پایان 4ماه فرار شرور مخوف
مأموران از دل دیوار خانه قدیمی متهم 12کیلو تریاک کشف کردند
4ماه طول کشید تا شرور سابقهداری که در آخرین روزهای سال97 غرفهداران در جنوب تهران را با قمه بهشدت زخمی کرده و متواری شده بود، به دام پلیس اطلاعات و امنیت تهران بیفتد. مأموران وقتی قدم در مخفیگاه او گذاشتند در دل دیوار 12کیلو تریاک کشف کردند که به طرز ماهرانهای جاساز شده بود.
به گزارش همشهری، این متهم 28ساله است و 8فقره سابقه کیفری دارد. او از 28اسفندماه پارسال تحت تعقیب پلیس اطلاعات و امنیت عمومی تهران بود که سرانجام چند روز پیش مخفیگاهش شناسایی و دستگیر شد. همین دلیلی شد تا رئیس پلیس اطلاعات و امنیت عمومی تهران دیروز نشست خبری برگزار کند و جزئیات پرونده این شرور را شرح بدهد. سردار علی ذوالقدری در جمع خبرنگاران گفت: چندی پیش یکی از اراذل و اوباش که اقدام به قدرتنمایی میکرد پس از شرب خمر در جنوب غربی تهران در خیابان فلاح به سمت کسبه محل، دستفروشان و غرفهداران هجوم برد. او اقدام به تخریب غرفه و محل کسب آنها کرده و 3 یا 4نفر از غرفهداران را نیز با قمه زخمی کرد. یکی از آنها از ناحیه سر و دیگری از ناحیه دست مجروح شد که پرونده این درگیری خونین به پلیس امنیت ارجاع شد.
رئیس پلیس اطلاعات و امنیت عمومی تهران افزود: در بررسیهای اولیه متهم شناسایی و مشخص شد که وی دارای 8فقره سابقه در زمینه قدرتنمایی، نزاع دستهجمعی و فردی، نزاع با سلاح، تصرف عدوانی، شرب خمر، استعمال و فروش موادمخدر و اخلال در نظم عمومی و سرقت لوازم داخلی خودرو است.
سردار ذوالقدری تصریح کرد: در گام بعدی و با انجام اقدامات اطلاعاتی مخفیگاه این شرور شناسایی شد اما وقتی مأموران پا در پاتوق او گذاشتند مشخص شد که او فرار کرده است. از سوی دیگر مأموران دریافتند که این شرور در زمینه خرید و فروش موادمخدر نیز فعالیت دارد و چون میدانست پلیس در تعقیبش است مدام مخفیگاهش را تغییر میداد تا اینکه آخرین مخفیگاهش در غرب تهران شناسایی شد.
وی افزود: با شناسایی مخفیگاه وی، مأموران پا در آنجا گذاشتند و او را در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر کردند. علاوه بر این در بازرسی از مخفیگاه وی بستههای کوچک موادمخدر نیز کشف شد. به همین دلیل مأموران به بازرسی دقیقتر پرداختند تا اینکه داخل دیوار بستههای بزرگ موادمخدر از نوع تریاک که به طرز ماهرانهای در دل دیوار جاسازی شده و روی آن با آجرهای تزیینی پوشانده شده بود، کشف شد. در دل دیوار به جز بستههای بزرگ تریاک که در مجموع حدود 12کیلو ونیم بود، مشروبات الکلی و دو قمه نیز کشف شد.
سردار ذوالقدری افزود: این متهم با قرار بازداشت موقت روانه زندان خواهد شد.
شاکی: دکترها جوابم کرده بودند
یکی از شاکیان پرونده نیز دیروز در اداره پلیس امنیت حضور داشت و درخصوص جزئیات شب درگیری به همشهری گفت: من و همشهریانم از شهرستان به تهران آمده و 10روز برای شب عید غرفه گرفتیم. آن شب متهم (اشاره به شرور دستگیر شده) به آنجا آمد و یک پرس غذای سنتی خرید و همانجا خورد. بعد برگشت حالش عادی نبود. بهنظر میرسید در مصرف مشروبات الکلی زیادهروی کرده بود. اصلا نفهمیدم چه شد که دعوا شروع شد. فرد شرور فریاد میکشید و به سمت ما حمله ور شد. او با قمه ضربهای به سر و دست من زد که همانجا افتادم. بهدلیل ضربهای که به سرم وارد شده بود پزشکان جوابم کردند اما قسمت بود تا زنده بمانم. وی ادامه داد: یک هفته بیمارستان بستری بودم و سال را در آنجا تحویل کردم. این فرد شرور علاوه بر اینکه مرا زخمی و تا یک قدمی مرگ فرستاد غرفهام را نیز تخریب کرد و خسارت روی دستم گذاشت.
