اولویت در خوزستان؛حفظ جان مردم
استانداری در پاسخ به اعتراضها درباره هدایت سیلاب اعلام کرد: حفظ جان مردم، شهرها و کاهش خسارتهای اقتصادی در اولویت است
3 هفته از وقوع سیل در خوزستان میگذرد. هرچند مسئولان درباره بهبود اوضاع مردم و کنترل بحران خبر میدهند، اما به نظر میرسد کنترل سیلاب هر روز با فدا کردن یک منطقه صورت میگیرد. در همین یکی دو روز گذشته برای جلوگیری از زیرآب رفتن اهواز و کوتعبدالله، آب کارون به سمت شادگان هدایت شد و بسیاری از روستاهای این شهرستان زیر آب رفت. شهرستان شادگان بین اهواز و آبادان قرار دارد و اغلب روستاهای آن تخلیه شدهاند، اما منابع محلی میگویند اوضاع در این شهرستان خوشایند نیست و بسیاری از زمینهای کشاورزی و نخلستان زیر آب رفتهاند. اغلب نخلستانهای این منطقه تابستان سال گذشته به دلیل خشکی و کمآبی محصول پربار و شیرینی نداشتند. با توجه به زیرآب رفتن نخلستانها، کشاورزان تابستان امسال هم امیدی به محصول ندارند و سال سختی را برای خود متصورند. هرچند مسئولان تاکید میکنند آب به مناطق کمجمعیتتر هدایت میشود تا جلو خسارتهای بیشتر گرفته شود، اما کارشناسان و فعالان زیستمحیطی این شیوه مدیریت بحران را مدیریت جزیرهای توصیف میکنند و معتقدند هر بار ضرر آن به منطقهای میرسد. آب یک بار برای در امان ماندن اهواز و کوتعبدالله به سمت شادگان هدایت میشود و بار دیگر، منطقه «عین 2» برای حفظ کیانشهر زیر آب میرود. این در حالی است که هنوز زمانی برای پایان بحران سیلاب در خوزستان اعلام نشده است.
سیلبند بتونی در شمال اهواز
یک کارشناس مسئول در اداره آب و برق که نخواست نامش فاش شود به همشهری میگوید: برای حفاظت از مناطق شمالی اهواز شامل کیانشهر، زردشت، محله ارتش و کمپلو، اطراف این مناطق یک سیلبند قوی با سازههای بتونی ایجاد شده است. به همین دلیل و برای در امان ماندن این مناطق آب به سمت مناطق حاشیه شهر مثل عین 2، ملاشیه و گلشهر هدایت شده است و اهالی این مناطق خودشان کمک و سیلبند ایجاد کردند و دولت فقط به آنها گونی و وسایل مورد نیاز را داد.
این کارشناس توضیح میدهد: متاسفانه مدیریت بحران و شرکتهای مشاور فنی برای مهار آب برنامه جامع ندارند. این در حالی است که با وجود خطر زیاد کرخه و دز در بالادست اهواز باید برای همه مناطق در معرض تهدید، برنامه جامع تدوین میشد. او البته به بازدیدهای نمایشی مدیران کلان استان از مناطق سیلزده هم اشاره و تصریح میکند: مسئولان به جای این کارها دقیقا به مردم بگویند تیم مدیریت بحران چه کسانی هستند و چرا از استادان و متخصصان این حوزه استفاده نشده است؟ مدیریت کلان به جای بازدید نمایشی باید آمار بدهد دقیقا چه اقداماتی برای کنترل سیلاب انجام شده است.
چارهای نداشتیم
استاندار خوزستان به همشهری میگوید: اگر سیلابها را در دشتها پخش نمیکردیم، اهواز اکنون زیر آب بود. پخش سیلاب در دشتها یکی از اهدافی بود که توانستیم با اجرای آن بسیاری از مشکلات را حل کنیم. غلامرضا شریعتی با بیان اینکه به علت خروجی رودخانههای دز و کرخه شرایط استثنایی به وجود آمده و 2 رودخانه در منطقه الهایی به یکدیگر متصل شدند و از بستر رودخانه خارج شدند و در دو طرف جاده اندیمشک - اهواز به سمت اهواز در حرکت بودند، میافزاید: در این شرایط با وضعی مواجه شدیم که آب به سمت اهواز در حرکت بود و ما این مساله را پیشبینی نکرده بودیم، زیرا این دو رودخانه در طول تاریخ به هم نپیوسته بودند. اگر ایستگاه برق شمال اهواز را آب میگرفت تا تابستان نمیتوانستیم بخش زیادی از اهواز را برقدار کنیم و باید در این شرایط از این منطقه حفاظت میشد. با تلاشی که انجام شد، خوشبختانه توانستیم آب را کنترل کنیم.او توضیح میدهد: از ظرفیت کانالهای چمران و سلمان استفاده کردیم تا بتوانیم آب را به خارج از اهواز و به سمت تالاب هدایت کنیم. همچنین با پخش آب در دشتها شرایط را مدیریت کردیم تا آب وارد شهر اهواز و مناطق حساس نشود. ظرف مدت حدود 63 ساعت توانستیم سیلبند 28 کیلومتری اهواز را احداث کنیم تا آب وارد شهر نشود. شریعتی البته مهمترین اولویت را در هدایت آب حفظ جان مردم، زیر آب نرفتن شهرهای استان و کاهش خسارتهای اقتصادی میداند.
