ستاره باران
میگویند جشنواره امسال متوسط خواهد بود ولی مروری بر نامها نشان از پرستاره بودن فجر سی و ششم دارد
مهرنوش سلماسی:
از لحظهای که کار هیأت انتخاب جشنواره به پایان رسید، این جمله نقل محافل سینمایی بود: «اغلب فیلمهای جشنواره امسال متوسطاند». تجربه نشان داده خیلی نمیشود به خبرهای این چنینی اعتماد کرد و گاهی وقتها از دل همین جشنوارههای به ظاهر متوسط، اتفاقهایی درخشان و به یاد ماندنی ثبت شده است. این داستان میتواند در جشنواره امسال هم تکرار شود و مروری بر نامهای شاخص حاضر در فجر سی و ششم امیدواریها را افزایش میدهد. مروری کوتاه بر ستارههای جشنواره را با این توضیح بخوانید که این نامها هم میتوانستند در فهرست ما قرار بگیرند: حمید فرخنژاد، مریلا زارعی، جمشید هاشمپور، محمدعلی باشه آهنگر، بابک حمیدیان، محسن کیایی، بهرام رادان، مهناز افشار، سارا بهرامی، جواد عزتی، ساعد سهیلی، سحر دولتشاهی، حسین علیزاده، کارن همایونفر، پیمان شادمانفر، حمیدرضا خضوعی ابیانه، بهرام توکلی، نیکی کریمی، سعید آقاخانی، هومن سیدی، هانیه توسلی، کامبوزیا پرتوی، سهیل بیرقی، مهتاب کرامتی، آتیلا پسیانی، پرویز پورحسینی، منیژه حکمت، مینا ساداتی، پانتهآ پناهیها، اکبر عبدی و....
علیرضا زرین دوست؛فیلمبردار هنرمند
از زمانی که علیرضا زرین دست برای نخستین بار پشت دوربین بهعنوان مدیر فیلمبرداری ایستاد، 46سال میگذرد. از سال 1350که زرین دست فیلم «خداحافظ رفیق» را برای امیر نادری فیلمبرداری کرد تا امسال که با دو فیلم «سرو زیر آب» و «جشن دلتنگی» در جشنواره حضور دارد، یکی از نامهای بزرگ سینمای ایران در عرصه فیلمبرداری بوده است. از همین الان میتوانیم انتظار قابهایی شکیل و حرکت دوربینهایی استادانه را داشته باشیم. بهخصوص در فیلم «سرو زیر آب» که پس از همکاری موفقتآمیز باشه آهنگر و زرین دست در فیلم «ملکه»، قرار است بار دیگر به تماشای ضیافتی از تصاویر خیرهکننده دعوت شویم. زریندست در عین شایستگی، سیمرغ بهترین فیلمبرداری را برای «ملکه» بهدست نیاورد و شاید امسال بتواند دومین سیمرغ خود را شکار کند. از نسل فیلمبرداران دهه 50، زرین دست از معدود چهرههایی است که خوشبختانه همچنان فعال است و به حضورش در پشت دوربین به شکلی خلاقانه ادامه میدهد.
ساره بیات؛ سال های پختگی
درحالیکه بازیگر سریالهای متوسط و ضعیف و فیلمهایی نهچندان شاخص بود، توسط اصغر فرهادی کشف شد. نمایش قابلیتهای بازیگری ساره بیات در فیلم «جدایی نادر از سیمین» حکم تولدی دوباره را برای او داشت. از زمان اکران جدایی نادر از سیمین تا امروز او یکی از بازیگرانی بوده که پیشنهادهای زیادی برای حضور در جلوی دوربین دارد. با اینکه سینمای ایران معمولا اصرار دارد بازیگران را در قالب نقشهای موفقشان تکرار کند، ساره بیات تا امروز کوشیده تن به این بازی ندهد و نشانههایش را میتوان در جنس حضورش در فیلمهای «فصل فراموشی فریبا» و «عادت نمیکنیم» مشاهده کرد. ساره بیات امسال «اتاق تاریک» را در جشنواره دارد. در نقش زنی که 10سال از همسرش بزرگتر است و چالشهای زندگی زناشویی، ناگهان او را وارد عرصهای پر خطر میکند. ساره بیات که در این سالها به پختگی قابل قبولی رسیده، احتمالا در فیلم تازه روحالله حجازی مجالی برای اینکه همچنان متفاوت باشد یافته است.
