گزارشی از انبارها و کارگاههای ناامن مناطق 11 و 12 به بهانه حریق میدان حسنآباد
آتشی زیر خاکستر
فاطمه عسگرینیا -زینب زینالزاده
سناریوی آتشسوزی ساختمانهای تجاری و انبارهای ساختمانهای قدیمی پایتخت، قصه امروز و دیروز نیست. از «پلاسکو» که هنوز داغش بردل کاسبانش تازه است، تا انبار پارچه «مولوی» که تیرماه 1397 در آتش سوخت. این روزها هم که آتشسوزی در یک انبار قدیمی کالا در «لالهزار» و ساختمان قدیمی میدان «حسنآباد» سرزبانهاست. آتشسوزی اخیر، بهانهای شد تا سراغ بناهای فرسوده و قدیمی مناطق 11 و 12، که این روزها به انبار یا کارگاه تولیدی تبدیل شدهاند، برویم و با کاسبان و اهالی گفتوگو کنیم.
انبارهای ناایمن کفش و کاغذ
در محله بهارستان که قدم میزنید با تعداد زیادی از انبارهای ناایمن در محله روبهرو میشوید که این روزها به واسطه کالاهای قابل اشتعال که در خود جای دادهاند، حکم بمب ساعتی را در محله دارند. «احمد شریفان» رئیس سابق اتحایه کاغذفروشان دراینباره میگوید: «اغلب خانههای قدیمی در محله بهارستان، امروز به انبارهای کاغذ، چسب و چرم تبدیل شدهاند. گذشته از این، در بخش قابل توجهی از این بناهای فرسوده و ناایمن کارگاههای تولیدی مشغول کارند که به واسطه فعالیت آنها هر لحظه امکان بروز حادثهای در محله وجود دارد.» او ادامه میدهد: «واقع شدن کارگاههای تولیدی و انبارهای کالا در محلههای قدیمی و کوچههای تنگ و باریک این نگرانی را به دنبال دارد که در صورت وقوع حادثه، امکان خدمترسانی مطلوب از سوی سازمانهای امدادرسان وجود ندارد و به ناچار این موضوع موجب افزایش خسارات ناشی از حوادث خواهد بود.»
دنیای خطر کنار لوازم برقی
لالهزار یکی دیگر از نقاط خطرناک و حادثهخیز در تهران است که به دلیل وجود انبارهای قدیمی زیادی که در آنجا وجود دارد هر لحظه در آن امکان وقوع حادثه بزرگ آتشسوزی پیشبینی میشود. مصداق این سخن هم آتشسوزی گستردهای بود که مرداد ماه جاری در یکی از انبارهای کالای این خیابان به وقوع پیوست. این آتشسوزی حوالی ساعت ۱۷ و ۳۰ دقیقه دوم مرداد در یک کارگاه و انبار 600متری کالا در خیابان لالهزار شمالی رخ داد که سقفهای شیروانی قدیمی، کارتنهای بستهبندی و تجهیزات برقی موجود در انبار بر شعلههای این آتش دامن زدند. «حسین امیری» یکی از کاسبهای خیابان لالهزار میگوید: «خیابان لالهزار به سبب نوع کالاهایی که در واحدهای تجاری و انبارهای قدیمی خود جای داده به شدت در معرض خطر قرار دارد بهطوریکه کاسبان این منطقه در طول هفته شاهد حوادث بزرگ و کوچک زیادی در سایه جرقههای کوچک سیمهای برق در این خیابان هستند و اگر هوشیاری کاسبان نباشد، هر روز باید شاهد یک آتشسوزی گسترده در منطقه باشیم.» امیری ادامه میدهد: «در خیابان لالهزار حجم ترافیک به حدی است که در صورت وقوع حادثه، همه راههای ارتباطی مسدود میشود. نه کوچهپسکوچههای قدیمی و باریک ظرفیت این ترافیک را دارند نه خیابان اصلی!» او امیدوار است پیش از وقوع حادثه مسئولان با نظارت بر فعالیت انبارها و واحدهای کسبی فعال در لالهزار مانع وقوع حوادث تلخ شوند.
