جراحی کمسابقه برای نجات پسربچه بازیگوش
هر چند پزشکان از زندهماندن پسربچه قطع امید کرده بودند اما او به طرز معجزهآسایی نجات یافت
محمد جعفری|خبرنگار:
پزشک خوزستانی در جریان جراحی کم سابقه پسر بچه بازیگوشی را که میخی 5سانتیمتری به قلبش فرو رفته بود از مرگ نجات داد. این پسر 5ساله در شرایطی از این حادثه هولناک جان سالم به در برد که پزشکان ابتدا از زنده ماندن وی قطع امید کرده بودند. به گزارش همشهری، جمعه شب برای خانواده 5نفره مروانی که در شهرستان شاوور استان خوزستان زندگی میکنند به آرامی شروع شده بود. استاد نجاری به خانه آنها آمده بود تا در آستانه نوروز برایشان کمد دیواری نصب کند. کار نجار چند ساعتی طول کشید اما هنوز بخش دیگری از نصب کمد باقی مانده بود. به همین دلیل بقیه کار به بعد از خوردن شام موکول شد. درحالیکه مرد نجار ابزار کارش را رها کرده و مشغول خوردن غذا بود، علی، پسر 5ساله خانواده مروانی سراغ ابزار نجاری رفت. هیچکس نمیدانست او در میان ابزار نجاری چه میکند. پسر بچه بازیگوش که سال گذشته هنگام بازی با چاقوی آشپزخانه چشم راستش نابینا شده بود، اینبار سراغ یکی از خطرناکترین ابزار نجاری رفت. وسیلهای شبیه بهکلت که استاد نجار با کمک پمپباد میخها را با آن میکوبید. علیکوچولو میخپران را به سوی خودش گرفت و بدون اینکه از عواقب کاری که میکند آگاه باشد کلید آن را فشار داد. همان موقع بود که میخی حدود 5سانتیمتر مثل تیر شلیک و وارد بدن علی شد. با اینکه او از درد بهخودش میپیچید اما هنوز به درستی نمیدانست چه اتفاقی افتاده است. دوان دوان سراغ پدرش رفت و گفت: «بابا من بهخودم تیر زدم»، پدرش که حرف علیکوچولو را باور نداشت به او بیاعتنایی کرد. اما چند دقیقه بعد وقتی دید پسرش آرام و قرار ندارد فهمید که مشکل او جدی است. وقتی مرد نجار فهمید چه اتفاقی افتاده است دستگاه میخ پرانش را بررسی کرد و فهمید علیکوچولو بهدستگاه دستزده و احتمالا میخی به بدنش فرو رفته است اما همه میخ به بدن او وارد شده و حتی آثار خونریزی هم به چشم نمیخورد. در این شرایط پدر علیکوچولو که جان پسرش را در خطر میدید او را به بیمارستان نظام مافی شوش دانیال رساند.
در یک قدمی مرگ
در همان بررسیهای اولیه معلوم شد میخی 5سانتیمتری وارد قلب علیکوچولو شده و او در شرایط خطرناکی بهسر میبرد. میخ باعث ایجاد خونریزی داخلی شدیدی شده بود، طوری که دقایقی بعد پسربچه بیهوش و علائم حیاتیاش به مرور کمتر شد. در چنین شرایطی بود که اعضای تیم پزشکی تصمیم گرفتند پسربچه را به بیمارستان دزفول منتقل کنند تا شاید با استفاده از امکانات پیشرفتهتر بیمارستان دزفول او از مرگ نجات پیدا کند.
پوران حسینی، سوپروایزر بیمارستان نظام مافی شوش در اینباره به همشهری میگوید: «ساعت20:09 جمعه بیمار را به بیمارستان ما منتقل کردند. خونریزی داخلی باعث ایجاد مشکل تنفسی برای او شده بود. فشار خونش هم افت زیادی داشت. در این شرایط ما اقدامات اولیه و هماهنگیهای لازم را با بیمارستان دزفول انجام دادیم.» لحظات برای خانواده علیکوچولو به سختی میگذشت. پزشکان به آنها گفته بودند امید زیادی به زنده ماندن علی نیست. پدر 28سالهاش بهجز علی 2پسر دیگر دارد اما سخت نگران پسر بزرگترش بود. مادر علی هم یاد سال گذشته افتاده بود که فرو رفتن چاقو به چشم علی باعث شد او بیناییاش را از دست بدهد. در این شرایط علیکوچولو به اتاق عمل منتقل و تلاشها برای نجات وی آغاز شد.
