پلی به جهان داستان
مجموعه داستان «بزقاب» نقد شد
منتقدان ادبی نظرات خود را درباره کتاب «بزقاب» نوشته «مصطفی بیان» نویسنده نیشابوری بیان کردند.به گزارش خبرگزاری رضوی نویسنده کتاب «بُزقاب» گفت: این مجموعه داستان 33 داستان کوتاه دارد که در فضاهای مختلف اتفاق افتاده است. اکثر داستانها در نشریات به چاپ رسیدهاند و بعد از آن بود که تصمیم به چاپ آنها در قالب کتاب گرفتم. داستانهای این مجموعه مربوط به سالهای 1388 تا 1394 است.این نویسنده در مورد عنوان کتاب بیان کرد: بُزقاب یک کلمه ابتکاری و ترکیبی است که با خواندن داستان، مخاطب متوجه انتخاب چنین عنوانی خواهد شد. این مجموعه درباره تجربیات خودم است، داستانها به ترتیب سال چیده شدهاند و مخاطب متوجه تغییرات در قلم من میشود. بعضی از داستانها در جشنوارههای مختلف برگزیده شدهاند.
«بُزقاب» وارد ساحت ادبیات داستانی نشده است
«محمد ریاحی» منتقد ادبیات داستانی اظهار کرد: همه کسانی که دست به قلم میبرند، بخشی از زندگی و نگاه عاطفیشان با کارکردهای ذهنی است. همه آنها جزو یک گروه هستند و از این جهت قابل احترامند. وی با اشاره به نکاتی در مورد مجموعه داستان «بُزقاب» ادامه داد: متاسفانه آنچه در این مجموعه وجود دارد، دور از چیزی است که بتوان اسم آن را ادبیات داستانی گذاشت. مفاهیم سیاسی و روانشناسانه را میتوانیم به طرق مختلف تعریف کنیم، اما چیزی به عنوان مفاهیم ادبی نداریم. در این فقط استفاده از استحاله و تشبیه نیست که یک متن ادبی را میکند بلکه نوع تلفیق و ترکیب و سازماندهی مشخصی که در بیان مفاهیم وجود دارد، میتواند ساحت ادبیات را مشخص کند. آنچه در این مجموعه به چشم میخورد هنوز وارد ساحت ادبیات داستانی نشده است.
ساختار مجازی در داستان
ریاحی در مورد زاویه دید در مجموعه داستان «بُزقاب» گفت: بیشتر داستانها با زاویه دید دانای کل و تعدادی هم با زاویه دید اول شخص روایت شدهاند. نوع زاویه دید و امکاناتی که زاویه دیدها در ساختار ادبی دارند در این داستانها نادیده گرفته شده و به صورت ابتداییترین شکل ممکن از آنها استفاده شده است. در تمام داستانها به موضوعاتی اشاره شده که بسیاری وقتها کپیبرداری از واقعیت است. آنچه به عنوان ادبیات روی کاغذ میآید، حاصل کپیبرداری از واقعیت نیست بلکه خلق با ساختاری ویژه است که هویت تازهای به روایت میدهد. در واقع این امکانات باید به گونهای باشد که بتوانیم یک ساختار مجازی برای مخاطب ایجاد کنیم، در غیر این صورت همانند این داستانها با داستانهایی تخت مواجه خواهیم شد.
فقدان آنِ داستانی
«علی براتی کجوان» نویسنده و دیگر منتقدی است که در مورد فقدان آنِ داستانی صحبت میکند و در مورد انتخاب زاویه دید سوم شخص در داستانها بیان کرد: انتخاب زاویه دید سوم شخص، بیشترین ضربه را به داستانها زده است و زیادهگویی در بعضی از داستانها باعث قطع ارتباط با مخاطب شده است. «حسین عباسزاده» نویسنده و منتقد ادبیات داستانی هم گفت: اکثر داستانها را خواندم و قضاوتم را بر مبنای همین داستانها قرار دادم. به نظرم، داستانها بیشتر ژورنالیستی هستند. همانطور که در پایین بعضی از داستانها آمده و خود نویسنده هم اشاره به این داشت که در روزنامه چاپ شده است.
وی ادامه داد: روزنامه و مجله رسالتی دارند که با کتاب متفاوت است. داستانها در 3 بخش خلاصه شدهاند. خبری، بازدارنده و موعظهکننده که هیچکدام در ساحت چیزی که ما از داستان میدانیم، نیست. هر نویسنده در هر قالبی میتواند داستان بنویسد، اما باید به نکته تاثیرگذاری توجه داشته باشد و داستانها در این مجموعه فاقد این تاثیرگذاری هستند، چون در همان لایه اول تمام میشوند. در داستانها درونمایه نداریم و مخاطب به کشف و شهودی نمیرسد.
کسب آرامش در دنیای ادبیات
«حسین لعل بذری» نویسنده برجسته مشهدی هم اظهار کرد: ما پلی به جهان داستان میزنیم. همه ما در یک جهان آشفته و ناآرام زندگی میکنیم که همواره به دنبال یک پناهگاه هستیم، فارغ از درگیریهایی که پیرامونمان است. میخواهیم آرامش کسب کنیم و آدمها به فراخور توانمندیهایشان پناهگاهشان هم متفاوت است. برای بعضی ورزش، برای بعضی کار و برخی دیگر هم پناهگاهشان داستان است. وی ادامه داد: جهان داستان چطور درک میشود؟ ورود به این پناهگاه چگونه است؟ به نظرم این پناهگاه چند کلید دارد؛ یکی نوشتن و خلق اثر، دیگری هم مربوط به خواندن است. بخش دیگری هم وجود دارد که از نظر من دارای اهمیت است و آن هم تلاش برای ساختن و بهتر شدن این جهان است. لعل بذری گفت: همیشه آدمهایی وجود دارند که سعی میکنند یک فضای ادبی مهیا کنند. مثل کاری که بیان انجام داده و در نیشابور فعالیتهای ادبی زیادی داشته است. به نظرم فارغ از قلمش که قابل احترام است، مسیر ادبی و هموارسازی این راه برای علاقهمندانش هم امری مهم محسوب میشود که دوست داشتم در اینجا از آن یاد کنم.
درباره نویسنده
«مصطفی بیان» متولد 1363 در نیشابور است. او داستاننویسی را از نوجوانی با مجلههای کیهان بچهها، سروش نوجوان و سلام بچهها آغاز کرد. فعالیتهای وی در سالهای بعد با سروش جوان، جوانان امروز، پسران و دختران، اطلاعات هفتگی، چلچراغ و... ادامه یافت. این نویسنده چندین داستان، مقاله ادبی و نقد داستان در این نشریات به چاپ رسانده است. بیان در سال 1394 انجمن داستان سیمرغ نیشابور و جایزه مستقل داستان کوتاه سیمرغ را پایهگذاری کرد.