استرالیا، سنگر بعدی راستهای افراطی؟
در سایه عدمثبات دولتها در استرالیا و اختلافات داخلی در احزاب اصلی این کشور، احتمال قدرت گرفتن راستهای افراطی تقویت شده است
استرالیاییها امروز برای تعیین سرنوشت تمامی 151کرسی پارلمان و نیمی از 76کرسی مجلس سنا به پای صندوقهای رأی میروند. ائتلاف «لیبرالها» در یک سوی میدان قرار دارد و حزب «کارگر» در سوی دیگر. پیشبینی میشود حزب کارگر بتواند ائتلاف لیبرالها را که اکنون قدرت را در دست دارد شکست دهد. اگر چنین شود، این هفتمین بار است که دولت استرالیا طی 10سال گذشته تغییر میکند. «سم راگوین»، مدیر برنامه امنیت بینالملل اندیشکده «لووی» در سیدنی در یادداشتی در وبسایت «پروجکت سیندیکیت» در مورد ضعف احزاب کلاسیک قدیمی و قدرت گرفتن راستیهای افراطی و پوپولیستها در استرالیا هشدار میدهد.
در شرایطی که کشورهای غربی را موج قدرت گرفتن راستهای افراطی، آشوب جلیقهزردها، بحران برگزیت و آشوب گاه و بیگاه پوپولیستها بهخود مشغول کرده، بهنظر میرسد استرالیا جزیره آرامش است. اگر بپذیریم که خروش پوپولیسم، ویژگی امروز سیاست در غرب است، میتوان گفت که استرالیا تا به اینجا از سیر تحولات در امان مانده است. اما واقعیت این است که دلیل وقایع سالهای اخیر در غرب، افزایش قدرت احزاب راستافراطی نبوده، بلکه ضعف جایگاه احزاب کلاسیک و قدیمی باعث شده تا احزاب راست افراطی وارد میدان شوند و قدرت را در برخی کشورها بهدست بگیرند؛ بنابراین از این منظر، استرالیا هم میتواند مستثنی نباشد.
تا زمانی که احزاب کلاسیک در اداره کشورها موفق عمل کردند، مردم هم دلیلی برای دخالت در سیاست نمیدیدند و تنها در زمان انتخابات نقش آنها پررنگتر از همیشه بود. بحران مالی سال2008 اما ناگهان همهچیز را دگرگون کرد. بحران اقتصادی در منطقه یورو در سالهای بعد از آن، بحران پناهجویان در سال2015 و سپس برگزیت نشان داد که احزاب قدیمی آنقدرها هم توانایی اداره جوامع را ندارند. بحرانهایی در غرب شکل گرفتند که زندگی بسیاری از مردم را تحتالشعاع قرار دادند. رفتهرفته احزاب راست افراطی در آلمان و اسپانیا پس از چندین دهه به پارلمان راه یافتند. راستها حتی در ایتالیا قدرت را در دست گرفتند و دولت تشکیل دادند. در فرانسه، حزبی که امانوئل مکرون خود بنا گذاشته بود، قدیمیترها یعنی سوسیالیستها و جمهوریخواهان را کنار زد و کرسی ریاستجمهوری را از آن خود کرد. در این سالها اروپا شاهد افول جدی احزاب کلاسیک بوده است.
در استرالیا نیز شرایط مشابهی حاکم است. حزب کارگر و لیبرالها شبیه همقطارانشان در اروپا در سراشیبی افول قرار گرفتهاند. شاید این دو حزب بزرگ که همیشه قدرت میان آنها دست بهدست میشده براساس ساختار خاص پارلمان استرالیا همچنان امیدوار به پیروزی در انتخابات پیش رو باشند اما روند انتخابات نشان میدهد رایدهندگان در این کشور به سمت احزاب کوچک و مستقل متمایل شدهاند. در سال2016، یکچهارم مردم استرالیا به احزابی غیر از دو حزب بزرگ سیاسی این کشور رأی دادند.
طی یک دهه گذشته، استرالیاییها بارها شاهد آن بودهاند که احزاب عمده نتوانستهاند کرسیهای لازم برای تشکیل یک دولت اکثریت را کسب کنند و نتیجه دائما تشکیل دولتهای اقلیت بوده است؛ موضوعی که باعث شده دولتها در استرالیا، دولتهای بیثبات باشند.استرالیا طی 3دهه گذشته، بحران مالی و رکود نداشته اما این روند میتواند در سایه بیثباتی سیاسی ناگهان تغییر کند. نمونه آن را میتوان در اقدام دیوید کامرون، نخستوزیر پیشین انگلیس در برگزاری برگزیت شاهد بود. کامرون تنها برای ساکت کردن تعداد انگشت شمار حزبش که خواهان برگزاری رفراندوم و خروج از اتحادیه اروپا بودند، تن به رایگیری همگانی داد. نتیجه اما بحرانی شد که انگلیس پس از 3سال هنوز از آن خارج نشده است. در استرالیا، 2حزب کارگر و لیبرال، سالها درگیر اختلافات داخلی بودهاند؛ اختلافاتی که گاهی در اداره امور کشور نیز اثرگذار بوده است. اگر حزب کارگر امروز لیبرالها را شکست دهد، این هفتمینبار است که دولت استرالیا طی 10سال گذشته تغییر میکند. این سطح از بیثباتی سیاسی بدون شک زمینه را برای قدرتگیری احزاب پوپولیست و راست افراطی فراهم خواهد کرد. استرالیا بهزودی دیگر جزیره ثبات نخواهد بود.