ساکنان زلزلهزده کوهبنان کرمان از مشکلاتشان به همشهری میگویند
مردم اینجا هم زلزلهزدهاند
محمدصادق خسرویعلیا | خبرنگار:
از روزی که زمین کوهبنان لرزید، دیگر آرام نگرفت. پسلرزه پشت پسلرزه تن جمعیت 10هزار نفری این شهر را دم به دم میلرزاند. تکلیف خیلی از کوهبنانیها در همان سیام آذرماه معلوم شد، خانهشان یکجا ویران و بیسرپناه شدند؛ مثل اهالی محله دهمیر و اهالی روستای گَور که کوهبنانیها به آن میگویند جَور. جور در 5کیلومتری کوهبنان کرمان است. فقط یکپنجم دیوارهای جور بعد از همان زلزله اول توانست سرپا بماند، باقی در مقابل زلزله 5.2ریشتری شب سیام به زانو درآمد. خشتی روی خشت نماند و کمتر خشتی خشت ماند. خاک شدند؛ درست مثل روز اولشان. اینجا شهر دیوارهای خشت و گلی است؛ مثل بم، که بود. جمعهشب، یعنی ششم بهمن، وقتی کوهبنان برای چندصدمین باری که حسابش از دست مردم خارج شده، لرزید کسی از خانهاش بیرون نیامد. هنوز نیمی از خانههای شهر که تازهساخت هستند زیر بار زلزله نرفته و با وجود سقف و دیوارهای ترکخورده کمر راست کردهاند. خانم حسنی که از اهالی کوهبنان است و روزهای اول با هر پسلرزهای از حال میرفت و بعدش مینشست کلی اشک میریخت حتی او هم با پسلرزه جمعهشب از جایش تکان نخورد. در خانه ماند و از مهمانهای زلزلهزدهاش پذیرایی کرد: «تا 20روز بعد از زلزله کسی جرأت نمیکرد برود داخل ساختمانها. برف که آمد زمین بیرحمتر هم شد. یک شب دمای شهر به زیر صفر رسید؛ 12درجه سانتیگراد زیر صفر. همین 10روز پیش. همه از جور سرما پناه آوردند به زیر سقف و دیوارهای شکسته.»
صبح نوزدهم دی یک جسد جزغاله شده زیر یک چادر سوخته پیدا شد. علت مرگ، سوختگی صددرصد اعلام شد. جسد متعلق به یک جوان 25ساله بود اهل جَوَر؛ همان روستایی که زلزله 80درصد خانههایش را خراب کرده و کانون اصلی پسلرزههای اخیر است. همان روستایی که همه ساکنانش در چادر زندگی میکنند و حتی در دمای منفی 12درجه هم مجبور هستند در چادر بمانند. خانم حسنی میگوید: «خبر تکاندهندهای بود. از آن روز به بعد مردم شهر متوجه شدند باید بین 3گزینه دست به انتخاب بزنند: 1- زندگی زیر سقف و دیوار ترک خورده با وجود گسل ناآرام، 2- زندگی در چادرهایی که هیچوقت حریف سوز سرما نمیشوند و 3- پناه آوردن به وسایل گرمایشی که چادر را میسوزاند و ساکنانش را جزغاله میکند. من و خانوادهام گزینه اول را انتخاب کردیم.»
خانم محمدی از اهالی روستای جور است. همسرش کارگر فصلی است و 2بچه دارند، یکی 3ساله و دیگری 4ماهه. الان 37روز و 37شب است که خانهشان با خاک یکسان شده و زلزله چادرنشینشان کرده، زبان تندی دارد. اهالی در موردش میگویند زن بسیار صبوری بوده اما مصایب و سختیهای زلزله و کملطفی مسئولان طاقتش را طاق کرده: «از جوریها بپرس، از کوهبنانیها، از هر که دلت میخواهد بپرس، بپرس اینجا برای مردم چه کار کردهاند؟ زلزله به یک شهر و چند روستا زده، همه خانهها خراب شده اما اینجا یعنی در کل منطقه زلزلهزده کوهبنان، روزی 3خانه آواربرداری میشود. حالا دستتان آمد ما چه میکشیم؟ اینطور کار کنند تا 3سال آینده هم آواربرداری تمام نمیشود. آواربرداریشان اینطور است، شما تا آخرش را خودت بخوان. کاش خانه ما هم به کلی ویران نشده بود. والله زیر سقف شکسته زندگی کردن شرف دارد به این آوارگی و خفت.»
