ترامپ، جنگ هستهای راه میاندازد؟
در آمریکا، وقتی که پای سیاست خارجی وسط باشد ـ بهخصوص موضوع روسیه ـ دولت ترامپ به یک گروه کر بدآهنگ از صداهای ناهماهنگ تبدیل میشود. درحالیکه رئیسجمهور در پی روابط دوستانه با ولادیمیر پوتین ـ رئیسجمهور روسیه ـ است و تلاش میکند نقاط اختلافنظر را خاموش کند، اعضای برجسته کابینه او در حال تغییر بنیادین سیاستهای جهانی آمریکا هستند: بازگشت به چارچوب دوران جنگ سرد و شرایطی که چین و روسیه بهعنوان تهدیدهای بزرگ علیه آمریکا شناخته میشوند.
جیمز متیس ـ وزیر دفاع آمریکا ـ در معرفی طرح بازبینی وضعیت هستهای آمریکا (انپیآر) هشدار داد که روسیه در حال اتخاذ «استراتژیهای نظامی و تواناییهاییاست که برای موفقیت، به تشدید فعالیتهای هستهای وابسته هستند». او گفت: «این تحولات، در کنار حمله روسیه به کریمه و تهدید هستهای علیه همپیمانان ما، بازگشت قطعی مسکو به رقابت قدرت بزرگ به شمار میرود».
عبارت «رقابت قدرت بزرگ» در واقع بازتاب استراتژی دفاع ملی اخیر دولت آمریکاست که در آن «رقابت استراتژیک بین دولتها و نه تروریسم» بهعنوان نگرانی اصلی آمریکا در امنیت ملی معرفی شده است. به عبارتی ساده، این یعنی آمریکا باید به جای جنگیدن در نبردهای ناپایدار در خاورمیانه، روی دفاع از خود برابر روسیه و چین تمرکز کند. همانطور که توماس رایت ـ محقق سیاست خارجی در مؤسسه بروکینز ـ گفته است این سیاست جدید، نظر جریان اصلی جمهوریخواهان و دمکراتها را که معتقدند دولت باراک اوباما واکنش کمجانی به چین و روسیه داشته است، تداعی میکند.
اما درحالیکه متیس و از آن فراتر دستگاه سیاست خارجی آمریکا، روسیه و چین را تهدیدهای اصلی میدانند، ترامپ بیشتر نگران تروریسم، کرهشمالی و مهاجران غیرقانونیاست.
آنطور که رایت نوشته است «کاملا مشخص و آشکار است که رئیسجمهور ترامپ خریدار تغییر استراتژیک دولت نسبت به رقابت قدرت بزرگ نیست. کافیاست دکترین استراتژیک جدید آمریکا را در 3سخنرانی اخیر رئیسجمهور ترامپ بررسی کنید؛ صحبتهایش درباره استراتژی امنیت ملی، سخنرانیاش در مجمع جهانی اقتصاد در داووس و صحبتهای اخیرش در سخنرانی سالانه وضعیت کشور. در هرکدام از آنها، یک اشاره اجباری به روسیه و چین گنجانده شده بود. رایت معتقد است که آمریکا «دو دکترین امنیت ملی دارد که با هم در حال رقابت هستند؛ یکی دکترین ترامپ و دیگری دکترین تیم امنیت ملی او. این دو در دو جهان موازی هم حرکت میکنند».
این دکترین دوگانه، فقط دوگانگی درون دولت آمریکا را نشان نمیدهد و خطر بزرگتری در پی خود دارد. چنین وضعیتی، میتواند احتمال وقوع یک تقابل بینالمللی را بهشدت تقویت کند.
استراتژی «نخست آمریکا» که از سوی ترامپ مطرح شده، متحدانی مانند کرهجنوبی، ژاپن و آلمان را که نمیدانند واقعا آیا میشود به رئیسجمهوری مانند ترامپ اعتماد کنند یا نه، از آمریکا دور میکند. این کشورها حالا میخواهند سیاست خارجیای را در پیش بگیرند که خارج از مدار آمریکا سیر میکند. چنین وضعیتی قدرتهای منطقهای مانند چین و روسیه که دوران ترامپ را فرصتی برای بسط نفوذ خود در دنیا میدانند جسورتر میکند.
اما استراتژی نخست آمریکا و رقابت قدرت بزرگ، زمین مشترک خود را در موضوع وحشتناک تسلیحات هستهای پیدا کردهاند. جنگطلبهایی مانند متیس، آمریکا را به این سمت سوق میدهند که نسل جدیدی از تسلیحات هستهای را برای مقابله با چین و روسیه توسعه بدهد و تولید کند.
استراتژی نخست آمریکا و رقابت قدرت بزرگ، در کنار هم ترکیب قابل اشتعالی به شمار میروند؛ یک رئیسجمهور که تهدید کرده است به کرهشمالی حمله هستهای خواهد کرد و یک سیاست خارجی که رقابتی تسلیحاتی را شروع کرده است. و این ترکیب در دنیایی روی داده است که به خاطر بیثباتی ترامپ، تمامی انواع قدرت در آن، برای پیشرفت با هم رقابت دارند.
ترامپ و متیس کاملا متفاوت با هم صحبت میکنند اما هر دو از یک دکترین نظامی هجومی که خطر تقابل و جنگ را بیشتر میکند حمایت میکنند. چیزی که در این ترکیب دیده نمیشود، صداهای لیبرال جهانیاست که امنیت را نه در ارعاب هستهای و ملیگرایی که در اتحادها و پیمانهای بینالمللی جستوجو میکنند.
تضمین امنیت یا یک گام به سمت جنگ هستهای؟
برای دولت ترامپ، هدف از بازبینی سیاستهای هستهای، مدرنیزهکردن و بهروزسانی زرادخانه هستهای آمریکا برای استفاده از آنها در زمان ازپیشاعلامنشده است.
3عنصر اصلی توان هستهای آمریکا (موشکهای بالستیک زمینپایه، موشکهایی که از زیردریاییها شلیک میشوند و سلاحهایی که توسط نیروی هوایی استفاده میشوند) بهشدت مدرنیزه خواهند شد. اینها برنامههایی هستند که در واقع در دولت باراک اوباما شروع شدهاند.
موضوع جدید در این میان، احساس نیاز به 2نوع سلاح هستهایاست که به گفته مقامات آمریکایی «قابلیتهای انعطافپذیر بیشتری برای بازدارندگی طراحیشده» داشته باشند.
این تغییرها شامل تغییر برخی کلاهکهای شلیکشونده از زیردریاییها برای بهدستآمدن انفجارهای کمقدرتتر و کمبازدهتر و همینطور استفاده دوباره از موشکهای کروز دریاپایه است.
مقامات آمریکایی اصرار دارند که این کار، قدرت بازدارندگی آمریکا را بیشتر میکند و در نتیجه، نقطه آستانه شروع جنگ هستهای، حتی بالاتر هم خواهد رفت. با این حال منتقدان میگویند که چنین سلاحهایی میتوانند کار تمییز بین سیستمهای هستهای و غیرهستهای را سخت کنند و در واقع احتمال وقوع یک جنگ هستهای را بالامیبرند.