
شهر به زنان، بدهکار است

ناهید خداکرمی/ نماینده شورای شهر تهران
تهران با همه زیباییها و زشتیهایش تهران است؛ شهری که قلب تپنده شب و روزش نشان از جریان پرشروشور زندگی دارد؛ شهری که نیازهای شهروندانش همچون فرهنگهای متنوع، اصیل و رنگارنگ آنها، بسیار گوناگون است.
اگر بخواهیم مستندوار به روند زندگی روزانه شهری نگاه کنیم، از لحظات آغازین روز، معابر و خیابانهای شهر شاهد رفتوآمد زنان، مردان و کودکانی هستند که برای گذران زندگی مجبور به رفتوآمد در شهرند. پراکندگی جمعیت و امکانات شهر تهران به گونهایاست که هر شهروندی علاوه بر محلهای که ساکن آن است، تقریبا با اغلب مناطق و محلات دیگر نیز سروکار دارد؛ محلهای که در آن کار میکند، محلهای که خود یا فرزندانش در آن درس میخوانند، محلهای که برای امور درمانی و سلامتی به آن مراجعه میکند، منطقهای که برای تفریح میرود و محلهای که برای خرید روزانه یا ماهانه خود به آن مراجعه میکند. آنچه قابل تأمل است بیگانهبودن جنسیت با نیازها و ارتباط شهروندان با فضای شهر است که هر صبح که از خانه خارج میشویم شاهد آن هستیم. در هر کوچه و برزن، در وسایل نقلیه عمومی مسیرهای مدرسه، اداره و دانشگاه تعداد زیادی از زنان دوشادوش مردان با عجله در حال رفتوآمد هستند یا در ترافیکهای سنگین، چشم به چراغ قرمز دوختهاند؛ زنهایی که شب قبل مقدمات ناهار فردا را مهیا کردهاند و صبح در حال آمادهکردن بچهها برای مدرسه، شاید ایستاده، چند لقمه صبحانه میل کرده باشند. آنها در میانه راه فرزندانشان را به مدرسه میرسانند و با کیفهای سنگین خود که حاوی لپتاپ، مدارک و طرحهاییاست که بخشی را در خانه انجام دادهاند به محل کار میرسند؛ منضبط، دقیق و با مهارت، امور محوله را انجام میدهند و بعد از اتمام کار، سر راه خود خرید روزانه را انجام میدهند و به خانه بازمیگردند تا گرمابخش محفل کوچک خانواده باشند. امروز دیگر زنان فقط خانه و خانواده را مدیریت نمیکنند؛ بخش مهمی از امور اقتصادی کشور نیز بر دوش آنان است و به همین دلیل ارتباط زنان با روح و کالبد شهر ناگسستنیاست.
