• پنج شنبه 13 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 23 شوال 1445
  • 2024 May 02
دو شنبه 27 اسفند 1397
کد مطلب : 51170
+
-

گزارش میدانی همشهری از حال‌و‌هوای بازار و پیاده‌روهای شهر

چند قدم تا آمدن بهار

گزارش1
چند قدم تا آمدن بهار

محمدصادق خسروی‌علیا ـ خبرنگار

بانگ جارچیان مثل قبل نیست؛ خش‌دار باشد و تب‌دار. امروز هیاهوی‌شان در گوش‌ها به گرمی زنگ می‌زند. جارچی‌ها رنگ عوض نکرده‌اند، همانند که بودند، تارهای صوتی‌شان هم همان است که بود. این گوش‌های شنواست که هوس کرده‌اند نوازش گونه بانگ آنان را دریافت کنند. بوی بهار به مشام آدمیان خورده، انگار صبورترشان کرده، مهربان‌تر، بی‌بهانه به‌دنبال حال خوب هستند. در بازار شب عید، در میان آن همهمه و شلوغی اگر با کسی شانه‌به‌شانه شوی، دیگر مثل اغلب روزهای عادی نگاه غضبناک یا بی‌تفاوت تحویل نمی‌گیری. دست گرمی شانه‌هایت را لمس می‌کند و چهره روشنی که با غنچه سرخ لبخند نقاشی شده، عذرخواهی می‌کند و دلت را به‌دست می‌آورد. تعبیر حس و حال بهاری در خیابان‌ها به همین سادگی است؛ ساده و مهربان. 3روز مانده به اول فروردین98.صدای پای نوروز هر لحظه نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود و حرارت و هیجان آن می‌ریزد در پیاده‌روها و بازار شب عیدش. اینجا در مرکز پایتخت حال و هوای آدم‌ها در آخرین روزهای اسفند ماه، گرم و تابستانی است.
هوای خوب بازارشب عید به صبحش است؛ یعنی چیزی حول‌و‌حوش ساعت 8تا 9صبح. در این ساعات پیاده‌روها در دود غلیظ سفید رنگی محو می‌شوند. بوی آشنای اسپند مشام‌ها را نوازش می‌دهد و خنکای بهار آدم را سرحال می‌آورد. کرکره دکان‌ها بالا می‌رود، ویترین‌ها را برق می‌اندازند و پیاده‌رو قدم‌به‌قدم آب و جارو می‌شود. بازار انگار آماده می‌شود برای مهمان تا مشتری. اسحاق یک قدم جلوتر از کاسبان دیگر است، عود و عنبری روشن کرده که پیاده‌رو را مدهوش می‌کند. جوان است. از آن کاسبان خوشرو و خوش برخورد. راسته خیابان جمهوری نرسیده به تقاطع ولیعصر بوتیک پوشاک مردانه دارد. او در این روزهای پایانی سال از حس و حالش می‌گوید: «سرمان گرم مشتری است. باورتان می‌شود برای ما این روزها و این ساعات مثل برق و باد می‌گذرد. تا سرم خلوت می‌شود و نگاه به ساعت می‌اندازم، می‌بینم روز تمام شده. اما با این حال‌و‌احوال، این روزها را دوست دارم. نه اینکه به‌خاطر مشتری و رونق بازار باشد نه. من از کودکی عاشق جنب و جوش‌های شب عید بودم. مردم در این روزها یک حال متفاوت دارند. مهربان‌تر می‌شوند و با گذشت‌تر. این روزها برای من یک تعبیر دارد؛ اینکه خیلی از ناخوش احوالی‌ها خودبه‌خود فراموش می‌شود و شده برای مدت کوتاهی همه سرگرم میزبانی از بهار می‌شوند. به‌نظرم این فرصت را باید غنیمت بدانیم».
پایین‌تر از میدان هفت‌تیر در خیابان شهید مفتح، بازار به‌کام خانم‌هاست. پیاده‌روهای این راسته مملو از فروشگاه‌های پوشاک زنانه است و اولین مهمانان این بازار یعنی مشتریانی که اول صبح برای خرید می‌آیند، خانم‌های خانه‌دار هستند. مادرانی که بعد از نونوار کردن فرزندان‌شان و خریدهای خانه و خانه‌تکانی و... در آخرین دقایق و روزهای مانده به سال جدید، وارد بازار می‌شوند که برای خشنودی دل فرزندان‌شان هم که شده برای خودشان خرید کنند. خانم مینایی یکی از این مادران فداکار است که می‌گوید اگر اصرار فرزندانم نبود امسال خرید نمی‌کردم؛ «نونوار بودن حس و حال خوبی دارد اما خیلی وقت نیست که از روز مادر می‌گذرد. بچه‌ها در این روز برای من سنگ‌تمام گذاشتند. حالا هم راضی نمی‌شوند که همان لباس‌های روز مادر را در شب عید به تن کنم. می‌گویند همه نونوار شده‌اند، تو هم مادر باید مثل بقیه باشی. آمده‌ام خرید کنم تا دل بچه‌ها نشکند.»