امین حیایی؛ تولدی دیگر
در سالهایی که میزان استقبال تماشاگران فیلمهای حیایی نسبت به گذشته افت محسوسی کرده، این بازیگر با تجربه کوشیده جای بازی در فیلمهای باری به هر جهت سینمای تجاری، در آثاری ظاهر شود که در آنها امکان بروز تواناییهای تازهاش فراهم شود. حیایی با همین منطق سال گذشته در فیلم تازه عبدالرضا کاهانی بازی کرد که هنوز اکران عمومی نشده. نقشی متفاوت را در فیلم «دارکوب» برعهده گرفت که امسال در جشنواره حاضر است و سختترین پروژه زندگیاش را با حمید نعمتالله در زابل پشت سر گذاشت که نتیجهاش شد فیلم «شعله ور». خیلیها امسال چشم انتظار تولد دوباره امین حیایی هستند و انتظار دارند این اتفاق با شعله ور رخ بدهد. بازیگری که از ابتدای دهه 90، بخشی از تماشاگران را از دست داد، حالا به جای فیلمهای تجاری، نقشهای متفاوت فیلمهایی را بازی میکند تا به اعتبار و جایگاهی برسد که شایسته استعداد قابل توجهاش است.
ابراهیم حاتمی کیا؛ کارگردان ستاره
تأثیرگذارترین فیلمساز برآمده از جنگ، در دهه 90 کوشیده تا همچنان کارگردان بزرگی باقی بماند. حاتمیکیا بعد از «از کرخه تا راین»، «آژانس شیشهای» و «به رنگ ارغوان» حالا چند سالی است که دل به پروژههای عظیم بسته است. موفقیت به مفهوم آنچه در دهه 70 از حاتمیکیا میدیدیم در فیلمهایی چون «دعوت» و «گزارش یک جشن» بسیار دور از دسترس بهنظر میرسید. حاتمیکیایی که در این سالها حرفهایش بیشتر از فیلمهایش بحثبرانگیز بوده است. «به وقت شام» میتواند انتظار علاقهمندان حاتمیکیا را برای تماشای فیلمی در خور نام این فیلمساز به پایان ببرد. بهخصوص اینکه فیلمهای دهه 90او، به لحاظ تکنیک آثار قابل توجهی بودهاند. «به وقت شام» هم احتمالا در این زمینه چشمگیر و مثالزدنی از کار درآمده. میماند روابط میان آدمها در کشاکش تقابل نیروهای خیر و شر و نمایش احساسات که حاتمیکیا در بهترین فیلمهایش آنها را به شکلی درخشان ثبت کرده است. به وقت شام میتواند حاتمیکیا را به روزهای اوجش بازگرداند.
محمود کلاری؛فیلمبردار ستاره
لحظهای که هنگام فیلمبرداری صحنه شستوشوی پدر توسط نادر (پیمان معادی) در فیلم «جدایی» کنترل از دست داد و اشک از چشمانش سرازیر شد، شاید پربینندهترین و تأثیرگذارترین پشت صحنه سینمای ایران در همه این سالها باشد. محمود کلاری فیلمبردار فیلم اسکاری «جدایی نادر از سیمین» دو سال پیش پشت دوربین «بادیگارد» حاتمیکیا رفت و پس از مدتها نشان داد هنوز هم در فیلمبرداری سکانسهای اکشن مهارت بالایی دارد. مثل علیرضا زریندست، محمود کلاری هم یک فیلمبردار هنرمند است. هنرمندی که حضورش در پشت دوربین میتواند به کارگردان و دیگر عوامل اعتماد به نفس مضاعفی ببخشد. کلاری در فیلم «بمب؛ یک داستان عاشقانه» بار دیگر کنار پیمان معادی قرار گرفته و این بار تصاویری را مقابل دوربینش ثبت کرده که قرار است از جنس تصاویر دهه 60باشند. کیفیت کار محمود کلاری در فیلمهایی که سوژه و کارگردان به او انگیزه بخشیدهاند، معمولا عالی بوده و این امیدواری وجود دارد که او باز هم با فیلمبرداریاش چشمها را خیره کند.
لیلا حاتمی، همیشه موفق
«لیلا حاتمی همیشه خوب است»؛ این را دوستداران پرشمار این بازیگر میگویند. در مقابلش هم عدهای هستند که معتقدند «لیلا حاتمی بیشتر وقتها یک جور بازی میکند». در پاسخ اینها میتوان به دو تجربه متاخر حاتمی در فیلمهای «من» و «رگ خواب» اشاره کرد. در اولی حاتمی متفاوتترین نقش زندگیاش را تجربه کرد و در دومی نشان داد که میتواند پوسته همان قالب به ظاهر آشنا و تکراریاش را هم بشکند. بازیگری که 21سال از نخستین حضور جدیاش در مقابل دوربین میگذرد و در این سالها همیشه توانسته جایگاه خود را بهعنوان هنرمندی توانا حفظ کند. حاتمی امسال با «بمب؛ یک داستان عاشقانه» قرار است بار دیگر علاقهمندانش را غافلگیر کند. در نقش زنی که در سالهای موشک باران میکوشد از دل تنشهای فراوان، گوهر آرامش را بهدست بیاورد. بهعنوان بازیگری همیشه موفق، این بار هم باید نام لیلا حاتمی را در فهرست ستارههای جشنواره ذکر کرد.
باران کوثری؛گزینه سیمرغ
ظرافتهای رفتاری در جهت باورپذیر کردن دختر یک خانواده سنتی در «کوچه بینام» و کوشش برای خروج از مسیرهای تکراری و کلیشهای در «لانتوری» در کنار حضور مداوم در فیلمهای مستقل کارگردانهای جوان از باران کوثری تصویری را ترسیم کرده که میکوشد پویا باشد. بازیگری که حتی در فیلمهای متوسطی چون «سد معبر» هم تلاش میکند کمبودهای نقش و فیلمنامه را با تواناییهای فردی خود جبران کند. باران کوثری برای بازی در «عرق سرد» تمرینات ورزشی را پشت سر گذاشت و وزن کم کرد تا بتواند به خوبی نقش یک بازیکن فوتسال را ایفا کند. در همه جای دنیا معمولا به بازیگرانی که برای ایفای نقش متحمل سختی، تمرینات دشوار و رژیم برای چاقی یا لاغری (فرقی نمیکند!) می شوند، توجه ویژهای میشود. این اتفاق میتواند برای باران کوثری هم رخ دهد و شاید بتوان نامش را از همین الان در فهرست نامزدهای سیمرغ قرار داد.
حمید نعمت اله؛تغییر مسیر
سال گذشته با ملودرام زن محور «رگ خواب» حضوری موفق را در جشنواره تجربه کرد. رگ خواب فیلمی زن محور بود و حالا در «شعلهور» قرار است شاهد اثری مردانه باشیم. حمید نعمتالله از همان فیلم اولش «بوتیک» توجه علاقهمندان سینما را بهخود جلب کرد و در کارهای بعدیاش با وجود تغییر مسیرهای فراوان، توانست جایگاه خودش را بهعنوان کارگردانی شاخص حفظ کند. در جشنواره امسال، حمید نعمتالله یکی از کارگردانهایی است که تماشاگر بهخاطر فیلمساز به تماشای فیلمش خواهد نشست. «شعلهور» گویا هیچ ربطی هم به رگ خواب ندارد و این ویژگی هم برای تماشاگر فیلمهای نعمتالله آشناست. فیلمسازی که عادت ندارد هیچ راهی را دوباره طی کند و همیشه دنبال مسیرهای تازه و متفاوت است. نعمتالله این بار یار و همراه همیشگیاش، هادی مقدمدوست را نیز بهعنوان همکار فیلمنامهنویس کنار خود داشته و احتمالا این بار هم همه را شگفتزده خواهد کرد.
علی نصیریان؛ همیشه استاد
غیبتش در سری دوم «شهرزاد» باعث شد سریالی که بزرگترین موفقیت را در شبکه نمایش خانگی بهدست آورده بود، دستهایش بهشدت خالی بماند. پدر خوانده مقتدر سریال شهرزاد با بازی درخشان استاد علی نصیریان، یکی از مهمترین عوامل جذابیت این مجموعه بود. در روزگاری که بسیاری از همنسلان نصیریان دیگر در سینما حضور ندارند، نصیریان همچنان به حضور فعالش در مقابل دوربین ادامه میدهد. بازیگر شاخص سینما، تئاتر و تلویزیون ایران با بیش از نیم قرن فعالیت پرثمر هنری، امسال با فیلم «امپراتور جهنم» در جشنواره حضور خواهد داشت. نصیریان قبلا با فیلم «شکارچی شنبه» همکاری با پرویز شیخطادی را تجربه کرده بود و آنجا هم بازیاش از معدود امتیازهای این فیلم محسوب میشد. در امپراتوری جهنم که به پدیده داعش و تکفیریها میپردازد چشم انتظار هنرنمایی تازه استاد علی نصیریان هستیم. بازیگر بزرگی که تداوم حضورش دلگرمکننده و امیدبخش است.
رضا عطاران؛تداوم محبوبیت
عنوان پولسازترین بازیگر سینمای ایران در یک دهه اخیر، تنها به یکی از شاخصههای رضا عطاران اشاره دارد ؛ اینکه او در این سالها در میان مردم از هر بازیگر دیگری محبوبتر بوده و از معدود هنرپیشههای سینمای ایران است که حضورش در هر فیلمی و با هر کیفیتی معمولا به فروش چند میلیاردی منجر میشود. عطاران که امسال با «نهنگ عنبر2» به صدرنشینیاش در جدول گیشه ادامه داد، چند فیلم آماده نمایش دارد که قاعدتا باید همه آنها را جزو بختهای جدی اکران سال 97دانست. فیلمهایی که از میانشان تنها «مصادره» به بخش مسابقه جشنواره آمده است. برخی از کمدیهای پرتماشاگر و پرفروش عطاران در این سالها مثل «من سالوادور نیستم» فیلمهای استانداردی نبودند و امیدواریم فیلم «مصادره» از این جنس فیلمها نباشد و برای خنداندن تماشاگر از استعداد عطاران هم کنار محبوبیتش استفاده شده باشد.
نوید محمدزاده؛ آماده هت تریک
ماجرا از چهار سال پیش در چنین روزهایی شروع شد؛ از زمان نمایش «عصبانی نیستم» در سی و دومین جشنواره فیلم فجر که یکی از دستآوردهایش معرفی بازیگری پرتوان به نام نوید محمدزاده بود. بازیگر جوانی که البته علاقهمندان تئاتر سالها بود با تواناییهایش آشنایی داشتند. چهار سال پیش همه در مورد برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد اتفاق نظر داشتند، جز افرادی که با محافظهکاری خود، باعث شدند تا محمدزاده سیمرغ نگیرد. او این جایزه را دو سال بعد برای بازی درخشان خود در «ابد و یک روز» گرفت و پارسال هم برای «بدون تاریخ، بدون امضا» این جایزه را تکرار کرد. محمدزاده که در جشنواره ونیز هم جایزه گرفت، با حضور متفاوتش در «خفگی» فریدون جیرانی نشان داد در ایفای نقش کاراکترهای درونگرا هم میتواند موفق عمل کند. او امسال «مغزهای کوچک زنگ زده» را در جشنواره دارد. در فیلمی متفاوت که قرار است در آن پرسونای تازه ای از نوید محمدزاده مشاهده کنیم. میگویند بازی محمدزاده در فیلم هومن سیدی آنقدر خوب هست که بخت هتریک کردن و بردن سومین سیمرغ را در جشنواره امسال داشته باشد.
محمدحسین مهدویان؛ ماموریت دشوار
تنها دو سال از حضور محمدحسین مهدویان در سینمای ایران میگذرد و در این زمان کوتاه او توانسته نام خود را در حافظه سینمادوستان بهعنوان کارگردانی خوش فکر و توانا ثبت کند. دو سال پیش در جشنواره سی و چهارم فجر، با «ایستاده در غبار» نشان داد استعداد غریبی در بازسازی هنرمندانه گذشته دارد و به خوبی میتواند همهچیز را بهگونهای مقابل دوربین بازآفرینی کند که تماشاگر احساس کند به تماشای فیلمی مستند نشسته است. درخشش «ماجرای نیمروز» در جشنواره سی و پنجم نشان داد که موفقیت «ایستاده در غبار» اتفاقی حاصل نشده و حالا در جشنواره سیوششم قرار است با «لاتاری» وارد عرصه سینمای اجتماعی شود. مهدویان حتما خوب میداند که انتظارها از او بالا رفته و کمی لغزش میتواند باعث شود سیبل حملات منتقدان قرار گیرد. بهخصوص اینکه این بار او سراغ سوژهای ملتهب رفته و کارش از ایستاده در غبار و ماجرای نیمروز به مراتب دشوارتر بهنظر میرسد.
