
سکانسهای ماندگار
قهرمان آسیبپذیر
مرد بازو طلایی اوتو پرهمینجر1955

سعید مروتی | روزنامهنگار:
«مرد بازو طلایی» محصول دوران طلایی کارنامه اوتو پرهمینجر است. کارگردان چند نوآر درخشان دهه40 میلادی با فیلمهایی چون «لولا» (1944)، «فرشته سقوطکرده» (1945) و «گرداب» (1949) که وسترن متفاوت «رودخانه بیبازگشت» (1954) را با تاکید بر روانشناسی کاراکترها و استفاده خلاقانه از لوکیشن کارگردانی کرد. شهرت و اعتبار پره مینجر در ایران بیشتر مدیون فیلم فوقالعاده «بانی لیک گمشده» (1965) است که در دهه60 بارها از تلویزیون پخش شد. اسکورسیزی از مرد بازو طلایی به عنوان نخستین تصویر صادقانه از اعتیاد به مواد مخدر در سینمای آمریکا نام برده است. تا پیش از فیلم پرهمینجر، مواد مخدر جزو تابوهای هالیوود محسوب میشد.
مرد بازو طلایی اما مشخص به اعتیاد میپردازد. به روایت زندگی فرانکی (فرانک سیناترا) که پس از ترک اعتیاد به شیکاگو بازگشته تا دوران تازهای را آغاز کند اما شرایط نامطلوب محیط و زندگی شخصی او را وامیدارد تا دوباره سراغ اعتیاد برود. مرد بازوطلایی با تصاویر سیاه و سفید و پرکنتراستش شکستخوردن فرانکی و بعد بازگشتش به زندگی را با پرداخت بصری خیرهکنندهای همراه میکند. تخصص ویژه پره مینجر در نزدیکشدن به درونیات کاراکترهای پرتناقض و مهارتش در گرفتن بازیهای متفاوت را میشود در پردازش کاراکتر فرانکی دید که با پرحاصلترین دستاوردش در عرصه بازیگری همراه شده است.
سکانس برگزیده: اوایل فیلم فرانکی در پاسخ به دوستش که از او میخواهد دوباره خودش را در ورطه موادمخدر نیندازد، میگوید: «ترجیح میدهم دستمو قطع کنم تا اجازه بدم دستش بهش برسه.» کمی بعد فرانکی با اشاره به اینکه میخواهد به کار موسیقی بازگردد از قویکردن دستش میگوید و اینکه دستی از طلا دارد.
طولی نمیکشد که فرانکی دوباره به سوی اعتیاد میرود. فصلی که فرانکی سراغ بدمن فیلم میرود تا مواد تزریق کند یکی از سکانسهای مهم سینمای دهه50 میلادی است. فرانکی آستینش را بالا میزند و با کراوات دستش را میبندد و لحظه تزریق دوربین روی چهرهاش میرود و ما در نمای خیلی درشت چشمانش را میبینیم و چهره به همریختهاش را. مرد بازوطلایی به عنوان یکی از اولین فیلمهای سینمای آمریکا که مستقیما سراغ اعتیاد رفته، تصویری دقیق از قهرمان آسیبپذیرش ثبت میکند؛ قهرمانی که در نهایت به روشی که سالها در سینمای ایران از آن بهره گرفته میشد، یعنی محبوسشدن در اتاق، اعتیادش را ترک میکند. آنچه مرد بازوطلایی را همچنان سرپا نگه داشته، بازی درخشان سیناترا و شیوه قصهگویی پرهمینجر است که مثل دیگر آثارش از حرکت دوربین برای بیان روحیات کاراکترها بهره میبرد؛ یکی از بهترین سیاه و سفیدهای دهه50 و فیلمی جریانساز که پرداختن به معضل اعتیاد را از سایه بیرون میکشد و به روشنایی میآورد.