رویای در آستانه کابوس
گلبهار کیامنش | خبرنگار
قلب بسیاری از مستاجران همواره با رویای خانهدار شدن میتپد، اما طی یک دهه گذشته دست یافتن به این رویا، سخت و سختتر شده است. این چالش اجتماعی طی سالهای گذشته چنان پیچیده شده که حتی اجاره خانه در منطقهای دلخواه از شهرهای بزرگ نیز تقریبا ناممکن شده است. گفته میشود 59 درصد از درآمد خانوارها فقط صرف اجاره خانه میشود.
توجه جدی به همین آمار، دستاندرکاران را وامیدارد که حل این چالش بزرگ را با جدیت و فوریت بیشتری دنبال کنند، زیرا در شرایطی که فقط 39 درصد از درآمد خانوارها برای سایر نیازهای اقتصادی، آموزشی، بهداشتی و تفریحی هزینه میشود، میتوان پیشبینی کرد که اقتصاد برخی از آنها تا چه اندازه با مخاطرات و ریسکهای فراگیر مواجه است.
از سوی دیگر طبق آمارهای رسمی، قیمت هر مترمربع خانه طی سال گذشته 104 درصد افزایش یافته است؛ در حالی که امسال حداقل حقوق کارگران فقط حدود 20 درصد رشد داشته است. این فاصله رو به افزایش باعث شده برخی از مستاجران، برای اجاره خانه به حاشیه شهرها روی بیاورند. اتفاق عجیبی که افتاده این است که تعداد عرضه خانه در شهرها به ویژه شهرهای مناطق شمالی کشور بیشتر از تقاضا گزارش شده است.
طبق آمار رسمی از سال 1385 تا 1395 حدود 5 میلیون خانه در کشور ساخته شده است، اما از این تعداد فقط 2 میلیون و 400 هزار خانه فروخته شده است. به این ترتیب تعداد قابل توجهی از خانههای ساختهشده هنوز یا به بازار دادوستد عرضه نشدهاند یا اینکه تاکنون خریداری برایشان پیدا نشده است، زیرا در سال گذشته جهش قیمت خانه و ثابت ماندن سقف تسهیلات بانکها برای خرید آن عملا توانایی خرید به خصوص در شهرهای بزرگ را از برخی متقاضیان گرفته است.
قدرت خرید این تسهیلات که در سالهای گذشته حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد از هزینه خرید یک خانه را در شهرهای بزرگ پوشش میداد، هماکنون بهطور میانگین فقط حدود ۲۰ درصد از هزینه خرید را در شهرهای عمدتا کوچکتر پوشش میدهد، به همین دلیل طی یک سال گذشته بسیاری از سپردهگذاران وام مسکن از دریافت تسهیلات برای خرید انصراف دادند. این رویداد به تعمیق پدیده رکود در اقتصاد مسکن انجامیده است.
به عبارت دیگر در شرایطی که تقاضا برای خرید خانه کاهش یافته است، اما قیمت خرید و اجاره نوسان صعودی دارد و اقتصاد مسکن را در چنگال خود گرفته است.
آمارها از واقعیت دیگری هم میگویند؛ در حالی که حدود ۲ میلیون و ۶۰۰هزار خانه خالی از سکنه در کشور وجود دارد، اما طبق سرشماری هنوز حدود ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار خانوار بدون مسکن هستند. این موضوع نشاندهنده خروج بسیاری از متقاضیان خرید از بازار مسکن کشور است.
در این شرایط با توجه به ثبت حدود ۷۰۰ هزار ازدواج در سال و حدود ۱۷۰ هزار طلاق که بخشی از آن نیز به تقاضای مسکن اضافه میشود، همچنین سکونت حدود یکسوم جمعیت شهرنشین کشور در بافتهای فرسوده، نیاز است سالانه در کشور 800 هزار خانه ساخته شود.
در حالی که در ۵ سال اخیر، متوسط تولید مسکن سالانه حدود ۳۵۰ هزار واحد مسکونی بوده است که این میزان ساخت، بازار را پیوسته با چالش روبهرو میکند. در چنین شرایطی محدودیت منابع بانکها نیز بر رکود افزوده است.
به هر حال تحولات اقتصاد مسکن به سویی در حرکت است که از جذابیت سرمایهگذاری در این بخش خواهد کاست و اقتصاد مسکن را با پیچیدگیهای بیشتری در آینده نزدیک روبهرو خواهد کرد.