اکبر محسنیفر/جامعهشناس و مددکار اجتماعی
در مطالعات اجتماعی، وابستگی آسیبهای اجتماعی و فقر، اثبات شده است؛ هرچند که نمیتواند قطعی باشد، اما غالبا اتفاق میافتد. هر جایی که فقر بیشتری مشاهده میشود، طبیعی است که آسیبهای اجتماعی بیشتری هم داشته باشد؛ مثل حاشیههای شهرهای بزرگ که محل بروز انواع و اقسام آسیبهای اجتماعی هستند. این، البته بدان مفهوم نیست که در مناطق پربرخوردار و مرفه شهر، مثل شمال تهران، آسیبهای اجتماعی به چشم نمیخورد. آن مناطق هم آسیب دارند، ولی نوع و مدل آن متفاوت است. ما در موارد مورد بررسی، فقر را به شدت مورد توجه قرار میدهیم؛ چرا که باعث و بانی ایجاد خیلی از آسیبهای اجتماعی تلقی میشود؛ درست مثل اعتیاد و عدم آموزش و....
از سوی دیگر، وقتی که از شاغلان و جمعیت شاغل کشور صحبت میکنیم، باید به یاد داشته باشیم که نگاهمان، صرفا نباید سنتی باشد. منظورم چیست؟ طبیعی است که به طور سنتی، سرپرستان خانوارها را مردان بدانیم که غالباً برای تأمین معاش خانواده، اقدام به کار کردن میکنند. اما از سوی دیگر، باید توجه کنیم که وضعیت جامعه تغییر کرده است. حالا، بخش بزرگی از خانوارها را، زنان سرپرستی میکنند. ضمن اینکه باید دختران ازدواج نکرده که سنشان بالا رفته را هم لحاظ کنیم. این دختران نیز باید کار کنند و به واسطه ضعف در نظامهای حمایتی جامعه از اینگونه اقشار، چارهای جز کار کردن ندارند. پس در کنار جامعه شاغلان سنتی، زنان سرپرست خانوار، دختران مجرد معمولی و سنبالایی که ناچار به کارند، حتی سالمندانی که باید کار کنند و حتی نوجوانان را هم جای بدهید. در این صورت نگاه اجتماعی شما به مسئله فقر جامعه شاغل ایرانی، به شدت تغییر خواهد کرد.
نکته اول در شاغل شدن زوجین است. در این صورت مسئله تربیت فرزندان و انتقال آگاهیهای اجتماعی لازم به آنها دچار اخلال خواهد شد؛ با توجه به اینکه ما یک نظام آموزشی فراگیر و توانمند برای انتقال فرهنگ و آموزشهای لازم به فرزندان را هم مشاهده نمیکنیم. این، میتواند یک آسیب فراگیر برای آینده خانوادههای ایرانی باشد.
نکته بعدی، در کیفیت زمانی است که زوجین برای فرزندان خود میگذارند. به واسطه خستگی و روحیه درهم شکسته والدین، معمولا زمانی که صرف بچهها میشود، زمانی کیفی و سطح بالا نیست؛ در نتیجه ارتباطات لازم و بینفردی به خوبی شکل نمیگیرد. طبیعی است که در چنین شرایطی، فرزندان به سوی گروه همالان و همسالان گرایش پیدا کنند.
نکته بعدتر، ماجرای گرایش والدین و مخصوصاً پدران به مواد مخدر، سیگار و... است. چرا که نمیتوانند فشارهای واردشده را تاب بیاورند، در نتیجه به دنبال گریزگاهی برای خالی کردن استرس خودشان هستند. یکی از دلایل اعتیاد را، باید همین امر بدانیم.
اما نکته مهمتر دیگری که در این بحث دیده نمیشود، آمار وحشتناک شغلهایی است که در سالهای پیش رو، اثری از آنها نخواهیم دید. چرا؟ چون جامعه به سمت اتوماسیون و مدرنیزاسیون و... میرود. طبیعی است که دارندگان شغلهای سنتی، نه تنها با مسئله بالا یا پایین رفتن خط فقر روبهرو هستند که باید به شدت هم نگران آینده شغلی خودشان باشند. همین الان در حوزههایی چون روزنامهنگاری مکتوب و تاکسیداری و رستورانداری و... این اتفاق افتاده و عملاً استارتاپها، همه کارها را انجام میدهند. این بحث نیز، فشار وارده بر افراد شاغل را دوچندان میکند؛ امری که شیوع اعتیاد و آسیبهای اجتماعی را نزد آنها محتملتر خواهد کرد.
شنبه 19 مرداد 1398
کد مطلب :
71555
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/wGYR
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved