بایگانیهایفراموششده
امین عارفنیا/ مشاور شهردار تهران
40سالگی انقلاب اسلامی و پخش چند مستند تاریخی از تلویزیونهای فارسیزبان که با چند موضعگیری سیاسی همراه بود، اذهان را متوجه گنجینهای ارزشمند با عنوان آرشیو صداوسیما کرد که ادعای خارج شدن یا فروخته شدن بخشی از آن، تأسفهای زیادی را برانگیخت. حفاظت از میراث فرهنگی، این روزها به یک دغدغه تبدیل شده است؛ دغدغهای که ناشی از فهم جامعه از ارزش میراث پیشینیان و ضرورت حفاظت از آن بهعنوان پیشینه یک ملت باریشه و یک سرزمین متمدن است؛ سرزمینی که براساس برآورد کارشناسان بیش از یک میلیون اثر تاریخی را در خود جای داده که بهدلیل پارهای غفلتها تاکنون فقط 24 عنوان از آنها در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است و 54 عنوان پرونده ایرانی نیز در نوبت ثبت جهانی هستند. غفلت ما محدود به بناها نبوده است و از میان هزاران اثر ناملموس فرهنگی و هنری توانستهایم صرفا 10عنوان و از میان مشاهیر و نامآوران ایرانی صرفا نام 33 نفر را به ثبت جهانی برسانیم.
یونسکو در میان برنامههایی که برای حفاظت از میراث فرهنگی دارد، از سال1992 میلادی با هدف افزایش آگاهی نسبت به خطراتی که میراث مستند را تهدید میکند، برنامهای با عنوان حافظه جهانی را به مرحله اجرا گذاشت تا از تاراج، دادوستد غیرقانونی و نابودی میراث مستند که شامل آثار مکتوب، دیداری و شنیداری است، پیشگیری کند؛ میراثی که نسخ خطی، اسناد نادر و مدارکی همچون عکس، صدا و تصویر را شامل میشود و آنچه گفته میشود از آرشیو صداوسیما خارج شده است را میتوان در زمره آنها برشمرد چراکه آرشیو تلویزیون ایران منحصربهفرد و غیرقابل جایگزین است. هرچند بیتوجهی به میراث فرهنگی اعم از ملموس، ناملموس و مستند آنهم در طول سدههای متمادی باعث از بین رفتن یا تاراج بخش قابلتوجهی از میراث پیشینیان شده است اما استمرار بیتوجهی به سرنوشت داراییهای ارزشمند این سرزمین، غیرقابل پذیرش است.
میراث مستند تلویزیون تا سر از تلویزیونهای دیگر درآورد «واآرشیوهای» بسیاری را درآورد، ابراز تأسفهایی میمون که نباید بهآسانی از کنار آن گذشت و آن را بهانهای کرد برای سؤال کردن از خودمان و متولیان.
باید پرسید در طول همه این سالها بهجز حفاظت از برخی گنجینههای نسخ خطی و اسناد تاریخی برای حفاظت از صدها هزار نسخه خطی ایرانی در معرض خطر و میلیونها کیلومتر سند راکد چه کردهایم؟ وضعیت نگهداری اسناد اداری، مدارک فرهنگی و تولیدات دیداری و شنیداری دستگاههای اجرایی کشور چگونه است؟ آیا دستگاههایی که بیتوجه به قانون اسناد ملی، هزاران برگ از مدارک تاریخی را در بدترین شرایط نگهداری میکنند، مورد مواخذه قرار میگیرند؟ سرنوشت اسنادی که در دهههای گذشته در سیستمعاملهای متفرقه بهصورت دیجیتال تولید شدهاند چه میشود و برای پردازش آنها چه تدبیری اندیشیده شده است؟ مسئولیت آگاهیبخشی عمومی برای حفاظت از اسناد بر عهده کیست؟ آموزشوپرورش برای آشنایی دانشآموزان با اهمیت حفاظت از میراث مستند و نگهداری از مدارک چه کرده است و چه برنامهای دارد؟ علاوه بر این سؤالات، پرسشهای متعدد دیگری نیز میتوان پیرامون وضعیت میراث مستند مطرح کرد؛ پرسشهایی که تأمل درخصوص آنها ضروری و مسئولیتآفرین است؛ مسئولیتی همگانی که ایفای آن به حفاظت از حافظه ملی و داراییهای مستند و تاریخی کشور میانجامد.
اگر به بایگانیهای راکد دستگاههای اجرایی کشور سری بزنیم افسوس ما صدچندان خواهد شد؛ اسناد ارزشمندی که گویای بخشی از تاریخ سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی این کشور است غالبا در غیراستانداردترین شرایط، بدون نظارت و با کمترین میزان حساسیت نگهداری میشوند.
تا اسناد مهمی از تاریخ این سرزمین نابود نشده، به بایگانیهای فراموششده سری بزنیم و اسناد ارزشمند را قبل از آنکه از آکادمیها، نشریات و رسانههای خارجی سردربیاورند، ساماندهی کنیم.
بدانیم بایگانیهای فراموششده گنجینههای ارزشمندی از حافظه ملی کشور را در خود جای دادهاند که رهیافت آیندگان در سفر به گذشته خواهند بود.