جراحی شگفت انگیز
همه چشمها به درِ سفیدرنگ اتاق عمل بود. در این سو خانواده نگران علیکوچولو با چشمان اشک بار برای نجات فرزندشان دعا میکردند و در سوی دیگر تیم پزشکی به سرپرستی دکتر کیوان سبحانیان، جراحی دشواری را آغاز کرده بودند. آنطور که معلوم بود میخ به بطن چپ کودک فرو رفته بود و کوچکترین اشتباه میتوانست به مرگ او منجر شود. با وجود این در جریان جراحی سخت و نفسگیری که حدود 2ساعت به طول انجامید میخ 5سانتیمتری از قلب علیکوچولو بیرون کشیده و آسیبهای وارد شده به قلبش ترمیم شد. در پایان جراحی وقتی درِ اتاق عمل گشوده شد و پدر و مادر علیکوچولو فهمیدند پسرشان نجات یافته اشکهایشان بیشتر از قبل شد. اما این بار آنها اشک شوق میریختند؛ چرا که یک معجزه اتفاق افتاده بود. دکتر کیوان سبحانیان، جراح قلب بیمارستان دزفول در اینباره به همشهری میگوید: «در بیمارستان دزفول شرایط جراحی قلب کودکان را نداشتیم اما بجز انجام جراحی راهی باقی نمانده بود. به همین دلیل همراه با همکارانم جراحی را آغاز کردیم. این جراحی به لحاظ انجام هماهنگی نادر بود؛ چرا که اگر کودک 5دقیقه دیگر به اتاق عمل میرسید تلف میشد.» وی ادامه میدهد: «نکته مهم در این جراحی سرعت عمل همکارانم در بیمارستان شوش و بیمارستان دزفول بود. طوری که وقتی او در راه بود ما اتاق عمل را آماده کردیم و با سرعت زیادی جراحی انجام شد و خوشبختانه نتیجه نیز رضایتبخش بود و تا 3روز دیگر بیمار مرخص خواهد شد.»
خدا، علی را دوباره به ما داد
«دکترها گفته بودند ممکن است علی را از دست بدهیم اما خدا دوباره او را به ما داد.» این حرفهای حسین مردانی، پدر علی کوچولو است. او که حالا به آرامش رسیده یک شبانهروز سخت را پشت سر گذاشته است. او به همشهری میگوید:« اصلا متوجه نشدیم که این حادثه چطور اتفاق افتاد. نجاری که در خانهمان کار میکرد برای چند دقیقه داشت غذا میخورد که علی سراغ وسایل کار او رفت و بهخودش میخ شلیک کرد. وقتی او به من گفت اول باورم نشد اما بعد دیدم راست میگوید و اتفاقی برایش افتاده است. او سال قبل هم در یک حادثه چشمش را از دست داد. آن موقع همسرم مشغول خرد کردن مرغ بود که علی هم یک چاقو را داخل مرغ کرده بود تا مثلا به مادرش کمک کند اما چاقو از دستش لیز خورد و به چشمش برخورد کرد. هر کاری کردیم که چشم پسرم درمان شود، نشد و از آن موقع تا حالا چشم راستش نابینا است.» پدر علی کوچولو ادامه میدهد: «نمیدانید وقتی این اتفاق برای پسرم افتاد من و همسرم چه حالی داشتیم. دیگر همهچیز برایمان تمامشده بود. فکر میکردیم او را از دست میدهیم اما پزشکان بیمارستان شوش و دزفول برای پسرم تلاش زیادی کردند و خدا علی را دوباره به ما داد.»