مشارکت اجتماعی گرهگشای مسائل اجتماعی
جامعهشناسان شهری معتقدند؛ افزایش مشارکتهای مردمی میتواند هزینهها، موانع و چالشهای زندگی شهری را کاهش دهد
محمد صادق خسرویعلیا _ خبرنگار
شنبه گذشته آخرین مهلت برای ثبت نام شورایاریهای محلات شهر تهران بود. رقابت انتخاباتی این دوره شورایاریها با کاندیداتوری 12هزار و 300متقاضی آغاز شد و 4مردادماه انتخابات بهصورت الکترونیکی برگزار خواهد شد. به زعم کارشناسان شورایاریها، تبلور مشارکت اجتماعی شهروندان در اداره محلههای شهر خواهد بود. حلقه مفقودهای که با اتکا به آن میتوان بسیاری از موانع و چالشهای مدیریت شهری را از میان برداشت. به عقیده جامعهشناسان، افزایش مسئولیتپذیری شهروندان در اداره شهر و نقشدادن به آنها و به رسمیت شناختن حضور و مشارکتشان در اداره شهر میتواند باعث شود که مردم نسبت به شهر خود و تحولات آن حساستر باشند و در جهت بهبود آن گام بردارند. علاوه بر این در این شرایط شهروندان از مدیران شهری مطالبهگر خواهند بود و در نهایت تکاپو برای بهبود زیست شهری افزایش پیدا خواهد کرد.
مشارکت شهروندی، مسائل اجتماعی را کاهش میدهد
حسین ایمانیجاجرمی/ جامعهشناس شهری
در وظایف شورای شهر، موضوع مشارکتهای اجتماعی آمده، اما در مورد ظرف اجرایی آن صحبتی نشده است؛ بنابراین راهحلی که به ذهن اعضای شورای شهر برای اجرایی کردن مشارکت اجتماعی رسیده ایجاد تشکلهای مردمی است. میتوان گفت انجمن شورایاریهای محلات، موفقترین برنامهای است که تا به حال برای تحقق اهداف مشارکتهای اجتماعی در اداره شهر اجرایی شده است. این انجمنها برای نخستین بار در تهران تشکیل شد. انجمن شورایاریهای محلات برای اینکه بتوانند تأثیرگذاری بیشتری در مشارکتهای اجتماعی داشته باشند، بهتر است از سوی ارکان مختلف- از دولت گرفته تا نهادهای دیگر - به رسمیت شناخته شده و بالو پر به آنها داده شود. هماکنون اغلب شهرداریها در اداره شهر، بیشتر سطح کلان را دنبال میکنند و طرح شورایاری و مشارکت مردم در اداره شهر میتواند در سطح خرد - محلهای و مردمی-مسائل شهری را دنبال کند و مرتفع سازد. بسیاری از محلات تهران خودگران هستند و اتفاقا الگوهای مناسبی محسوب میشود؛ مثلا شهرک اکباتان؛ این شهرک دارای تشکیلات مدیریتی محلی است و هیأتمدیره مرکزی دارد. درحالیکه 70هزار نفر جمعیت دارد. در واقع تشکیل شهرداری محله و ایجاد مشارکتهای اجتماعی ساکنان از این طریق میتواند به اداره بهتر شهرک اکباتان کمک کند. این اقدامات ظرفیتهای مشارکتی جامعه را بالا میبرد. البته مشارکت زمانی معنادار میشود که با قدرت همراه باشد. همانطور که در تئوری نردبان مشارکت ارنشتاین آمده مشارکت شهروندی زمانی به ثمر مینشیند که به مردم قدرت داده شود و شورایاریها میتوانند مظهر این اتفاق باشند. اگر به مردم قدرت داده نشود و آنها نتوانند مشارکتشان را اعمال کنند این مشارکت نوعی مشارکت لفاظانه است. به هر حال شورایاری قدم مؤثری در مشارکتهای مردمی در اداره شهرها تلقی میشود و امیدوارم ارتقا پیدا کند. اگر شورایاریها به انجمن و شورای محله تبدیل شوند بیتردید میزان و کیفیت مشارکتهای اجتماعی در سطح بالاتری قرار خواهد گرفت.
