میرجلال الدین کزازی | پژوهشگر و نویسنده:
نوروز، آشناترین نام در فرهنگ و زبان های ایرانی است. آشنایی این نام هم از آن روست که نوروز، برترین، گرامی ترین و فراگیرترین نماد فرهنگ و تاریخ ایران در جهان شده است. بسیاری از کشورهای جهان که هرگز پیوندی با ایران نداشته اند و بخشی از جهانشاهی ایرانی شمرده نمی شده اند، با نام نوروز آشنایند و حتی این جشن بزرگ ایرانی را ارج مینهند و برمیگزارند. هر جا نام و نشانی از نوروز باشد، بیهیچ گمان می توان بر آن بود که فرهنگ ایرانی تا بدان جای در گسترده است؛ حتی اگر آن جای، آن کشور، در گوشهای دور از گیتی جای گرفته باشد.
نوروز به معنی روزِ نو است. اگر این جشن و آیین باستانی را ما در زبان پارسی نوروز مینامیم، از آنجاست که یکی از خاستگاه های این آیین و جشن که خاستگاه اسطوره ای آن است، پیوندی با این نام داشته است. یکی از بزرگترین، کارسازترین و اثرگذارترین رخدادها در تاریخ افسانه رنگ ایران، پرواز جمشید پادشاه نمادین پیشدادی است در آسمان؛ بدانسان که در شاهنامه آورده شده است: دیوان که در فرمان جمشید بوده اند به خواست او تختی گرانسنگ، گوهرنشان، به زیور میسازند. جمشید بر این تخت برمی نشیند. دیوان تخت را بر دوش می نهند و جمشید را در پهنه های سپهر میگردانند. پس از این گشت و گذارِ شگرف، جمشید به زمین بازمیآید. این رخداد آن چنان شگفتانگیز، خرد آشوب و بی پیشینه بوده است که ایرانیان آن روز را روزِ نو مینامند و جشنی بزرگ میآرایند:
به جمشید بر گوهر افشاندند/ مر آن روز را روزِ نو خواندند
بدین گونه بوده است که جشن نوروز در جهانِ افسانه ها آغاز میگیرد. تو گویی که با آن رخداد، روزگاری دیگر سان آغاز گرفته است. زیرا همواره رخدادهای بسیار شکوهمند، شگرف و شگفتی انگیز، آغاز روزگاری نو میشوند و بر پایۀ آنها سامانه ای گاه شمارانه پدید میآید. این رخداد هم آن چنان بزرگ بوده است که روزگاری نو را آغاز نهاده است. از همین روی جشنی که در گرامیداشت این رخداد برگزار میشده، نوروز نام گرفته است.
نوروز را در همه کشورهایی که بخشی از جهانشاهی پهناور فرهنگی ایران شمرده میشوند، گرامی میدارند و برگزار میکنند. جهانشاهی فرهنگی ایران بسیار پهناورتر از جغرافیای سیاسی کنونی آن است. حتی اگر فراخ بنگریم، جغرافیای فرهنگی ایران گسترده تر از جهانشاهی هخامنشی است که پهنه ای دورمرز را در بر می گرفت.
24 کشور در این پهنه جای داشتند که بسیاری از آن ها بی هیچ نبرد و آورد، بی هیچ ستیز و آویز به این جهانشاهی بی همانند پیوسته بودند؛ زیرا که فرهنگ ایرانی بسیار دورتر از مرزهای فرمانروایی ایرانیان گسترش یافته است. از سوی دیگر زبان شَکَّرین و شیوای پارسی نیز در ایران پس از اسلام گونه ای جهانشاهی یافته است که فرهنگ ایرانی را در کشورهایی بسیار روایی میداده است. یک سوی این جهان شاهی پهناور «کاشغر» بوده است در بخشهای اپاخترین (شمالی) چین، سوی دیگر «قیروان» در مراکش. از همین روست که نوروز قلمروی بسیار دورمرز یافته است در پهنه گیتی.
نوروز؛ برترین نماد فرهنگ ایران
در همینه زمینه :