در میدان ولیعصر یک جمع 7نفره از دختران دهه 80 مشغول خرید هستند. آنها حس‌و‌حال عجیبی نسبت به عید نوروز و آمدن بهار دارند. شکوفه خانم می‌گوید: «بیشتر پایان سال که می‌رسد کمی استرس می‌گیرم. البته منظورم استرس بد نیست، این حس‌و‌حال بیشتر به استرسی شباهت دارد که قبل از هیجان آن را تجربه می‌کنیم. واقعا انرژی که این روزها از آدم‌ها ساطع می‌شود را دوست دارم».
مهسا از یک جشن بزرگ و شادی دست جمعی می‌گوید: «نوروز برای من بیشتر شبیه یک جشن تولد بزرگ است. به‌نظرم این روز جشن تولد 80میلیون ایرانی است. همه از وجود آن خوشحالند و انتظار آمدنش را می‌کشند».
پارمیس نوروز را به بخشش و گذشت تعبیر می‌کند و می‌گوید: «عید نوروز حس خوب را در مردم بیشتر از روزهای عادی تقویت می‌کند. وقتی قراراست همه به پیشواز بهار و شادمانی بروند آدم خودبه‌خود دلش می‌خواهد از خیلی از چیزهای آزار‌دهنده فاصله بگیرد. انگار یک جور حس خانه‌تکانی درون هر آدمی جوانه می‌زند که همه را در این حس خوب شریک کند. برای همین سعی می‌کنند بیشتر از گذشته صبور باشند و محبت کنند. خیلی از آدم‌ها از جمله من با بخشش و گذشت، شادی‌های‌شان را بین دیگران تقسیم می‌کنند».
در میان بازار شلوغ 15خرداد نیز پدر مهربانی به اتفاق خانواده 4نفره‌اش برای خرید در مغازه‌های مختلف سرک می‌کشد. آقای ابراهیمی که یک کارمند با سابقه 20ساله است و 50بهار از زندگی‌اش می‌گذرد در مورد نوروز می‌گوید:« به‌نظرم به‌معنای یک زنگ استراحت ویژه است. تعطیلات نوروز از دیگر تعطیلات متفاوت است. در روزهای پایانی سال، همه ما سعی می‌کنیم همه مشکلات را کنار بگذاریم و فراموش کنیم. همه می‌گویند سال جدید است، عید است از خوبی حرف بزنید و همه مشکلات و مسائل را رها کنید. به‌نظر من این بزرگ‌ترین نعمت است. نوروز ما را تشویق می‌کند برای با هم بودن و بستری فراهم می‌کند تا آدم‌ها به‌خود واقعی‌شان برگردند. مشغله‌های روزمره کنار می‌رود و انسان با ‌خودش آشتی می‌کند. اینکه چطور می‌خواهیم از تعطیلات لذت ببریم به‌نظرم بازگشت به‌خود است و این موضوع برای ارتقای کیفی زندگی هر آدمی لازم است. ما در طول سال خیلی کم به‌خودمان رجوع می‌کنیم اما در پایان سال با این آیین نیکو، فرصت بزرگی فراهم می‌شود که هم به لحاظ ظاهری و هم روحی و روانی خودمان را نونوار کنیم. باید ارزش این روزهای خوب را بدانیم».
یکی از کسبه‌های قدیمی بازار 15خرداد که نزدیک به 60سال حجره‌داری کرده هیچ سالی نبوده که خود را از تماشای رفتار مردم در روزهای پایانی سال محروم کرده باشد. کربلایی رضا که 76سالش است وسط دکان خواربارفروشی‌اش نشسته و به عصای چوبی‌اش تکیه زده. او از میانه دکان بیرون و بازار را تماشا می‌کند و پسرانش پاسخگوی مشتریان هستند. کربلایی 10سال است که بازنشسته شده و دکان را به پسرانش سپرده اما هر سال 12- 10روز مانده به عید می‌آید روی صندلی قدیمی‌اش می‌نشیند. او در این‌باره می‌گوید: «این جنب‌و‌جوش مرا سرحال می‌آورد. امیدوارم هر روز سال مردم در این حال‌و‌هوا باشند. من به‌عنوان یک کاسب قدیمی همیشه چشم انتظار شادی و خوشحالی مردم بوده‌ام. شاید اینطور فکر کنید که چون کاسبم فکر جیبم را می‌کنم نه اصلا اینطور نیست. بازار که رونق داشته باشند یعنی حال مردم خوب است. وقتی به کسادی می‌افتد، یک کاسب واقعی و با خدا باید به این فکر کند که مردم در تنگنا هستند. حالا شما ثروت تمام عالم را داشته باش وقتی اطرافت مردمی زندگی کنند که به نان شب‌شان محتاج هستند هیچ ارزشی ندارد. اما وقتی یک نان بخور و نمیر داشته باشی و اطرافت یک ملت شاد و بی‌دغدغه زندگی کنند خودبه‌خود حال تو هم خوب می‌شود. به همین‌خاطر است که من هیچ‌گاه لذت تماشای این شور و حال شب عید را از خودم دریغ نمی‌کنم. خدا شاهد است که از صمیم قلب سر ذوق می‌آیم».

تعطیلات نوروز از دیگر تعطیلات متفاوت است. در روزهای پایانی سال، همه ما سعی می‌کنیم همه مشکلات را کنار بگذاریم و فراموش کنیم. همه می‌گویند سال جدید است، عید است از خوبی حرف بزنید و همه مشکلات و مسائل را رها کنید

این خبر را به اشتراک بگذارید