به سمت کمپ در حرکت بود. با دیدن آنها امیدوار بودیم که زن جوان زنده پیدا شود تا همه جست‌وجوگران مزد تلاش خود برای پیدا کردن او را بگیرند.
امروز(دوشنبه) امداد و نجات انجام شده است و پیکر فرناز دولتخواه، در میان انبوهی از برف با مختصات جغرافیایی مشخصی پیدا شده است و هنوز امدادگران در تلاش هستند تا پیکر این کوهنورد را از میان برف و یخ بیرون بکشند. از خودگذشتگی‌های بسیاری را در این امداد و نجات دیدیم؛ تلاش‌هایی بی‌مزد و منت! اما چیزی که در این بین به‌شدت آزاردهنده بود، بی‌برنامگی و عدم‌مدیریت بود که با کمی تدبیر و اندکی هزینه می‌شد روزهای جست‌وجو را به حداقل رساند. به‌عنوان مثال اگر «کمپ امداد» در موقعیت تخت فریدون برپا می‌شد دیگر لزومی نداشت، امدادگران به فکر خورد و خوراک و جان‌پناهی برای خود باشند یا گاها مسیر ناندل به تخت فریدون را چندبار بپیمایند. یا اگر فرماندهی واحدی در این بحران وجود می‌داشت، لازم نبود هر یک از امدادگران جان بر کف، محلی را که دیگری یا دیگران چندبار جست‌وجو کرده بودند، دوباره تفتیش کند و همه اینها به سرعت نجات کمک می‌کرد.
فرناز دولتخواه را از دست دادیم، شاید به‌خاطر برخورد با سنگ و صخره و مرگ در لحظه، شاید هم از یخ‌زدگی بعد از چند روز گمشدن! اما‌ای کاش بتوانیم با کمی تدبیر، فرنازهای روزها و سال‌های آینده را زودتر پیدا کرده یا نجات دهیم.

این خبر را به اشتراک بگذارید