آتش و چسب و چرم
به محض عبور از چهارراه سیروس و کوچههای کمعرض، بوی چرم و چسب فضا را پر میکند. اینجا صنف تولید و دوخت کیف است. برخی از خانههای قدیمی انبار و تعدادی هم تولیدی کیف شدهاند. «ایمان رحیمی» یکی از کاسبان چهارراه سیروس میگوید: «با ورود کارگران اتباع بیگانه به تولیدیهای کیف، امنیت این محله به خطر افتاده است. این کارگران اصول ایمنی را رعایت نمیکنند و هرلحظه منتظر حادثه هستیم.» گویا چندین بار آتشسوزی در تولیدیها و انبارها رخ داده است که به کمک مأموران آتشنشانی آتش مهار شده است. «سعید حسینی» میگوید: «سالها پیش مادربزرگم در این محله زندگی میکرد اما اکنون خانهاش تبدیل به تولیدی شده و کارگران در آن مشغول دوختودوز کیف هستند. خیلی از خانههای محله به تولیدی و انباری تبدیل شدهاند. برخی هم کاربری چند وجهی دارند. در یکی از اتاقها تولید میکنند، اتاق دیگر انبار تولیدات است و اتاق کناری هم انبار لوازم اولیه. سیمکشی این خانهها قدیمی و فرسوده است و با کوچکترین اتصالی آتش به پا میشود. مسئولان اکنون که باید در صحنه باشند، غایب هستند و وقتی حادثه رخ میدهد میآیند و به چند اخطار اکتفا و شهروندان را مقصر معرفی میکنند و میروند.»
انبارهای پارچه و پردهدوزی
مولوی از دیرباز مرکز خرید پارچه و پرده بوده است. محلهای که در گذر زمان و با ساخت پاساژها و مجتمعهای تجاری شیک و مدرن چهره متفاوتی پیدا کرده است اما کاربری آن عوض نشده و این خیابان همچنان در قرق اصناف پارچه و پرده است. از پسکوچهها و خیابانها و حتی معابر فرعی و باریک این محله که عبور میکنید، با گونیهای بزرگ پارچه و پرده مواجه میشوید. خانههای قدیمی و فرسوده خالی از سکنه شدهاند و برخی از آنها به انباری و برخی به کارگاه دوخت پرده تبدیل شدهاند. «رضا ناگهی» از کاسبان قدیمی با ابراز نارضایتی از وضعیت خیابان مولوی میگوید: «سالها در این خیابان زندگی میکردم تا اینکه پارچهفروشان، خانههای قدیمی را خریدند و تبدیل به انبار کردند. هیچکس حاضر نمیشود در همجواری یک انبار غیراصولی زندگی کند. وقتی متوجه شدم، بلافاصله خانهام را فروختم و به جای دیگر نقل مکان کردم. خیلی از اهالی به همین دلیل خانههایشان را فروختند و کوچ کردند. انبارها اصولی نیستند و با یک آتشسوزی، دار و ندار همه اهالی دود میشود و از بین میرود.» پسر جوان که خود را «محمد رمضانی» معرفی میکند در تأیید حرفهای ناگهی میگوید: «برخی از خانههای قدیمی تبدیل به تولیدی شدهاند و بدون توجه به اصول ایمنی مشغول کار هستند. بارها در این خیابان حادثه آتشسوزی رخ داده اما چون وسعت حادثه کم بوده، رسانهای نشده است.» به گفته کاسبان، هرازگاهی کارشناسان آتشنشانی میآیند و اخطار میدهند و میروند. کاسبان میگویند: «مسئولان با کاغذبازی قصد دارند سلب مسئولیت کنند و توپ را در زمین مردم بیندازند و در صورت بروز حادثه، شهروندان را مقصر جلوه دهند.»

تمرکز انبارهای بازار مواد شیمیایی در ساختمانهای قدیمی خیابان «ناصرخسرو» خطر وقوع حوادث خسارتبار را در منطقه12 دو چندان کرده است. این روزها همه خانههای کوچک و بزرگ به انبارهای مواد شیمیایی تبدیل شده و به گفته اهالی کوچکترین جرقهای میتواند انفجاری عظیم در منطقه ایجاد کند. «جبار یاوری» یکی از کاسبان بازار میگوید: «کوچههای منتهی به خیابان ناصرخسرو و بازار مملو از انبارهای کالاست از مواد شیمیایی گرفته تا محصولات نایلونی و پلاستیکی. اگر گوشهای از این محصولات قابل اشتعال طعمه حریق شود باید فاتحه بازار را خواند. او ادامه میدهد: «وجود انبار مواد شیمیایی این خیابان را به محدوده «مین»گذاری شده تبدیل کرده که در سایه کوچکترین غفلت و بیتوجهی میتواند حادثهای تلخ را رقم بزند.»
