
ازدحام در ساختمانهای حقوقی

ایمان مهدیزاده ـ پژوهشگر توسعه پایدار
اگر گذرتان به دادسرا، دادگاه یا شورای حل اختلاف افتاده باشد، ازدحام جمعیت را دیدهاید. مگر چقدر از افراد جامعه دچار بزه هستند که مراکز قضایی مملو از جمعیت است؟ چندی پیش رئیس پیشین قوه قضاییه، وجود بیش از 15میلیون پرونده قضایی را خبر داده بود. این تعداد پرونده که لااقل بین دو طرف شاکی و متشاکی در جریان است نشان میدهد بیش از یک سوم جمعیت کشور درگیر محکمه و مسائل حقوقی هستند. هنگامی که با مردم منتظر نوبت دادرسی مواجه میشویم، بیش از هر چیز جملهای تککلمهای میشنویم: «نمیدانستم». دلیل اصلی بیان این جمله را میتوان در دو بخش جستوجو کرد؛ زبان ادبیات حقوقی و نبود آموزش. زبان ادبیات حقوقی آمیختهای از فارسی و عربی مربوط به ادبیات دوره قاجار و برای مردم امروز نامأنوس است. درحالیکه مردم بارها با اجارهنامه و مبایعهنامههای جاری کشور سر و کار دارند، واژههای غریبه چنان برای مردم ناآشناست که به راحتی مورد سوءاستفاده قرار میگیرند. این غریبگی زبان تا آنجا پیش رفته که اغلب اختلاسگران و کلاهبرداران با اندکی اطلاعات حقوقی، منافذ خدعه را ایجاد میکنند. دلیل دوم تولید جمله «نمیدانستم» به شیوه آموزش در کشور برمیگردد. ما در مدارس هیچ آشنایی با مبانی مراودات مالی پیدا نمیکنیم. در هیچ کتاب آموزشی شکلهای ساده شراکت، قرارداد بستن و حتی قرار گذاشتن را یاد نمیگیریم. چه بسا افراد زیادی بهخاطر ناآشنایی با واژههای حقوقی شکستخورده به محکمه میروند. آموزش، هزینههای زیادی برای هر جامعه ایجاد میکند و نبود آموزش، هزینههایی سنگینتر. یکی از نیازهای مهم آموزشی، چگونگی برقراری تعامل بین فرد با افراد دیگر جامعه است و چگونگی ایجاد این ارتباط و نگهداری آن نیازمند آموزش است. اگر میخواهیم ازدحام مراکز حقوقی و هزینههای بسیارش را کاهش دهیم، به ادبیاتی امروزی و آموزشهای پایه حقوقی نیاز داریم.