فرهاد اصلانی؛ بازگشت
پس از یک دوره طولانی درخشش، سال گذشته با انتخابهایی نهچندان درست، انرژیاش را صرف بازی در فیلمهایی خنثی و باری به هر جهت کرد؛ مثل حضورش در «یک روز بهخصوص» که هیچ دستاوردی برای فرهاد اصلانی به همراه نداشت. پارسال بهنظر میرسید اصلانی وسواس همیشگیاش را کنار گذاشته و در فیلمهایی بازی کرده که از همان ابتدا محتوم به شکست بودند. اصلانی قبلا در آثاری نهچندان جالب توجه جلوی دوربین رفته بود، ولی معمولا موفق میشد یک تنه بدرخشد. این اتفاق در سال گذشته رخ نداد. بازیگری که برای بازی در «دختر» رضا میرکریمی جایزه بهترین بازیگر جشنواره مسکو را دریافت کرد و نامزد دریافت سیمرغ از جشنواره سی و چهارم نیز بود، امسال با فیلم «مغزهای کوچک زنگ زده» به فجر آمده است. فیلمی که گفته میشود اصلانی در آن شکست سال گذشته را کاملا جبران کرده و گویا از همین الان باید نامش را در فهرست نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد قرار داد.
امیر جدیدی؛ قهرمان دهه 90
بازیگری که با نقشهای نهچندان با اهمیت توانست پله به پله استعدادها و تواناهایی خود را به رخ بکشد در دو سال اخیر با دو نقشآفرینی درخشان در «اژدها وارد میشود» و «قاتل اهلی» نشان داد میتواند جوان اول این سینما باشد. امیر جدیدی شمایلی تازه از مردانگی را به سینمای ایران آورده که درآن طراوتی حس میشود که محصول همین سالهاست. سالهای دهه 90که قهرمان باید پیچیدگیهای این دوران را نیز با خود با همراه داشته باشد. در فیلم «قاتل اهلی» هر جا امیر جدیدی حضور دارد فیلم اوج میگیرد و به تماشاگر نوید ظهور قیصری تازه را میدهد. جدیدی که در فیلم «من» حضوری دلنشین داشت در دومین همکاریاش با سهیل بیرقی در فیلم «عرق سرد» نقش یک مجری تلویزیون را بازی کرده که همسر فوتبالیستش را ممنوع الخروج میکند. او با بازی در فیلم «تنگه ابو قریب» برای نخستین بار در فیلمی دفاعمقدسی هم حضور یافته است. انتخابهای یکی دو سال اخیر جدید نشان داده که او بهعنوان بازیگر تن به هر پیشنهادی نمیدهد و میکوشد هر حضوری مقابل دوربین را به یک اتفاق خاص تبدیل کند.
هادی حجازی فر؛ مثل قهرمانان کلاسیک
خشنترین و در عین حال دوست داشتنیترین عضو گروه پنج نفره «ماجرای نیمروز» در نقش کمال توانست هادی حجازیفر را بهعنوان بازیگری شاخص معرفی کند. یک سال قبل از «ماجرای نیمروز» حجازیفر با «ایستاده در غبار» نقش دشوار احمد متوسلیان را با تسلط بازی کرده بود و در دومین همکاریاش با مهدویان نشان داد موفقیتش حاصل اتفاق و همسانی با نقش نبوده است. حجازی فر امسال با دو فیلم مهم و بحث برانگیز در جشنواره حاضر است. در «لاتاری» احتمالا متفاوتترین نقش زندگیاش را تجربه کرده و برای سومین بار جلوی دوربین مهدویان رفته و در «به وقت شام» نقشی حساس را در فیلم ابراهیم حاتمیکیا عهدهدار شده است. فیلمی که گفته میشود در زمان فیلمبرداری آن اختلاف نظرهایی میان حاتمیکیا و حجازیفر بهوجود آمده است. هادی حجازیفر که شمایل قهرمانان کلاسیک را به همراه دارد تاکنون دو بار، نقش دو کاراکتر متعلق به دهه 60را بازآفرینی کرده و باید دید امسال چه دستآوردهایی را باخود به همراه آورده است.