زمینهای کوچک با بهرهوری کوچکتر
گلبهار کیامنش | خبرنگار
اقتصاد استانهای شمالی ایران پس از گذشت نیم قرن از رویکرد این مناطق به صنعت و توسعه هنوز بر پایه کشاورزی است. این ویژگی محوری در اقتصاد باعث شده فعالان حوزه کسب و کار از تولید ثروت ناتوان باشند.
حتی انبوه منابع آبی و وجود انبوه منابع آبی نتوانسته این مشکل ساختاری را تحت تاثیر قرار دهد. هرچند که بهرهوری اندک کشاورزی دلایل بسیاری دارد، اما کوچکی زمینهای زراعتی و انجام کشت برای معیشت علت اصلی تولید ارزش افزوده ناچیز در این مناطق بوده است.
سرآغاز این رویداد به سالهای میانی دهه 40 خورشیدی برمیگردد. اجرای برخی برنامههای اصلاحات ارضی در سراسر کشور باعث شد بسیاری از مالکان بزرگ از کشاورزی در این مناطق کنار بروند.
همین اتفاق شروع شکلگیری پدیده کوچکمالکی و تحکیم پایههای قانونی آن در گذر زمان بود؛ در حالی که بسیاری از کشورهای توسعهیافته با استفاده از شیوه بزرگمالکی و تولید برای بازار، صاحب کشاورزی بالنده و اقتصادی پویا شدهاند.
کشاورزی تنها در چارچوب بزرگمالکی و تولید برنامهریزی شده میتواند در مسیری قرار بگیرد که به تولید مداوم ثروت و ایجاد ارزش افزوده قابل توجه بینجامد. گفته میشود هماکنون فقط ۶۴ قطعه زمین بالای 2 هزار هکتار در کشور زیر کشت برنامهریزی شده میرود. به عبارت دیگر بقیه زمینهای کشاورزی بسیار کوچک و خرد هستند.
حتی برخی از این زمینها، در گذر زمان با مرگ مالکان و تقسیم ارث میان فرزندان آنها، پیوسته کوچک و کوچکتر نیز شدهاند. از سوی دیگر کشت با محوریت تامین نیازهای شخصی، بیشترین اهمیت را برای کشاورزان کوچکزمین دارد. این کشاورزان پس از تامین نیازهای خود، محصولات باقیمانده را برای فروش به بازار عرضه میکنند.
در حالی که فقط تولید انبوه برای حضور موثر در بازار میتواند میزان بهرهوری در کشاورزی را آنچنان افزایش دهد که تولید ثروت و انباشت سرمایه در این بخش امکانپذیر شود، اما شیوه مسلط بر کشاورزی 3 استان شمالی، تولید اندک در زمینهای کوچک بوده؛ این در حالی است که کشاورزی، نقطه ثقل اقتصادی این استانها به شمار میرود.
وقوع این پدیده منحصر به فرد در جامعه کشاورزی باعث شده که صنعتیسازی فرایندهای کشت همواره فاقد بسترهای لازم باشد. هم اکنون امکان بهکارگیری شیوههای نوین کشت و ایجاد فناوریهای مدرن در زیرساختهای کشاورزی این مناطق وجود ندارد.
پیامد این رویداد تاریخی در کشاورزی استانهای شمالی، کاهش مداوم بهرهوری و فقدان انباشت سرمایه در چند دهه گذشته بوده است. راهبردهای کشاورزی این مناطق بیشتر بر حمایت از کشاورزان متکی بوده است، زیرا کشاورزی بر پایه تامین نیازهای معیشتی به فرسودگی اقتصاد روستایی میانجامد.
در این شرایط، فرسایش معیشت روستایی گریبانگیر اقتصاد شهرها نیز خواهد شد. بنابراین حمایت از روستاییان و کشاورزان خرد، راهبرد توسعهای کشور به شمار میرود، اما نشانههای حرکت به سمت کشتهای بزرگ و صنعتی در برنامههای ششم به چشم میخورد؛ اتفاقی که اقتصاد 3 استان شمالی را به دلیل انبوه منابع آبی و وجود نیروی زبده دانشگاهی تحت تاثیر مثبت قرار میدهد.