جلوگیری از ضعف در مدیریت و اجرای قوانین محیطزیستی
شهریار جعفرینژاد/استاد دانشگاه تاسکیگی آمریکا
با توجه به بارندگیهایی که در کشور اتفاق افتاده و متاسفانه باران تبدیل به بلا برای بعضی از مردم شده است، جملهای که در این مدت بیشتر از رسانهها شنیده شده این است که «شدت سیل به حدی است که امدادرسانی به کندی انجام میشود». این جمله به گونهای دیگر در حوادث اخیر ازجمله ساختمان پلاسکو، معدن یورت، سانچی، هواپیمای یاسوج و... نیز شنیده شده بود. این باعث تاسف است که بعضی از مدیران، ضعف مدیریت خود و امکانات ضعیف را با این جملات توجیه میکنند! البته نویسنده، تلاش و کوشش آن دسته از مدیرانی را که به فکر مردم و کشور بوده و از هیچ تلاشی دریغ نکردهاند، نادیده نمیگیرد. آیا مدیر یا کارمندی (یا جریانی) که با روابط ناصحیح (بدون داشتن تجربه، لیاقت و شایستگی لازم) روی کار میآید و میخواهد از این فرصت برای کسب قدرت و پول استفاده کند، مدیریت و کارکرد درستی دارد و یا اصلا از توانایی لازم برای ارائه خدمات به کشور و مردم برخوردار است؟
روشن است که ساختوساز در حریم رودخانه، قطع درختان و تخریب جنگل و محیط زیست، عدم ارزیابی زیست محیطی، عدم ارزیابی خطرات، عدم کاهش ریسک و... در طول سالیان گذشته، باعث افزایش خسارت و تلفات انسانی ناشی از سیل شده است؛ به عبارت دیگر، مدیریت ناصحیح، خود عامل افزایش خسارت و تلفات انسانی شده است.
مشخص است که این حوادث در همه جای دنیا اتفاق افتاده و خواهد افتاد و منجر به خسارت و تلفات شده و میشود، اما آنچه مسلم است مدیریت صحیح میتواند باعث کاهش خسارت و تلفات ناشی از این اتفاقات شود. نویسنده قصد ندارد که تلاش مدیران زحمتکش را زیر سوال ببرد اما متاسفانه با مشاهده وضعیت موجود، این سوال پیش میآید که آیا در ایران با ضعف مدیریت و اجرای قوانین محیطزیستی مواجه هستیم؟ بدیهی است تا زمانی که به محیط زیست توجه نداشته باشیم، نباید انتظار داشته باشیم که در آینده اتفاقات خوبی به لحاظ حوادث طبیعی و محیط زیستی برای کشور بیفتد. به نظر میرسد برای برونرفت از وضعیت حال حاضر در مدیریت و اجرای قوانین محیطزیستی و تابآورسازی شهرها و کشور در برابر بلایا ضروری است:
مدیران و به طورکلی نیروی انسانی مربوطه به صورت کاملا علمی و بر اساس ضوابط (لیاقت و شایستگی) انتخاب شوند. با توجه به اینکه در ایران تحصیل کرده، کار کرده و در دانشگاه تدریس کردهام و اکنون نیز استاد دانشگاهی در آمریکا هستم، شناخت کافی از نیروی انسانی در ایران و خارج از کشور دارم و معتقد هستم که بااستعدادترین و مناسبترین افراد و نیروی انسانی در کشور وجود دارد. مسئله مهم انتخاب صحیح مدیران و نیروی انسانی است. انتخاب صحیح باعث عدم «کوتولهپروری» در سازمانها و ادارات خواهد شد. واژه کوتولهپروری به این پدیده اشاره دارد که برخی مدیران بدون توجه به توان تخصصی و علمی و تجربه در مناصب مدیریتی گمارده میشوند. آنها نیز به نوبه خود در انتصاب مدیران ردههای میانی و عملیاتی سازمان متبوع خود، افراد ضعیفتر و دارای تخصص کمتر را انتخاب میکنند که این امر تا ردههای مدیریتی در سطوح پایینتر تسلسل مییابد و اصطلاحا میگویند: در سازمان، مدیران کوتوله (از لحاظ تخصص و قدرت مدیریت) بهکار گمارده شدهاند. در چنین سازمانی، پرسنل متخصص و کارآمد به انزوا کشانده شده و مدیر ارشد برای اینکه زیر سوال نرود و تحت سایه افراد ماهر قرار نگیرد، آنان را در مناصب مدیریتی نمیگمارد که این امر باعث سرخوردگی افراد ماهر شده و در نهایت به مهاجرت افراد متخصص منجر میشود.
ضرورت افزایش بودجه و امکانات: به نظر میرسد که بودجه حال حاضر سازمان حفاظت محیطزیست و سازمان مدیریت بحران کشور، جوابگوی وسعت و جمعیت کشور نباشد. قوانین محیطزیستی الزامآور و به صورت دقیق اجرا شوند و با خاطیان نیز بهشدت برخورد صورت گیرد. عملکرد مدیران به صورت دورهای و به صورت کاملا واقعی ارزیابی شده و مدیران موفق تشویق و مدیران ناموفق کنار گذاشته شوند. علاوه بر این موارد، مدیران و مسئولان باید به اصول 10گانه برای تابآورسازی شهرها و کشور در برابر بلایا ازجمله سیل و... توجه داشته باشند و در ساختارسازی و اجرای آنها بکوشند. این اصول عبارتند از: چارچوب سازمانی و اداری؛ تامین منابع مالی؛ ارزیابی خطرات چندگانه؛ حفاظت از زیرساختها، ارتقا و تابآوری؛ محافظت از امکانات و خدمات ضروری (آموزش و پرورش و بهداشت و درمان)؛ تدوین مقررات و استفاده از برنامهریزی؛ آموزش، تعلیم، تربیت و آگاهی عمومی؛ حفاظت از محیط زیست و تقویت زیستبوم؛ طرحهای آمادهسازی موثر، سیستمهای هشداردهنده و واکنش سریع و بازیابی و بازسازی جامعه. ذکر این نکته حائز اهمیت است که این یادداشت، صرفا یک یادداشت علمی است با این امید که توجه و اقبال به تخصص و علم در بحث مدیریت بیشتر شود تا هدایای الهی تبدیل به بلایا نشوند.