در زیر خیمههای زلزلهزده این شهر، حال و روز فاطمه خانم از همه بدتر است؛ پیرزن 70سالهای که هیچوقت نتوانست راه برود و همه زندگیاش روی صندلی چرخدار سپری شده؛ تنها و بیکس. از روزی که زلزله آمده بیخانمان هم شده، یک خیمه برایش علم شده و او را به امان خدا رها کردهاند. پیرزن بیچاره 2شب پیش جفت پاهایش سوخت؛ «هوا خیلی سرد بود. از سرما چسبیدم به بخاری برقی. پاهایم از شدت سرما بیحس شده بود، آنقدر که سوختنش را حس نکردم. وقتی پتو آتش گرفت متوجه شدم. خدا خیر بدهد همسایهها را. آمدند به فریادم رسیدند و نگذاشتند زندهزنده بسوزم.» حالا پاهای پیرزن عفونت کرده، کسی نمیداند او را کجا ببرد برای درمان. آقا مهدی میگوید: «بعد از سالها چشمانتظاری و تلفات دادن، این شهر صاحب بیمارستان شد. 6 ماه پیش افتتاحش کردند. تا زمین لرزید، از پا درآمد. 95درصد ساختمانهای نوساز ککشان هم نگزید اما بیمارستان تازهساخت شهر به قدری وارفته که کسی جرأت نمیکند زیر جرزش بایستد.» عده کمی از زلزلهزدههای کوهبنان خوشاقبالتر از بقیه بودهاند. برایشان کانکس آوردهاند، مشدرضا که از مددجویان بهزیستی است، میگوید: «کانکس را میآورند میگذارند اینجا و میروند به امان خدا. اینجا کسی بلد نیست کانکس مستقر و مهار کند. خیلی از کانکسها مهار نشده و طعمه باد میشوند.»
کوهبنانیها چشمشان به جاده خشک شده، خبری از امداد وکمکی که بتواند زمستان تار آنها را روشن کند، نیست؛ درحالیکه در خیلی از شهرهای کشور مردم نماز باران اقامه میکنند، کوهبنانیها تنشان از این میلرزد که اخبار هواشناسی اعلام کرده برف و باران در راه است.
90درصد مردم در چادر زندگی میکنند
آقای حسنی و موسوی از اهالی محله دهمیر کوهبنان در گفتوگو با همشهری میگویند 90درصد مردم در چادر زندگی میکنند: «برخی خانهها در زلزله اول فقط آسیب دیدند اما در پی پسلرزههای بعدی به کلی تخریب شدند. پسلرزهها همچنان ادامه دارد. سرمای کوهبنان به استخوانها رسیده؛ درحالیکه در چادرها فقط یک بخاری میتوان روشن کرد. اگر 2 بخاری روشن شود، خیمه آتش میگیرد. با یک بخاری هم چادر گرم نمیشود.»
کانکس باید ساخته شود تا بهدست مردم برسد
حسین امیریخامکانی، نماینده مردم زرند و کوهبنان: مشکل اصلی مربوط میشود به اسکان موقت مردم. بهصورت کتبی و شفاهی در حال رایزنی با مسئولان مربوطه هستیم و در تلاشیم هر چه زودتر این مشکلات را برطرف کنیم. به هر حال با توجه به برودت هوا و همچنین بارندگیهایی که در هفته جاری در پیش است در وهله نخست باید به زلزلهزدهها کانکس تعلق گیرد. منتها در رابطه با کانکس مسئولان بنیاد مسکن میگویند که کانکس باید ساخته و آماده شود. اگر اعطای کانکس روند کندی دارد به این علت است. درخصوص نحوه آواربرداری هم مشکل ما از جایی شروع شد که مقرر کردیم ساکنان خانهها هرگاه وسایل و اسباب خود را از زیر آوار خارج کردند برای آواربرداری کلی اعلام آمادگی و رضایت کنند. کندی این مسئله بهخاطر عدم اعلام آمادگی ساکنان جهت انجام آواربرداری است. خوشبختانه آنچه بنده نیز بر آن اصرار داشتم اتفاق افتاد و سخنگوی هیأت دولت بعد از زلزله به کوهبنان سفر کرد. با توجه به اینکه زلزله به بزرگی 5.2ریشتر رخ داده بود، تصور میشد که به خانهها خسارات چندانی وارد نشده باشد. درواقع به ظاهر برخی ساختمانها آوار نشده اما از داخل بهشدت سقف و دیوارهای آن آسیب دیده بهقدری که واقعا زیر سقف نامطمئن آن دیگر نمیتوان زندگی کرد. آقای نوبخت از نزدیک از این مناطق بازدید کرد و ثمره این بازدید این بود که هیأت دولت تصویب کرد برای شهرها 40میلیون تومان تسهیلات با سود 5درصد و 6میلیون تومان بلاعوض درنظر گرفته شود. به روستاها نیز 30میلیون تومان وام 4درصد و 5میلیون تومان کمک بلاعوض اختصاص داده شد. الان بنیاد مسکن در حال معرفی زلزلهزدگان به بانکهاست تا هر چه زودتر این تسهیلات به مردم اعطا شده و ساختوساز از سر گرفته شود.
خیلی از چادرهای کوهبنان خالی است
علی اکبر سلطانینژاد، مدیرکل بنیاد مسکن انقلاب اسلامی استان کرمان: در ارزیابی بنیاد مسکن درخصوص ساختمانهای کوهبنان 2نتیجه کلی حاصل شده است؛ در ابتدا آن بخش از ساختمانهایی شناسایی شد که یا به کلی تخریب و یا دچارآسیب جدی شده بودند. این ساختمانها به سرعت آواربرداری شد و ساکنان آن اسکان موقت داده شدند. مورد بعدی آن بخش از ساختمانهایی است که بر اثر زلزله غیرمقاوم شدهاند، اما ساکنان آن میتوانند زمستان را در آن سر کنند. این بخش را تخریب نکردیم؛ به این دلیل که یکباره نمیتوان بافت و زیر ساخت شهر را ویران کرد و البته به لحاظ ایمنی مشکلی ندارند و لزومی هم نداشت تخریب شوند. بازسازی ساختمانهای بخش دوم موکول شده به بعد از سپری شدن زمستان و البته به ساکنان آنها نیز اعلام شده که میتوانند این چند ماهه را در خانههایشان سپری کنند و مشکل جدی تهدیدشان نمیکند. با وجود این، باتوجه به گسل فعال کوهبنان تمام ساختمانهای بخش دوم هم در لیست تخریب و بازسازی است اما فعلا ضرورتی دیده نشد که تخریب آنها آغاز شود. مورد بعدی در رابطه با رعب و وحشت مردم است. بلافاصله بعد از زلزله اصلی هلال احمر همه مردم را با چادر تجهیز کرد. دلیل آن آمادگی برای مقابله با لرزههای بزرگتر بود؛ درحالیکه نیمی از مردم شهر ساختمانهای مقاومی دارند؛ ساختمانهایی که در مقابل زلزله و پس لرزههای اخیر هیچگونه خسارتی به آنها وارد نشده است. واقعیت این است که خیلی از چادرهای این شهر خالی از سکنهاند. مردم آنها را برپا کردهاند برای زمان ضرورت. با خیلی از آنها صحبت کردهام، میگویند بچهها از زلزله وحشت زده شدهاند و این چادرها را برای اطمینان خاطر آنها برپا کردهایم. با همه این توضیحات هنوز مشکلاتی در زمینه کانکس هست و انکار نمیکنم. برخی از مردم که باید اسکان موقت یابند هنوز کانکس به دستشان نرسیده اما بهزودی مشکلاتشان مرتفع خواهد شد. بنده به همراه فرماندار کوهبنان از زمان وقوع زلزله در کنار مردم بوده و هستیم. درهای فرمانداری و مدیریت بحران همه روزه به روی مردم باز است. بهطور حتم در چنین بحرانهایی کسانی هستند که مستحق دریافت کمک هستند اما به دلایلی از قلم افتادهاند. ما در خدمت مردم کوهبنان هستیم و در کنارشان خواهیم بود تا انشاءالله هر چه زودتر این بحران پایان یابد.