خیلی از ارگانها هنوز با کشتی زنان کنار نیامده اند
لیلی خرسند
مریم احمدی تنها زنی بود که در مجمع انتخاباتی فدراسیون کشتی حاضر بود و حق رأی داشت. این برای دومینبار است که یک زن در این مجمع رأی میدهد. او اعتراف میکند که انتخاب راحتی نداشته؛ نه اینکه نفر منتخبش مشخص نباشد اما تماسهای نامزدهای دیگر تا شب قبل از انتخابات ذهن او را درگیر کرده بود. رأی اول احمدی حمید بنیتمیم بوده؛ کسی که در دور اول کنار رفت. احمدی با انتخاب دبیر امیدوار است که کشتی زنان، روزهای خوب را ببیند؛ روزی که جامعه این رشته را هم بپذیرد.
در مجمع انتخاباتی فدراسیون کشتی، شما تنها زنی بودید که رأی دادید. چطور شما را انتخاب کرده بودند؟
یک نایبقهرمانی جهان و 4 نایبقهرمانی آسیا دارم. فکر میکنم این انتخاب را خود فدراسیون انجام داده باشد. آنها هم مقامها را درنظر میگیرند و من بالاترین مقام را در بین کشتیگیران زن دارم.
در آن جمع مردانه احساس تنهایی نمیکردید؟
نه اصلا. با آدمهایی آشنا شدم که از نظر بزرگی و پهلوانی هر کدام اسطوره من هستند. من از همنشینی با آنها لذت بردم.
در بین چهرههایی که در مجمع بودند، کسی بود که شما آرزوی دیدنش را داشته باشید؟
آرزوی دیدن بیشتر آنها را داشتم. حمید بنیتمیم را که در فدراسیون مسئولیت داشت، همیشه میدیدم ولی دوست داشتم آقای دبیر را ببینم. آرزوی من این بود که یک روز یکی از مسئولان وزارت ورزش را ببینم؛ آقای وزیر یا معاونش آقای داورزنی را.
داورزنی و وزیر را چرا؟
ارتباط گرفتن با آنها سخت است. امیدوارم بودم که یکی از آنها را ببینم که آقای داورزنی را دیدم.
مسئله خاصی داشتید که لازم بود با آنها تماس بگیرید؟
من مرودشتی هستم و برای ما شهرستانیها سخت است که بتوانیم مسئولان ورزش را ببینیم. باید از قبل هماهنگ کنیم. هماهنگ هم کنیم یک دفعه برای آنها برنامه میگذارند یا جلسه میروند و ما هم مجبور میشویم بدون اینکه آنها را ببینیم به شهرمان برگردیم. میخواستم از نزدیک آنها را ببینم و نظر و دیدشان را به کشتی زنان متوجه شوم. کشتی زنان هنوز جانیفتاده و خیلی از ارگانها با این رشته کنار نیامدهاند. من آقای داورزنی را دیدم و در این مورد با ایشان صحبت کردم. امیدوارم با حضور آقای دبیر، کشتی زنان در رسانهها بیشتر مطرح شود.
فکر میکنید بهخاطر اینکه خیلی اجازه نمیدادند اخبار تیمهای کشتی زنان به بیرون برود، جامعه شناختی از آنها ندارد؟
گزارشهایی در رسانهها منتشر میشد، ولی به هر حال محدودیتهایی وجود داشت.
قبل از اینکه دبیر بهعنوان رئیس فدراسیون انتخاب شود، شایعه شده بود که او خیلی موافق کشتی زنان نیست. حتی بعضیها میگفتند کشتی زنان را تعطیل میکند.
وقتی من با او صحبت کردم، دیدم نگاهش حمایتی است. حرفهایی که میزد خلاف چیزهایی بود که شنیده بودم. آقای دبیر گفت از کشتی زنان حمایت میکند و امیدوارم این حمایت جزو برنامههایش باشد.
این حمایت چطور باید باشد؟ در این چند ساله چه انتظاری داشتهاید که برآورده نشده؟
موقعی که آقای خادم بود، همهچیز طبق برنامه بود. ما مدام به مسابقات اعزام میشدیم. اما در هشت، نه ماه اخیر که ایشان استعفا دادند، فدراسیون تقولق بود و وضعیت ما هم خوب نبود. امیدوارم با حضور آقای دبیر دوباره اعزامها از سر گرفته شود. حضور در مسابقات بینالمللی است که به ما انگیزه کار میدهد وگرنه مسابقه که همیشه هست.
شما تنها زن صاحب رأی بودید. نامزدها روی رأی شما حساب کرده بودند. آیا با شما لابی میکردند؟
معمولا همه کاندیداها با همه کسانی که حق رأی دارند، ارتباط برقرار میکنند، تماس میگیرند و به جلسه دعوتشان میکنند. من هم هر جا که دعوت شدم، رفتم و حرفهایشان را گوش دادم. با این کار اطلاعاتم زیاد شد. دیدم انتخابات واقعا بازی سیاست است.
این صحبتها روی رأی شما هم تأثیر داشت؟
من بیشتر شنونده بودم. دبیر تنها نامزدی بود که از کشتی زنان حرف زد و از آنها حمایت کرد. بنیتمیم هم چنین نظری داشت. چند سال بود که فدراسیون کار میکرد. حرفهایشان خیلی تأثیرگذار بود. در مجمع یک حرف میتوانست نظر یکی را تغییر بدهد.
استرس نداشتید؟ به هر حال شما تنها نماینده زنان بودید و رأی شما میتوانست بر وضعیت آنها تأثیرگذار باشد.
شب قبل از انتخابات حالم بد بود. دوباره کاندیداها تماس گرفته بودند و استرس مرا بیشتر میکردند. از نظر ذهنی به هم ریخته بودم. هر کدام یک سیاست داشتند.
بهخصوص اینکه اطلاعات شما هم از همه آنها زیاد نبود.
اطلاعاتم را در این یکی، دو ماه بالا برده بودم و تقریبا از همه شناخت داشتم.
از قبل انتخابتان مشخص بود یا اینکه در مجمع تصمیم گرفتید به کی رأی بدهید؟
دور اول به آقای بنیتمیم رأی دادم، ولی متأسفانه رأی نیاورد و در دور دوم به آقای دبیر رأی دادم.
از این انتخاب راضی هستید؟
انشاءالله که انتخاب خوبی باشد. امیدواریم کشتی پیشرفت کند؛ نه پسرفت.
زنان کشتیگیر چه خواستهای از دبیر دارند؟
اینکه کاری کنند جامعه کشتی زنان را بپذیرد.
چطور شد کشتیگیر شدید؟
رشتهام قایقرانی بود و در تیم ملی هم بودم اما برادرم مجتبی دوست داشت که من رزمی کار کنم؛ بهخصوص اینکه جودو کار کنم. برادرم فوتبالیست بود و در تیم نوجوانان ایران بازی میکرد که در یک تصادف کشته شد. بعد از این اتفاق دنبال خواسته او رفتم و جودوکار شدم. قهرمان ایران شدم و به تیم ملی رسیدم. در بازیهای اینچئون ما را اعزام نکردند. آن سالها فدراسیون هم تقولق بود. بهخاطر همین سمت کشتی آمدم. کشتی آلیش تکنیکهایش شبیه جودو بود. آن موقع زیرنظر انجمنهای ورزشی بودیم و بعدا هم که زیرمجموعه فدراسیون کشتی شدیم.