ذکر جمیل سعدی
محمد بقایی ماکان/ پژوهشگر و اقبالشناس
سعدی پدیدهای است در عرصه زبان فارسی که بهجرأت میتوان گفت هیچ شاعر و نویسندهای یا بهطورکلی هیچ فارسیزبانی در طول تاریخ دیرپای این زبان، آن را به شیوایی و زیبایی سعدی بیان نکرده است و چندان که به قول خود او «زبان فصاحت از بیانش عاجز آید.» او خود نیز به این نکته واقف بوده و بارها آن را به صورتهای مختلف یادآور شده که «سخن ملکی است سعدی را مسلم». در آثار شیخ شیراز شاید بیش از 100مورد بتوان یافت که بهتصریح و تلویح، شیرینزبانی و فصاحت خود را متذکر میشود. از ابیات متعددی که او در وصف سخنسرایی خود سروده و به آن مباهات میکند بههیچوجه بوی خودستایی نمیآید، زیرا حقیقتی است که خود میدانسته و همه کس به آن باور دارد. ازاینروست که در دیباچه گلستان میگوید: ذکر جمیل سعدی در افواه عوام افتاده، صیت سخنش در بسیط زمین رفته، قصب الجیب حدیثش را همچون شکر میخورند و رقعه منشأتش را چون کاغذ زر میبرند. او ابیاتی را که در ستایش از شیرینسخنی خود دارد برای آنکه از دایره خودستایی دور سازد غالبا با مطایبه که مهارتی بینظیر در آن دارد، بیان میدارد:
بعد از این شعر نخواهم بنویسم که مگس / زحمتم میدهد از بس که سخن شیرین است
در جای دیگر میگوید:
قیامت میکنی سعدی بدین شیرین سخن گفتن / مسلم نیست طوطی را در ایامت شکرخایی
بسیاری از شاعران و شاید اکثریت قریب به اتفاق برای حفظ وزن بهناچار ارکان جمله را بههم میریزند که گاه کلامشان را دشوار میسازد و یا در نوشتن نیاز به سجاوندی دارد، ولی اشعار سعدی چنان روان است که نیازی به نقطهگذاری ندارد. زیرا همه کلمات بهلحاظ نحوی درست در جای خود قرار دارند.
چشمت خوش است و بر اثر خواب خوشتر است / طعم دهانت از شکر ناب خوشتر است
هرگز اندیشه نکردم که کمندت به من افتد / که من آن وقع ندارم که گرفتار تو باشم
هرگز وجود حاضر غایب شنیدهای / من در میان جمع و دلم جای دیگر است
او در بهکارگیری آرایههای کلامی توانایی بیمانندی دارد. شیرینکاریهای لفظی وی در انواع جناس و واجآرایی که در اشعارش فراوان میتوان یافت بهواقع تحسینبرانگیز و گاه شگفتآور است. در نثر نیز شهسوار میدان فصاحت و شیرین زبانی است. برای نمونه در باب دوم گلستان حکایت یازدهم میگوید: «حرم در پیش است و حرامی در پس، اگر رفتی بردی، و گر خفتی مردی.»
یکی از آثار بسیار دلنشین شیخ شیراز ترجیعبند معروف اوست با بیست ترجیع «بنشینم و صبر پیش گیرم» که بهواقع از زیباترین تابلوهای شعری جهان است. او در ترجیعبند و ترکیببند از سنایی، عطار و جمالالدین عبدالرزاق متأثر است، ولی سخنش بسیار شیواتر و موضوع آن غناییتر و عامتر است. بهقول امرسون نویسنده و اندیشمند معروف قرن19 آمریکا «سخن سعدی اصولا حرف دل همه مردم دنیاست.» ترجیعبند مذکور که از شاهکارهای شعر فارسی است دلپذیرترین ترکیبات را از سادهترین مفردات ارائه میدهد و هنوز پس از گذشت نزدیک به هشت قرن ذرهای از حلاوت آن کاسته نشده. فروغ فرخزاد در ملاقاتی که با مسعود فرزاد در پاریس داشته به وی میگوید:« با خواندن سعدی میشود فهمید که زبان فارسی چقدر شیرین و توانمند است. او تأسف میخورد از اینکه تا آن زمان با سعدی آشنا نبوده. ویژگی بزرگ شیخ اجل این است که توانسته با ابتداییترین کلمات زیباترین غزلها را بیافریند و شگفتآورتر اینکه خداوندگار ملک سخن و غزل عاشقانه شود. سعدی از کلماتی که حتی در آشپزخانه مصرف دارند نه در ادبیات فاخر که سعدی از نمایندگان برجسته آن است با مهارت استفاده میکند و مفاهیم دلنشینی میآفریند:
در بیابان فقیر سوخته را / شلغم پخته به که نقره خام
آنکه چون پسته دیدمش همه مغز / پوست بر پوست بود همچو پیاز
مرغ بریان به چشم مردم سیر / کمتر از برگ تره بر خوان است
این توانایی را بهواقع در کمتر شاعری میتوان یافت. ازهمینروست که شیوه او به سهل و ممتنع مشهور شده است، به این معنا که ظاهرا ساده مینماید ولی خلق سخنانی چنان زیبا از ابتداییترین واژگان اگر کاری محال نباشد از هر کسی هم ساخته نیست. سعدی از معدود سخنورانی است که بسیاری از ابیات، مصرعها و اصطلاحات وی بهصورت مثل در زبان فارسی جاری است و این حکایت از آن دارد که ذهن و زبان وی با مردم قرین است. اینچنین است که او پادشاه ملک سخن شد و مورد ستایش بزرگترین سخنوران ایران و جهان قرار گرفت. این را خود میدانست که گفت:
هفت کشور نمیکنند امروز / بیمقالات سعدی انجمنی