
چرا برانکو؟ با وزیر مذاکره کنید!

رسول بهروش
یکی از اخبار عجیب پیش از بازی پرسپولیس و سپاهان، مذاکره مخفیانه محمدرضا زنوزی با برانکو ایوانکوویچ بود. ظاهرا مالک تراکتورسازی تنها 48ساعت پیش از بازی نیمهنهایی جامحذفی، در تهران با برانکو خلوت کرده تا برای فصل بعد پیشنهاد همکاری به او بدهد. در نگاه اول به این ماجرا، نکتهای که بیشتر از همه جلب توجه میکند، رفتار غیرحرفهای شخص برانکو است. فارغ از اینکه او هنوز یک فصل دیگر با سرخپوشان قرارداد دارد، نکته اینجاست که اگر هم برانکو قصد مذاکره با سایر مشتریانش را داشت، باید زمان مناسبتری را برای این کار پیدا میکرد. مسلما درز خبر جدایی احتمالی او از پرسپولیس، میتوانست تمرکز و آرامش بازیکنان این تیم را در آستانه تقابل حیثیتی با سپاهان به هم بریزد. شک نکنید اگر پرسپولیس به هر کیفیتی بازنده از نقش جهان بیرون میآمد، برانکو بهخاطر رفتار نسنجیده و ناشیانهاش در مذاکره بیموقع با تراکتورسازی مورد انتقاد شدید قرار میگرفت؛ اما خب، این فوتبال است و همه جای دنیا وقتی برنده باشی، تمام آشغالها زیر فرش جارو میشود.
این ماجرا اما نکته مهم دیگری هم دارد. تراکتورسازی در حالی برای استخدام برانکو خیز برداشته که عوامل مختلف این باشگاه طی چند فصل اخیر و مخصوصا یک سال گذشته به دفعات پرسپولیس را به برخورداری از حمایتهای نامشروع جانبی متهم کردهاند. در ماههایی که گذشت، فروش پرچم ژاپن در ورزشگاه یادگار امام شاید از فروش پرچمهای تراکتور هم رونق بیشتری داشت! بسیاری از هواداران تراکتور مدعی شدند پرسپولیس «تیم حکومتی» است، مسئولان و مدیران باشگاه مدام بر طبل تبعیض کوبیدند و بعضی نمایندههای این خطه در مجلس هم دنبال استیضاح وزیر ورزش رفتند؛ خب، اگر شما حقیقتا فکر میکنید موفقیتهای پرسپولیس ریشه در عوامل بیرونی داشته، چرا سراغ مذاکره با برانکو آمدهاید؟ در تصویری که رقبا از پرسپولیس ساختهاند، ظاهرا این مربی کروات مترسکی بیش نیست و عمده زحمات بر دوش وزیر ورزش است؛ خب بروید با وزیر مذاکره کنید نه با برانکو! این دوگانگی غیر از تراکتور در تیمهای دیگر هم دیده میشود. مدتهاست که صدر تا ذیل مدیران و پیشکسوتان استقلال مصاحبه میکنند و میگویند این تیم یک مربی شبیه برانکو میخواهد، اما پای تحلیل و تفسیر که وسط میآید، خیلی از همین جماعت کامیابیهای پرسپولیس را به دولت و حکومت ربط میدهند. با این همه تناقض چه میکنید واقعا؟
داستان ساده است و این را همه میدانند، حتی اگر شجاعت اعتراف نداشته باشند. در این سالها تنها تفاوت کلیدی پرسپولیس با رقبایش، شخص برانکو بوده است؛ نخ تسبیحی که با تلفیق اقتدار و دانش، مجموعه تیم را به سمت موفقیتهای پرشمار پیش برده وگرنه در حوزههایی مثل مدیریت، بضاعت انسانی و تمکن مالی، وضع پرسپولیس از هیچکدام از رقبای اصلیاش بهتر نبوده است. به بازیکنان احیاشده زیرنظر برانکو نگاه کنید و البته به سرنوشت بازیکنان لیست مازاد او در این سالها، نظم تیمی پرسپولیس را ببینید و همچنین کادر بیحاشیهای که کارش را بلد است؛ مثل بدنسازی که بدون یک کلمه مصاحبه در این 3سال، مقاومترین تیم ایران را ساخته؛ تیمی که در پایان یک فصل فشرده، دقیقه 121در خانه حریف گل صعود به فینال را میزند. با این اوصاف عجیب نیست که دیگران هم خواهان برانکو باشند، عجیب این است که گاهی تجاهل میکنند و با نادیدهگرفتن نقش کلیدی مربی کروات، فلک و فردوس را کارگردان موفقیتهای پرسپولیس به شمار میآورند؛ شبیه کریخوانیهای رده سنی الف که البته برازنده عاقلهمردها نیست.