• یکشنبه 4 آذر 1403
  • الأحَد 22 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 24
شنبه 21 مهر 1403
کد مطلب : 237228
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/Rg9JV
+
-

درمانده در برزخ

درمانده در برزخ

حاج جعفر صابونی شبی چهارده صلوات می‌فرستاد و از خدا می‌خواست امر تازه‌ای را به او نشان دهد.
در عالم خواب حاج میرزا عباس شیشه‌بر را دید که حیوانی روبه‌روی او نشسته و مزاحم اوست.
آن حیوان بسیار وحشتناک بود.
حاج میرزا عباس شیشه‌بر گفت: «این حیوان در اثر نارضایتی میرزا حسام پهلوان است.»
حاج جعفر صابونی از خواب بیدار شد و شخصی را پیش میرزا حسام فرستاد تا از قضیه مطلع شود. میرزا حسام پس از فهمیدن جریان گفت: بله درست است، در اثر تهمتی که به من زده است از او ناراضی هستم.
بالاخره حاج جعفر صابونی پیش او رفت و حسام را راضی کرد که از حقی که بر مرحوم میرزا عباس شیشه‌بر دارد بگذرد. بعد، حاج‌جعفر صابونی بار دیگر حاج میرزا عباس را در عالم خواب دید که از شر آن حیوان خلاص شده است.

راوی: حاج سیدمهدی خرازی از پیرغلامان قدیم تهران
منبع: کتاب «روزنه‌هایی از عالم غیب» اثر آیت‌الله سیدمحسن خرازی

 

این خبر را به اشتراک بگذارید