گاراژهای ناایمن بنکداران
خیابان انبار نفت برخلاف نامی که دارد نه اثری از نفت دارد و نه انبارهایی که پر از نفت و میعانات نفتی باشد. اینجا در قرق «بنکداران» است و همه جا مملو از روغن و انواع مواد خوراکی. گاراژها پر از کارتن و جعبه که در کنار هم چیده شدهاند و هیچ اصولی در چیدمانشان وجود ندارد. وقتی در این خیابان قدم میزنید اگر به اطراف خوب نگاه کنید، متوجه میشوید اثری از ایمنی و تجهیزات هشداردهنده نیست. «عیسی رسولی» یکی از بنکداران قدیمی این خیابان با تأیید نبود ایمنی و اصول آن، میگوید: «در یک کلام، اینجا همهچی درهم و برهم است. اصول ایمنی معنا ندارد و کسی حواسش به این چیزها نیست. همه به فکر انبار کردن بیشتر مواد غذایی هستند و از هر فضایی برای این کار استفاده میکنند. به تازگی اما نه مدتها پیش، یکی 2 بار کارشناسان آتشنشانی اخطار دادند اما پیگیر نشدند. دادن یک برگه برای برطرف کردن خطر در چنین فضای بزرگی مؤثر نیست. کارشناسان آتشنشانی یا هر مسئول دیگری اگر واقعاً به فکر مردم و رفع خطر از محیط زندگی و کار آنها هستند، وارد میدان شوند و همراهی کنند و شاهد صفر تا صد کار باشند.»
انبار کتاب و کاغذ
خیابان «انقلاب» بورس و برند کتاب است و بیش از صد کوچه و دهها خیابان اصلی از جمله «فخررازی»، «دوازدهم فروردین» و «جاوید» به این خیابان منتهی میشوند. در سالهای اخیر، بناهای قدیمی و فرسوده در راسته خیابان انقلاب و کوچههای منتهی به آن متناسب با کارکرد این خیابان، تغییر کاربری داده و به انبار کتاب تبدیل شدهاند. اصول ایمنی در این انبارها رعایت نشده و با یک بیاحتیاطی و حتی جرقه برق، دچار حریق میشوند و میتوانند بخش زیادی از محدوده را در شعلههای آتش فرو ببرند و فاجعه به بار بیاورند. «محمد رسولی» از کتابفروشان قدیمی خیابان انقلاب در گفتوگو با همشهری محله میگوید: «نه تنها خانههای قدیمی بلکه برخی از مغازهها با نصب سقفهای کاذب، طبقه بالای مغازهشان را به انباری تبدیل کردهاند. اصول ایمنی در انبارها رعایت نشده و هر لحظه ممکن است با یک بیاحتیاطی آتش به پا شود.» به گفته او حادثه آتشسوزی در انبار کتاب و کاغذ خیابان انقلاب هر از گاهی رخ میدهد و بیدقتی شهروندان و بیتوجهی مسئولان، به آتش چنین حوادثی دامن میزند.
آتش در کمین تجهیزات پزشکی
خیابان جمهوری از چند بابت در بین پایتختنشینان شناخته شده است. از یک سو به دلیل فعالیت تولیدی پوشاک و مزونهای لباس عروس و از سوی دیگر به دلیل وجود پاساژها و مجتمعهای تجاری که لوازم الکترونیک و تجهیزات پزشکی عرضه میکنند. «رامین حسینی» بیش از 5 سال است که در یکی از تولیدیهای خیابان جمهوری فعالیت میکند. او میگوید: «تولیدی به خودی خود نمیتواند حادثهساز باشد اما وجود انواع پارچه و نخ که قابل اشتعال هستند و چیدن آنها روی هم و قرار دادن در راهروهای باریک که کابلهای برق رها شده، بیتردید موجب بروز حوادث آتشسوزی میشود. هیچکدام از تولیدیهای این خیابان اصول ایمنی رعایت نشده و هرکدام براساس سلیقه و در هر فضایی که صلاح میدانند، پارچه و پوشاک تولید شده را قرار میدهند.» علاوه بر آن، فعالان صنف لوازم الکترونیک و تجهیزات پزشکی هم از این امر مستثنا نیستند. «رحیم عبدالعلیزاده» از کاسبان قدیمی فروش تجهیزات پزشکی میگوید: «این تجهیزات از موادی تشکیل شدهاند که با کوچکترین جرقه شعلهور میشوند. برخی از کاسبان انبارهای اصولی دارند و نکات ایمنی را رعایت میکنند اما وقتی حادثه رخ دهد، تر و خشک با هم میسوزند.» به گفته او تاکنون هیچ یک از مدیران شهری و آتشنشانی در مورد رعایت نکات ایمنی تذکر و اخطاری به کاسبان ندادهاند.