این صحبتهای استاندار در شرایطی مطرح میشود که مردم تاکید میکنند حاشیههای جنوبی اهواز چون ملاشیه و عین 2 هم جمعیت زیادی دارند. با وجود این، مساله زیر آب رفتن این منطقه یا آن منطقه نیست؛ درخواست اصلی مردم کنترل بحران به صورت کلی است.
مسئولان چارهای نداشتند، اما...
یک کارشناس اقلیمشناسی هم صحبت مسئولان را درباره اینکه چارهای برای هدایت آب به سمت دشتها و مناطق کمجمعیت نیست، تایید میکند، اما به همشهری میگوید: وقتی سیل در شهر اهواز به راه افتاد و کرخه طغیان کرد، تنها راه چاره پیش روی مسئولان هدایت سیلاب به سمت حاشیه شهر و مناطق کم جمعیتتر بود تا خسارت سیل کمتر شود. هر چند این اقدام هم در سایه برخی جوسازیهای رسانهای و تحریک مردم محلی کمبرخوردار که از نظر معیشتی در سطح پایین قرار دارند با مخالفت آنها همراه شد، اما حقیقت این است که برای کاهش خسارت چارهای جز انحراف مسیر سیلاب نبود. عباس مشعشع اما به نکته دیگری اشاره میکند و آن بیتوجهی و سوءمدیریت مسئولان در کنترل این بحران است. او تصریح میکند: با توجه به بارشهای فرودین 97 انتظار وقوع سیل در خوزستان امر پیشبینی نشدهای نبود، اما همه این موضوع را جدی نگرفتند تا اینکه آنچه پیشبینی میشد، اتفاق افتاد. ترس از خشکسالیهای 10 سال اخیر اجازه نداد مسئولان دریچه سدها را باز کنند. بارشها آنقدر ادامه یافت تا سیل در شهرها به راه افتاد؛ سیلی که گرچه در مقایسه با سیل چند دهه گذشته از حجم کمتری برخوردار است، اما در سایه بیتوجهی به لایروبی رودها و فراموش شدن ساحل سازیها، ویرانگر شد. به گزارش همشهری، بسیاری از مردم خوزستان حتی آنهایی که آب به سمت خانه و زندگیشان هدایت میشود، بیشتر از هر چیز از آینده نگرانند؛ آیندهای که اگر مسئولان درباره آن امید میدادند، اعتراضها کمتر میشد.
ضعف اطلاعرسانی
اغلب خبرها درباره سیل با پیگیری مداوم خبرنگاران منتشر میشود. برخی نهادها مثل آب و برق، استانداری و مدیریت بحران استان، اطلاعرسانی کافی و آماری در این باره ندارند. مدیر روابط عمومی مرکز مدیریت بحران خوزستان در اظهار نظری جالب معتقد است خبرنگاران باید خود پیگیر اطلاعات شوند. این در حالی است که مهمترین وظیفه روابط عمومیها در چنین شرایطی ارائه آمار روزانه به صورت دقیق و رسمی است.
چادرهای هلالاحمر کجاست؟
در روزهای گذشته مردم بسیاری از روستاهای سیلزده دشتآزادگان و بستان از کمبود چادر هلالاحمر گلایه کردند. خبرنگار همشهری به همراه تیم بازرسی استانداری از «سبهانیه»، یکی از روستاهای منطقه، بازدید کردند. در این روستا با 186 خانوار 200 چادر توزیع شده بود، اما بسیاری از خانوارها چادر در اختیار نداشتند. هلالاحمر میگوید چادر به میزان کافی توزیع کرده و امضای دهیار را هم گرفته، اما باید نظارت بیشتری بر توزیع چادر وجود داشته باشد.