با سناریوی واقعی ترسیمشده فوق، این سؤال مطرح است که با آنکه حدود 50درصد جمعیت ساکن در شهر تهران را زنان تشکیل میدهند، سهم آنان از فضا و مبلمان شهری و امنیت حاکم بر آن چهقدر است؟ در چند طرح و برنامه، شرایط خاص زنان برای حضور در فضای اجتماعی شهر، مد نظر قرار گرفته است؟ چند درصد از زنان، شب یا در سپیدهدم بدون ترس و واهمه گام به کوی و برزن میگذارند؟ چه تعداد از آنها بدون هراس بر پلههای پل عابرپیاده گام برمیدارند؟ سهم زنان از مترو چهقدر است؟
آیا حقوق زنان در برخورداری از امکانات شهر به اندازه مردان دیده شده است؟ زنان چگونه میتوانند از شرایط ایمنتری در شهر بهره ببرند و در مبلمان شهری دیده شوند؟
بدیهیاست یکی از وظایف مدیریت شهری، توجه به نیازهای همه شهروندان و بهخصوص زنان و کودکان است که میتوان با نوآوری و مداخلههای مؤثر، زندگی را برای آنان که نیمی از جمعیت شهر هستند، تسهیل کرد. برای مثال میتوان برای ایمنسازی فضاهای متروک و پرخطر، برای سهولت در عبور و مرور با تغییر کاربری فضاهای ناامن، نورپردازی معابر، ایجاد بازارهای روز محلی ـ منطقهای ویژه دستفروشان، بهخصوص دستفروشان زن، تأمین امنیت زنان را بهبود بخشید و همچنین با حذف یا مشبککردن بیلبوردهای تبلیغاتی پلهای عابر پیاده، رفتوآمد زنان را تسهیل کرد. ایجاد بازارهای شبانه و تعمیر و تعبیه روشناییها در تمامی کوچهها و محلات، بهخصوص مناطقی که زنان در آمدورفت هستند میتواند شیوهای مطلوب برای کارآفرینی و بهبود امنیت زنان و کودکان برای عبور و مرور در شهر باشد. همچنین شهرداری میتواند طراحی مبلمان شهری، سیستمهای حملونقل عمومی و امکانات شهری متناسب با نیازهای زنان باردار، کودکان، افراد توانخواه و سالمندان را در دستور کار خود قرار دهد. به منظور حفظ و ارتقای سلامت و پویایی زنان که سلامت نسل آینده، به سلامت آنان گره خورده است میشود برنامههایی برای رفع محدودیت زمانی در استفاده از امکانات ورزشی برای زنان فراهم کرد. توانمندسازی زنان حاشیهنشین شهری، رسیدگی و پیگیری وضعیت زنان کارتنخواب و فراهمکردن شرایط دسترسی رایگان آنها به امکانات بهداشتی، افزایش مراکز بهداشتی برای زنان دارای روابط پرخطر و آموزشهای لازم به آنان برای جلوگیری از ابتلا به بیماریهای منتقلشونده از راه رابطه جنسی و بارداریهای خارج از چارچوب خانواده و ناخواسته، میتواند بخشی از نیازهایشان را برآورده کند. همچنین اختصاص تسهیلاتی جهت آموزش خانواده و افراد جامعه در برخورد با افراد تراجنسیتی در شهرها، تقویت شوراهای محله و استفاده از ظرفیت این شوراها برای توانمندسازی همه زنان، بهخصوص زنان خانهدار و زنان سرپرست خانوار بهویژه از طریق برگزاری کارگاههای آموزشی، از دیگر وظایفیاست که شهرداری در قبال زنان دارد.
به نظر میرسد شهرداری نهتنها به بانکها و پیمانکاران بلکه سالهاست به زنان نیز بدهکار است؛ از زمانی که در برخی از بیلبوردهای تبلیغاتی به شعور و فعالیت اجتماعی اقتصادی آنها توهین شد و حتی در مسائل مرتبط به زنان هم مردان تصمیم گرفتند و مردانه عمل شد و از وقتی که در انتخاب مدیران شهری بهخوبی دیده نشدند. امروز زنان تهرانی سهم خود را از شهر طلب میکنند و میخواهند در برنامهریزی، سیاستگذاری و اداره شهر، نقش پررنگتری ایفا کنند؛ دوست دارند با آرامش در شهر رفتوآمد کنند و با خانواده به پارک بروند؛ با همسر و برادر و پدر برای تشویق و تماشای بازی تیم مورد علاقه خود به ورزشگاه بروند؛ دوست دارند برای کاهش آلودگی هوا و بهبود ترافیک، نقش فعال داشته باشند و دوچرخه سوار شوند؛ دوست دارند به ایدهپردازی زنانه برای اداره شهر اهمیت بیشتری داده شود و درحالیکه همگام با مردان در کلیه امور شهر مشارکت دارند، دوست دارند هنگام عبور از هیچ معبری دلشان نلرزد و شهر، محلی برای شکوفایی و آرامش آنان باشد.