مشارکت اجتماعی در کلانشهر تهران باید محلهمحور باشد
اصغر مهاجری/ جامعهشناس شهری
مشارکت اجتماعی و شهروندی و کارکرد آن از پدیدههای اجتماعی واجبالوجودی است که در ضرورت وجودی و کارکردهای آن هیچ تردیدی وجود ندارد، اما بسیار پیچیده و چندبُعدی است. زمانی که واژه مشارکت اجتماعی را توصیف و تبیین میکنیم حتما باید به جامعیت، شرایط و ارتباطات آن با سایر مفاهیم توجه کنیم؛ بهخصوص وقتی که مشارکت اجتماعی از نوع مشارکت مردم در اداره یک شهر باشد. باید توجه داشت مادامی که برخی از عناصر، عوامل و یا نظامهای اجتماعی- فرهنگی وجود نداشته باشد، احتمال زایش مشارکت و بهطور خاص مشارکت اجتماعی امکان ندارد و مشارکت هم تابع یک دستور نیست که هر وقت اراده کنیم اجرا شود و هر وقت نخواهیم از آن صرفهنظر نشود. برای مشارکت باید بسترهای لازم فراهم شود. یکی از مهمترین شرایط و بسترهای زایشی مشارکت اجتماعی، وجود سرمایه اجتماعی در جامعه و شهر است. اگر اضلاع سرمایه اجتماعی مانند ضلع اعتماد و شفافیت دچار فرسایش شود چشمان نافذ هیچ صاحب بینش و مشارکتجویی، مشارکت را نمیتواند ببیند. سرمایه اجتماعی 3 ضلع دارد؛ مشارکت اجتماعی، اعتماد و شفافیت و مادامی که اعتماد و شفافیت تجلی دارد مشارکت اجتماعی نمود و بروز پیدا میکند. مشارکت اجتماعی در کلانشهرهایی مانند تهران حتما باید بر پایه اجتماعمحور و محلهمحور باشد. این مشارکت شرایط خاص خود را دارد. اگر شرایطش مهیا نباشد با هیچگونه فرمایشی اجرایی نخواهد شد. اگر ما بتوانیم مشارکت اجتماعی را در شهر جاری کنیم بهمعنای آن است که با هم بیندیشیم، با هم برنامهریزی کنیم، با هم اجرا کنیم، با هم منتفع شویم و با هم نظارت کنیم. اگر این اتفاق رخ دهد مطمئنا بسیاری از مشکلاتی که در سطح تهران وجود دارد و نیازمند بودجههای کلان اقتصادی است میتواند به راحتی حل شود. ما در مطالعات خود دریافتیم که بسیاری از مشکلات و موانع اجتماعی تنها با صرف بودجه مرتفع نمیشود بلکه نیازمند برنامهها و نقشههای عملیاتی مشارکت اجتماعی و شهروندان است. در بسیاری از پروژههای شهری تا مشارکت اجتماعی ایجاد نشود حتی با صرف هزینهها و بودجههای کلان اقتصادی هم نمیتوان به موفقیت دست یافت. بسیاری از طرحهای شهری بهدلیل آنکه پشتوانه مشارکتی ندارد راکد مانده و به نتیجه غایی نرسیده است. بهطور حتم اگر مشارکت بهمعنای واقعی خود محقق شود پیامدهای آن گرهگشایی از مسائل شهری است و مهمتر از آن باعث نگهداشت و استمرار پروژهها و استفاده و بهرهبرداری بهینه از آنها میشود. اینها پیامدهای مستقیم مشارکتهای اجتماعی در اداره شهر است و پیامدهای غیرمستقیم آن افزایش امیدواری، افزایش نشاط و شادابی، القای حس بودن، خودشکوفایی و... در جامعه خواهد بود.
مشارکت مردمی، یاریرسان و سودمحور است
اردشیر گراوند/ جامعهشناس
مشارکت اجتماعی و نقشپذیری شهروندان بهخصوص در شهرهای بزرگ، منجر به کاهش هزینه مدیریت شهری میشود؛ مثال سادهای که در اینباره قابل ذکر است مربوط میشود به مشارکت مردمی در انتقال زبالهها به مخازن. تا همین یک دهه پیش شهروندان زبالههای خود را مقابل ساختمان خود رها میکردند، اما الان همه شهروندان زبالهها را به مخازن تعبیه شده انتقال میدهند. مخازنی که گاهی 100متر یا بیشتر تا ساختمان آنها فاصله دارد. این اقدام ساده، میلیاردها تومان هزینه کارگری و حملونقل را کاهش داده و کیفیت نظافت و بهداشت محله را بالا برده است. دربسیاری از موضوعات دیگر نیز اگر بتوانیم مردم را با خود، شریک و همنوا کنیم، حتما کارکرد آن ابتدا به نفع نظام مدیریتی خواهد بود و در وهله بعدی مردم از این مشارکت سود میبرند. پس دیدگاههای مسئولان به مشارکت مردمی باید دیدگاه سودمحور و یاریرسان باشد چراکه همانطور که گفته شد در مشارکت، منفعت اولیه از آن نظام مدیریتی و سازمانی خواهد بود که برای ایجاد آن تلاش کرده است و بیتردید هزینهها و فرصتهای این نظام به واسطه ایجاد مشارکت مردمی مدیریت میشود. مشارکت مردمی در اداره و مدیریت شهری موضوع و مبحث بسیار گستردهای است و میتواند در اجرای ورزش همگانی، حملونقل، نظافت شهری، مدیریت فضای شهری و بسیاری از برنامههای مشابه مؤثر واقع شود. در بحث مشارکت اجتماعی، گاهی ما شاهد مشارکت فردفرد مردم هستیم و گاهی این مشارکت از سوی نهادهای مردمی صورت میپذیرد. فرقی نمیکند؛ به هر حال هر دو نوع مشارکت میتواند در دستیابی به برخی از اهداف که با کاهش و رفع مسائل اجتماعی در ارتباط است، منجر شود. اما برای ایجاد مشارکت اجتماعی شروطی ضروری است. نخستین و بدیهیترین امر برای ایجاد مشارکت اجتماعی، وجود اعتماد است. فرد باید ابتدا اعتماد داشته باشد، در این صورت مشارکت میکند، پس از آن باید نتیجه این مشارکت رضایتمندی را در فرد ایجاد کند و اگر نتیجه مشارکت باعث رضایتمندی در شخص نشود مشارکت نتیجه نخواهد داد و قطع خواهد شد.