موسیقی هدفدار؛ بیپناه و درمانده
عبدالجبار کاکایی ـ شاعر و ترانهسرا
برای مدتهای مدید موسیقی بهشکل بستههایی در قالب آلبوم بهدست مخاطبان میرسید. این شکل عرضه 2 ویژگی داشت؛ یکی همخوانی و هماهنگی موضوعی یا ریتمیک آثاری بود که در یک آلبوم جا داشتند و دیگری قدرت انتخاب مخاطب. درواقع مخاطب آلبوم کسی بود که آن را به سبب علاقه خریداری میکرد. از سوی دیگر غالبا آلبومها تنهایی مخاطب را پرمیکردند و زمان گوش سپردن به آنها خلوت آدمها بود.
اکنون اما تکآهنگها مصاحب سرنشینان خودروها هستند؛ بیآنکه راهی به خلوت آنها بیابند. درواقع این آهنگها عرضه میشوند تا برای کنسرتها و کلوبها خریدار بلیت پیدا کنند. فراوانی آنها از یکسو و علاقه شدید به مطرح شدن سریع نیز از سویی دیگر غوغایی بهپا کرده است که هر صدای متفاوتی را خفه میکند. در چنین وضعی آثاری که جنبه هنری دارند و از کلام و موسیقی بهرهمندند و میتوانند حس و حالی ایجاد کنند از میدان بهدر شدهاند. رقابت اصلی در این روزگار بین موسیقی زیرزمینی و آهنگهای تفریحی و تفننی است؛ موسیقی زیرزمینیای که با عبور بیپروا از خطوط قرمز ربطی به دل و احساس ندارد. در این نوع موسیقی غریزه مورد توجه است و با نازلترین کلام و موسیقی به آن پرداخته میشود. در مقابل موسیقی تفننی بهصرف رعایت خطوط قرمز و کسب مجوز بیآنکه تلاشی برای ارتقای هنری خود کند در تلاش و تکاپو برای جلبنظر شرکتها و سرمایهگذاران و همنوایی با نبض بازار است. در این میان آنچه بیپناه و درمانده است و پدیدآورندگان آن خانهنشین شدهاند، موسیقی هدفدار و دارای قاعده و اصول است. هیچیک از این دو گروه (نه موسیقی زیرزمینی و نه موسیقی تفننی) یارای ایجاد حس و حال و اندیشه در جامعه را ندارند و بیآنکه بتوانند مؤلفههای هنر را داشته باشند صاحبان سالنها و مخاطبان موسیقی را جذب میکنند.