![معمای مرگ پیچیدهتر شد](/img/newspaper_pages/1398/01%20FARVARDIN/31/nimroozi/1202.jpg)
معمای مرگ پیچیدهتر شد
احیای نسبی مغز خوکها ۴ ساعت پس از کشتارشان باردیگر بحثهای علمی درباره زمان مرگ و احتمال زندهشدن پس از آنچه مرگ نامیده میشود را داغ کرده است
![معمای مرگ پیچیدهتر شد](/img/newspaper_pages/1398/01%20FARVARDIN/31/nimroozi/1202.jpg)
چهزمانی مرگ اتفاق میافتد؟ هرچند شاید بهنظر برخی جواب این سؤال ساده باشد، اما این ماجرایی است که هنوز هم ذهن دانشمندان را بهخود مشغول کرده است.
حالا این مسئله با احیای نسبی مغز خوکها ۴ ساعت پس از کشتار آنها پیچیدهتر هم شده و بحثهای جدیدی را در این رابطه به راه انداخته است.
براساس نتایج آزمایشهایی که در نشریه نیچر منتشر شده، پژوهشگران دانشگاه ییل بهتازگی موفق شدهاند با استفاده از محلولی خاص تحت عنوان BrainEx، مغز خوکها را با وجود گذشت ۴ساعت پس از مرگ بهطور نسبی احیا کنند.
در این آزمایش مغز ۳۲خوک از کشتارگاه به آزمایشگاه منتقل شد و ۴ساعت پس از مرگشان در دستگاهی برای تقلید پالس یک مایع مخصوص با ضرباهنگ مشخصی در اطراف مغز پمپ شد. این مایع حاوی نوعی خون مصنوعی برای انتقال اکسیژن و موادی برای کاستن از سرعت مرگ سلولهای مغزی یا احیای آنها بود. پس از 6ساعت نتایج بررسی این مغزها نشاندهنده کاهش مرگ سلولهای مغزی، احیای رگهای خونی و بعضی از فعالیتهای مغزی بود.
همچنین محققان سیناپسهای فعالی را در این مغزها مشاهده کردند. سیناپسها پیوندهایی میان سلولهای مغزی هستند که اجازه ارتباط آنها را میدهد.
محلول مورد استفاده در این آزمایش ترکیبی از یک مایع حامل اکسیژن، مواد ضدانعقاد خون و عوامل دارویی است که بهعنوان نوعی خون مصنوعی برای احیای مغز پس از مرگ مورد استفاده قرار گرفته است.
یافتههای جدید، سؤالهای جدید هرچند این ماجرا بهمعنای نشانه آگاهی یا هوشیاری مجدد مغزی نیست، اما به گفته محققان این نتایج نشان داده که مرگ سلولهای مغزی را میتوان متوقف کرد و حتی بعضی از پیوندهای مغزی را دوباره احیا کرد.
پیش از این تصور عمومی این بود که در فاصله کوتاهی پس از ایست قلبی و قطع پمپاژ خون روند جبرانناپذیر و غیرقابل بازگشت خسارتدیدن سلولهای مغز شروع میشود. در واقع این یافتههای جدید نشان میدهد که تصورات قبلی درباره از دست رفتن کامل سلولهای مغز به محض قطع اکسیژن چندان درست نبوده و طبق دادههای موجود، تا چند ساعت پس از مرگ مغز نیز میتوان بخشی از فعالیتهای آن را احیا کرد. پیش از این امکان حفظ فعالیت بخشهای جداشده مغز پستانداران توسط ابزارهای آزمایشگاهی و تحریک الکتریکی وجود داشته اما بازگرداندن واکنشهای عصبی 4ساعت پس از مرگ، پدیده کاملا جدیدی است که توجه بسیاری از دانشمندان را بهخود جلب کرده است.
پروفسور نناند سستان، استاد علوم مغز در دانشگاه ییل در این رابطه میگوید: «مرگ سلولها در مغز در یک پنجره زمانی وسیعتری از آنچه فکر میکردیم، اتفاق میافتد. ما نشان دادهایم که فرایند مرگ سلولی تدریجی و گام به گام اتفاق میافتد. بعضی از این فرایندها را میتوان یا عقب انداخت و متوقف کرد یا حتی وارونه کرد.»
مرگ مرموز
هزاران سال است که تولد و مرگ انسان مورد توجه دانشمندان بوده و هنوز یافتههای بشر درباره مرگ بسیار کم است. آزمایشهای جدید به همینخاطر همیشه بحثهای اخلاقی را بهدنبال داشته است. گروهی این آزمایشها را نهی میکنند و اعتقاد دارند که نباید دست به مطالعاتی در این روند زد. در مقابل، گروهی دیگر این مسائل را مانند فرایندهایی مثل شوک قلبی میدانند که اکنون در دنیا عادی شده است. سالها قبل شاید بدون مثلا عملیات احیای قلبی صدها انسان مرده فرض میشدند اما اکنون انسانهای زیادی هستند که با علم پزشکی بار دیگر به زندگی بازمیگردند.
میتوان بعد از مرگ آدمها را زنده کرد
یکی از محققانی که در این حوزه سالهاست مطالعه داشته، پروفسور سام پرنیا، استادیار پزشکی دانشکده پزشکی دانشگاه استونیبروک است.
دکتر پرنیا در گفتوگو با همشهری در این رابطه میگوید: مرگ در پزشکی همیشه زمانی تعریف میشود که قلب دیگر کار نکند. چون وقتی این اتفاق بیفتد، فرد دیگر نمیتواند نفس بکشد و مغز او غیرفعال میشود. در این حالت یک آدم دیگر بدون حرکت و بدون زندگی است. در این زمان بخشی از مغز که باعث میشود با تنفس زنده بمانیم هم از بین میرود و 2 تا 20ثانیه بعد از ایست قلبی میزان الکتریسیتهای که مغز تولید میکند، هم به صفر میرسد. در این حالت وقتی اقدامات مربوط به احیای قلب هم انجام شود، فقط 15درصد حالت عادی خون به مغز وارد میشود، این میزان برای نجات فرد کافی نیست.
ولی علم به این نتیجه رسیده که وقتی میمیریم، سلولهای بدن هم وارد فرایند مرگ خودشان میشوند و این فرایند برای چندین ساعت طول میکشد. به همین دلیل ما میتوانیم کسی را دهها دقیقه یا حتی ساعتها بعد از مرگ دوباره زنده کنیم و تا زمانی که سلولهای مغز بهطور غیرقابل بازگشتی آسیب ندیدهاند، ما میتوانیم جان برخی افراد را نجات دهیم.
او در پاسخ به سؤال همشهری درباره اینکه پس چرا اکنون این اتفاق نمیافتد، میگوید: امروزه این اتفاق انجام نمیشود چون فناوریها بسیار ساده هستند یا اینکه بیمارستانها راه بهینه را برای انجام این اقدامات پیدا نکردهاند. ما نمیگوییم که بعد از اینکه فردی میمیرد، او زنده است یا هنوز مغز یا دیگر اعضای بدن او کار میکنند، نکته این است که سلولها فورا متلاشی نمیشوند. در واقع چندساعتی طول میکشد تا سلولها غیرقابل احیا شوند. پس موضوع اصلی تحقیق ما این است. بعد از اینکه فردی وارد دوره اول مرگ میشود، اگر بتوانیم قلب را قبل از زمانی که سلولها وارد فرایند غیرقابل بازگشتی شوند احیا کنیم و در کنار آن اقداماتی انجام دهیم تا آسیبهای سلولی در مغز کاهش پیدا کند، میتوانیم بدون هیچ آسیب مغزیای فرد را دوباره به زندگی برگردانیم. این کار پیچیده اما ممکن است.