
کنار گذاشتن فرصتهای خوب به نفع فرصتهای عالی

سیروس موثقی/ معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات
هر نفس نو میشود دنیا و ما
بیخبر از نو شدن اندر بقا
کمتر از دو سال پیش، آغاز دولت دوازدهم با معرفی و حضور جدی جوانان در نظام تصمیمگیری کشور و به تبع آن طرح پدیدهای نو به نام اقتصاد دیجیتال و تحولی دیجیتال در سطح ملی همراه شد. نحوه مواجهه با این پدیده در آن زمان ترکیبی از مقاومت و انکار و جدی نگرفتن و حتی تمسخر بود. از سوی دیگر بیشترین استقبال از سوی جوانان بود که حضور مدیران جوان برای تحقق اقتصاد دیجیتال را ارج نهاده و خود حاملان این حرکت نو شدند. هدف اصلی مورد ادعا در این طرح نو، افزایش سهم ناچیز فناوری اطلاعات از تولید ناخالص داخلی از حدود 0.26درصد به بیش از 6برابر معادل حداقل 1.5درصد در بازه پنج ساله بود که مورد سؤال و تعجب برنامهریزان اقتصاد سنتی شد.
اما آنچه مورد تأکید قرار گرفت و در قالب برنامه جدید اقتصاد دیجیتال مطرح شد این بود که توسعه و رشد این بخش علاوه بر منافع اقتصادی و کمک به رشد کلی اقتصاد کشور، دارای اثرات سرریز چشمگیر در همه بخشهای دیگر اقتصاد ازجمله صنایع، کشاورزی، انرژی و بهویژه خدمات کشور (با حدود 60درصد سهم در اقتصاد کشور) است بهنحوی که کاربرد فناوری اطلاعات در حوزههای سلامت و بهداشت، آموزش، گردشگری، تجارت، بانکداری و بیمه و خدمات مالی، تأثیرات قابلتوجهی بر رفاه ، بهزیستی و آسایش عموم مردم و رضایت بیشتر آنها دارد.
این در حالی است که پیشبینی مجمع جهانی اقتصاد حاکی از کسب سهم بالغ بر 25درصد اقتصاد دنیا توسط اقتصاد دیجیتال در آینده نزدیک است و بهطور خاص برخی کشورها ازجمله هند و مالزی کسب سهم 25درصد GDP را برای این اقتصاد هدفگذاری کردهاندکه به خوبی نشان میدهد ایران با توجه به مزیتهای بالقوه و بالفعل خود از قبیل وجود جوانان تحصیلکرده، رشد و گسترش شبکه پهن باند تا اقصینقاط کشور و روستاها و عطش استفاده از فناوریهای جدید تا چه حد جای رشد و توسعه این نوع از اقتصاد را پیش رو دارد. برای تحقق هدف مذکور نقشه راه و مسیری تدوین و برنامهریزی شد که شامل توسعه کمی و کیفی شبکه پهن باند و کاهش شکاف دیجیتال بین نقاط شهری و روستایی، نهادسازی، اصلاح و ارتقای مقررات و انتخاب نقش تسهیلگری برای دولت به جای عطش پروژهگرایی و افتتاح مداوم پروژهها بود که متفاوت از سبک متداول سنتی دولت مبتنی بر کارفرمایی و تصدیگری بود. بنابراین برای ترسیم و تحقق این نقشه راه، طرحهایی نو و مبتکرانه پیشنهاد و عملی شد که شامل اتخاذ رویکرد راهبردی برای کنار گذاشتن فرصتهای خوب به نفع فرصتهای عالی و سهیم کردن بخش خصوصی و نهایتا جوانانِ دارای ایده و خوشفکر و جویای کار در داراییها و امکانات و بودجه دولت بهصورت تسهیلات که منجر به جوانه زدن بذر اقتصاد دیجیتال شد.
اکنون با توجه به آنچه در دنیا در حال جریان است توانستهایم هم در دنیا و هم در منطقه حرفهایی برای گفتن داشته باشیم و بهعنوان مثال بهرغم تحریمها و فشارها، طی هفته جاری یک کارگاه بینالمللی از طرف اتحادیه جهانی مخابرات (ITU) تحت عنوان اقتصاد و تحول دیجیتال با حضور کشورهای مختلف در تهران برگزار شد که جزو نخستین هماندیشیها در جهان در این حوزه است و نیز در دوران رکود و تورم، همچنان شاهد استمرار رشد دو رقمی ارزش افزوده بخش ارتباطات هستیم. همچنین در سطح کشور با تصویب طرحهایی نظیر طرح نوآفرین، گامهای خوبی برای تسهیل و رشد کسب و کارهای اقتصاد دیجیتال برداشته شده است. همانطور که اقتصاد دیجیتال در سطح دنیا توانسته اقتصادهای سنتی و صُلب و انحصارطلب را به چالش بکشد و اقتصادهای جدید و نوظهور در سایه آن امکان بروز پیداکردهاند، برای کشور ما هم فرصتی است برای مطرح شدن در سطح بینالمللی و تغییر اقتصاد سنتی داخل کشور و جبران عقبافتادگی نسبی اقتصادمان چرا که با توجه به ظرفیتهای ما میتواند سکوی پرشی برای خیز برداشتن و مطرح شدن در دنیای جدید باشد و گزاف نیست اگر بگوییم چشمانداز آیندهای روشنتر را برای ما متصور میسازد به شرط آنکه همگرایی و همافزایی ملی ایجاد شود. امروز میتوانیم ادعا کنیم که بهرغم مقاومتها و انکارهایی که در ابتدا با معرفی مدیران جوان و ارائه این دیدگاه نو صورت گرفت، اکنون تقریبا همه آن را جدی گرفته و کم کم آن را پذیرفتهاند و به امید آنکه همگی به رشد و پذیرش بیشتر آن کمک کنیم چرا که میوههای حاصل از این درخت اگر به بار بنشیند اشتغال جوانان، شفافیت، اصلاح نظام تصمیمگیری، حکمرانی مؤثرتر و مقتدرانهتر و تعاملات اقتصادی بینالمللی و منطقهای خواهد بود.