مطبوعات و سرزندگی جامعه
محمد بلوری/ روزنامهنگار پیشکسوت
همزمان با نوروز امسال اخبار ناخوشایندی منتشر شد که یکی از آنها مربوط به درگذشت محمد مطیع، بازیگر محبوب سینما و تلویزیون و به فاصله اندکی فوت روانشاد جمشید مشایخی بود.
گرچه حرفه اصلی مرحوم مشایخی بازیگری بود اما شهرت و محبوبیت او فراتر از بازیگری در چند فیلم و ایفای نقش در چند سریال بود. علاوه بر نحوه منحصر به فرد پرداختن او به هنرش، مشایخی نماد یک هنرمند ایرانی بود؛ خوشرویی، خوشگویی، خوشسیمایی و خوشمشربی همراه با متانت و تجلی اخلاق در سکنات و حرکاتش او را عزیز مردم کرده بود و مرگش برای همه ناگوار و دردآور بود.
همزمان با انتشار این خبر اما، اخبار سیل وسیع و دامنگیر و مصائب ناشی از آن دلهای بیشتری را رنجاند و اندوه بیشتری را رقم زد.
در چنین اوضاعی، نحوه چینش، ارائه و انتشار اخبار، نیازمند یک مدیریت روانی بود و همچنان هست. ردیف کردن اخبار ناخوشایند و نگرانکننده در مطبوعات و رسانهها نیازمند هنر چندانی نیست. هنر واقعی روزنامهنگار، دیدن همه زوایای یک حادثه، سنجیدن جوانب و آمیختن ترش و شیرین به هم است تا ذائقه مردم تلخ نشود. سیل، تلفات و خسارات داشت. بنیانکن و هستیسوز بود اما در جریان همین واقعه ویژگیهای والای انسانی هم بروز یافت؛ کمکهای از عمق جان و دل مردم به سیلزدگان، فداکاری سربازان و نیروهای نظامی و انتظامی و حضور گسترده و داوطلبانه امدادگران در مناطق دچار بحران و مشکل.
چیزی که جای آن در اکثر یا همه رسانهها خالی بود، چینش هنرمندانه اخبار به نوعی بود که هم اطلاعرسانی دقیق و کامل انجام شود و هم با انعکاس همه آنچه میگذرد، جامعه با دریافت اخبار تکبعدی، دچار افسردگی و اضطراب نشود.
توصیه، پیشنهاد و خواهش من از همه همکاران بهویژه خبرنگاران و روزنامهنگاران جوان توجه به وضعیت جامعه در چنین مواقعی است. انتظارم از مدیران رسانهها هم مدیریت هوشمندانه و مدبرانه اخبار در موارد مشابه است.