• پنج شنبه 9 مرداد 1404
  • الْخَمِيس 5 صفر 1447
  • 2025 Jul 31
چهار شنبه 8 مرداد 1404
کد مطلب : 260213
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/yr8zR
+
-

در مخفیگاه‌‌ ‌ این باند بیش از 20میلیارد تومان طلا و ارز کشف شد

دستگیری مخوف‌ترین مأموران قلابی پایتخت

گزارش
دستگیری مخوف‌ترین مأموران قلابی پایتخت

الهه فراهانی- روزنامه‌نگار

اعضای یک باند مخوف که با بازی در نقش مأمور از توریست‌ها، صراف‌ها و طلافروش‌ها در تهران سرقت می‌کردند در عملیات وی‍ژه پلیس آگاهی تهران دستگیر شدند. به گزارش همشهری، سردار علی ولیپور‌گودرزی، رئیس پلیس آگاهی تهران روز گذشته درباره جزئیات این پرونده گفت: متهمان این پرونده 3سارق حرفه‌ای و سابقه‌دار هستند که با وجود چندین سال تحمل حبس بار دیگر مرتکب جرم شده‌اند. به‌گفته وی، این افراد خود را مأمور فراجا جامی‌زدند و با این ادعا که «شما ارز یا طلای قاچاق دارید» از طلافروش‌ها و صراف‌ها سرقت می‌کردند. اعضای این باند همچنین با تهدید اسلحه ‌ به اموال و ارزهای اتباع خارجی و توریست‌ها دستبرد می‌زدند. ارزش اموال کشف‌شده از آنها بیشتر از 20میلیارد تومان است. تاکنون 35نفر از اعضای این باند شکایت کرده‌اند.

شاکیان چه گفتند؟
در اداره پنجم آگاهی تهران، علاوه بر متهمان، چند شاکی نیز حضور دارند که برای شناسایی متهمان آمده‌اند. یکی از آنها طلافروش است و می‌گوید: من از بازرسان اتحادیه طلافروشی هستم، اما سارقان به‌قدری حرفه‌ای عمل کردند که با دستان خودم، طلاهایم را در اختیارشان قرار دادم. آنها ‌ مقابل طلافروشی من آمدند و درحالی‌که سوار ماشین پرشیای سفیدرنگ بودند، صدایم زدند و گفتند مأمور هستند. آنها می‌گفتند که من طلا با عیار پایین می‌فروشم. از من خواستند تا طلاها را با فاکتور نشان‌شان بدهم. آنها حتی کارت شناسایی هم نشانم دادند و من هم بی‌خبر از همه‌جا، چند سرویس طلا به سارقان دادم که آنها بعد از گرفتن طلاها به ارزش حدود 2میلیارد تومان، فرار کردند. یکی دیگر از شاکیان، وکیل 2تاجر گرجستانی است که می‌گوید سارقان همه دلارهای موکلانش را سرقت کرده‌اند و یک شاکی نیز صراف است که مدعی است به بهانه مبارزه با ارز قاچاق، 9200یورو و 8هزار دلار از او دزدیده‌اند.

گفت و گو
سارقان فرهیخته!

«ما مسلط به علم روانشناسی، زبان انگلیسی و عربی هستیم». این را سرکرده باند که تحصیلکرده است، می‌گوید. او رویای ادامه تحصیل در کانادا را داشت، اما سر از دنیای سارقان درآورد.
از شگرد سرقت‌هایتان بگو.
یکی از شگردهایمان این بود که در اطراف هتل‌ها کمین می‌کردیم و پس از شناسایی توریست‌های خارجی سراغشان می‌رفتیم. فرقی نمی‌‌کرد طرف‌ اسپانیایی، چینی، کویتی یا ازبکستانی و حتی تاجیک باشد. ما مسلط به علم روانشناسی هستیم و به‌راحتی تشخیص می‌دهیم که مثلا طرف دلار و یوروی زیادی همراهش هست یا نه. اگر بود، خودمان را مأمور جامی‌زدیم و چون من مسلط به زبان انگلیسی هستم، می‌گفتم که شما مشکوک به حمل ارز قاچاق هستید؛ البته هیچ‌وقت از ماشین پیاده نمی‌شدیم و چون شیشه‌ها دودی بود و اسلحه و بی‌سیم هم داشتیم، حرف‌مان را باور می‌کردند. دلار و یوروهایشان را به بهانه بررسی، می‌گرفتیم و فرار می‌کردیم. شگرد دیگرمان هم سرقت از طلافروش‌ها و صراف‌ها یا پیک موتوری‌هایی بود که دلار یا سکه جا‌به‌جا می‌کردند. به این بهانه که قاچاق ارز و طلا می‌کنند یا طلا با عیار پایین می‌فروشند، طلا و دلارهایشان را به سرقت می‌بردیم.
شاکیان می‌گفتند که علاوه بر انگلیسی، مسلط به زبان عربی هم هستی.
بله. من تحصیلکرده‌ام. لیسانس علوم ارتباطات دارم. در یک شرکت کار می‌کردم و شرایط مالی نسبتا خوبی داشتم، اما مدتی قبل تعدیل شدم؛ چون شرکت دچار مشکلات مالی شده بود. دلم می‌خواست بروم کانادا و ادامه تحصیل بدهم، اما نشد. ناچار شدم که باند سرقت تشکیل بدهم؛ البته معتاد به شیشه هم هستم و فکر می‌کنم مواد‌مخدر زندگی‌ام را تباه کرد.
 چند مورد سرقت با این شگرد انجام داده‌اید؟
بالای 50مورد.
ماشین‌هایتان سرقتی بود؟
نه، اما پلاک ماشین‌ها، سرقتی و جعلی بود.
 چه شد که چنین ایده‌ای به ذهنت رسید؟
یک گوشی آخرین مدل به‌صورت قسطی خریده بودم که در دام یک سارق گرفتار شدم. او اسلحه داشت و خودش را مأمور معرفی کرد. گفت: اتباع خارجی هستی و من به گمان اینکه پلیس است، در جست‌و‌جوی کارت شناسایی‌ام بودم تا به او ثابت کنم اتباع نیستم. ناگهان گوشی مرا قاپید و فرار کرد. همانجا ایده سرقت با بازی در نقش مأمور در ذهنم شکل گرفت.
 با اموال سرقتی چه می‌کردی؟
بدهی‌هایم را می‌پرداختم.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید