• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
چهار شنبه 28 فروردین 1398
کد مطلب : 52823
+
-

توقف‌طرح‌های حفاظتی جنگل و پیامدهای آن

شاهرخ جباری ارفعی/عضو پیشین شورای‌عالی جنگل



سرانجام پس از چندین سال پرماجرا از قبیل بحث نظری در رسانه‌ها، مکاتبات درون دستگاه دولت، طرح‌های بی‌سرانجام نمایندگان مجلس و مقاومت ذی‌نفعان توقف بهره‌برداری (استراحت یا تنفس جنگل) در برنامه ششم توسعه کشور به قانون تبدیل شد و از سال1396 به مرحله اجرا درآمد.

دستگاه اجرایی هم اعلام کرد که برای حفاظت از جنگل‌های ناحیه طرح‌های جنگلداری سابق با شرکت‌های جدید یا همان مجریان قرارداد حفاظتی امضا کرده است. ای‌ کاش قراردادهای حفاظتی گسترش می‌یافت و برای همه جنگل‌های شمال منعقد می‌شد ولی متأسفانه این روزها خبری منتشر شده مبنی بر اینکه بعضی قراردادهای حفاظتی مربوط به ناحیه طرح‌های جنگلداری سابق تمدید نشود. فارغ از اینکه اصل موضوع صحت دارد یا خیر؟ توجه مسئولان را به نکته زیر جلب کرده، امید است برای روشن‌شدن افکارعمومی پاسخی به آن ارائه شود. بررسی درآمدهای ناشی از فروش چوب در طرح‌های جنگلداری سابق نشان می‌دهد این درآمدها با نسبت‌های مختلف به شرح زیر تقسیم می‌شده است:
1- هزینه حفاظت از جنگل‌های ناحیه طرح 2- هزینه‌های بهره‌برداری (قطع، تبدیل و حمل) 3- هزینه سرمایه‌گذاری جدید و مراقبت از سرمایه‌گذاری‌های قبلی (جاده، ساختمان و جنگل احیا شده) 4- پرداخت بهره‌ مالکانه به دولت 5- سود مجری طرح و پیمانکارانبا اجرای قانون برنامه ششم، بندهای 4و 5 بلاموضوع شده زیرا وقتی درآمدی حاصل نمی‌شود، سهمی هم به دولت یا سودی به مجریان طرح تعلق نمی‌گیرد. از بندهای یک تا 3هم متأسفانه فقط بند یک مورد توجه دولت محترم قرار گرفته که آن هم با حرف و حدیث همراه است. بنا به اخبار واصله، حتی مبلغ قرارداد طرح‌های حفاظتی هم با تأخیر و به‌طور ناقص پرداخت می‌شود. با این وصف، سرمایه‌گذاری‌های قبلی مانند احداث جاده، ساختمان‌های حفاظتی، نهالستان‌ها و مناطق احیاشده رها می‌شود و هیچ‌گونه فعالیتی در آن صورت نمی‌گیرد.
این امر به‌طور موقت و در یک یا 2سال قابل توجیه است، اما با ادامه بی‌توجهی، میلیاردها تومان سرمایه‌گذاری انجام شده به هدر خواهد رفت.  هدف اصلی این یادداشت البته نه موارد فوق، بلکه سرنوشت شاغلان طرح‌های سابق است؛ همان‌هایی که سهم‌شان در بند 2و در هزینه‌های تولید بود. پرسش این است که نجاران، کارگران، چارواداران، رانندگان، کارمندان طرح و چندین شغل دیگری که در زنجیره تولید سابق، نقش، شغل و درآمد داشته‌اند، الان به چه کاری مشغول هستند؟ آیا قانونگذار هنگام وضع قانون به آینده شغلی آنان توجه داشته است؟ آیا سازمان متولی به اثرات این بیکاری اندیشیده است؟ نکند این قشر زحمتکش طرح‌های سابق، با از دست‌دادن شغل و درآمد خود، خدای ناکرده به وسوسه قاچاق چوب مبتلا شود؟ این مسئله متأسفانه در بعضی کشورهای آسیایی که طرح توقف بهره‌برداری از جنگل را بدون مطالعات لازم انجام داده‌اند، اتفاق افتاده است از این‌رو، امید است مسئولان پاسخی برای این پرسش داشته باشند.

این خبر را به اشتراک بگذارید