مسائل پیش پا افتادهای که به درگیریهای خونین ختم میشود
متهم، شرور سابقهداری است که از نوجوانی عشق گندهلاتی داشته و دلش میخواسته همه از او حساب ببرند. حالا 28ساله است، مجرد با 8فقره سابقه کیفری که بیشتر آنها درگیری است. البته خودش میگوید به تازگی نامزد کرده و او اطلاعی از سوابق و زندانی شدنش ندارد. او در گفتوگو با همشهری، جزئیات درگیری خونین با غرفهداران و دستفروشان را شرح داد.
دلیل این همه سابقه درگیریات چیست؟
مسائل پیش پا افتاده و جزئی مانند کلکل کردن و نگاه چپ. کافیست طرف بگوید چرا اینطور نگاه میکنی؟ همین جمله جنجالی به پا میاندازد که حتی ممکن است در این میان آدم هم کشته شود. آن شب هم من به خیابان رفته بودم. شب عید بود و چند نفر از شهرستان به محله ما آمده بودند و دستفروشی میکردند. غرفه گرفته بودند و همهچیز میفروختند. من آن شب به آنجا رفتم و از یکی از غرفهها غذای سنتی خریدم و خوردم. بعد از آن یکی از همان غرفهداران بدجور نگاهم کرد. گفتم چرا اینطور نگاه میکنی که بر سر همین موضوع کوچک کلکل کردیم. همین کلکل کردن به دعوای دسته جمعی ختم شد. آنها چند نفر بودند اما من تنها بودم. با چوب به من ضربه زدند که من هم با قمهای که همراهم بود زخمیشان کردم.این را هم بگویم که آن شب مشروب خورده و مست بودم. واقعا اگر هوشیار بودم درگیر نمیشدم چون بهخودم قول داده بودم دیگر با کسی دعوا نمیکنم.
پس چرا قمه همراهت بود؟
همیشه همراهم است تا اگر خطری تهدیدم کرد از خودم دفاع کنم. البته وقتی جوانتر بودم برای خودنمایی و قدرتنمایی قمه حمل میکردم. اینکه همه از من بترسند و حساب ببرند برایم جذاب بود البته این را هم میدانم که نفرینهای زیادی پشت سرم بود. در کل عشق گندهلاتی کار دست آدم میدهد و همین مرا گرفتار کرد.
در این 4ماهی که فراری بودی، تهران بودی؟
در مناطق مختلف تهران میچرخیدم تا پلیس دستگیرم نکند اما در نهایت گیر افتادم.
مواد مخدر هم میفروشی؟
نه تریاکهایی که در خانهام کشف شده برای من نیست. البته خانه قدیمیای که پلیس در آنجا دستگیرم کرده متعلق به مادربزرگم است.
پس تریاکها برای چهکسی است و چرا در مخفیگاه تو کشف شد؟
برای دوستم است که قاچاقچی است. او تریاکها را بهصورت امانت داد و برای همین نگه داشتن موادها و مخفی کردنشان پول از دوستم میگرفتم.
اما سابقه حمل و فروش مواد هم داری؟
نه مدتهاست که دیگر کار خلاف نمیکنم.
اولین بار کی دست به خلاف زدی؟
10سال پیش زمانی که 18ساله بودم به جرم قماربازی گیر افتادم و 2 یا 3ماهی در اوین زندانی بودم. بعد از آن هم چندین بار به جرم درگیری دستگیر شدم از همین دعواهای الکی. اما مدتها بود که دیگر دعوا نمیکردم تا اینکه شب عید آن اتفاق رخ داد که باید بگویم از خودم دفاع کردم.
اگر یکی از زخمیها فوت میشد اتهام قتل به گردنت میافتاد.
شاید هم از خوششانسی من بوده که آنها زنده ماندند.