• چهار شنبه 12 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 22 شوال 1445
  • 2024 May 01
سه شنبه 3 بهمن 1396
کد مطلب : 4973
+
-

گیوتین‌های پایتخت

گزارشی از خطرات برج‌هایی که در خیابان‌ها و کوچه‌های کم‌عرض ساخته می‌شوند

بلندمرتبه سازی
گیوتین‌های پایتخت

 

الناز محمدی:

سایه ساختمان‌ها آن‌قدر بلند و پهن است که خیابان تنگ و باریک، آفتاب به‌خود نمی‌بیند. هر روز این ساختمان‌های بلند هستند که به خانه‌های قد و نیم‌قد کناری و شاید هم قدوقواره خودشان، به جای آفتاب، سلام می‌دهند و شب‌ها در برابر آسمان کدر و بی‌ستاره پایتخت، حائل می‌شوند. اینجا خبری از آسمان نیست، هر چه هست، برج‌های مسکونی و تجاری است که مثل غول‌‌های آهنین، به استقبال عابران پیاده، ماشین‌ها و موتورها می‌روند؛ آن هم در خیابان و کوچه‌ای که جای نفس‌کشیدن ندارد. نمونه‌ها زیادند، اگر کمی در کوچه‌پسکوچه‌های خیابان فرشته تهران (کمی بالاتر از پارک وی) پرسه بزنید یا سری به خیابان‌‌های فرعی آفریقا بزنید و سر از خیابان‌‌های ولنجک درآورید می‌توانید خیلی از این ساختمان‌های برج مانند را در کوچه‌ها و خیابان‌های کم‌عرض پیدا کنید که مثل یک هیولا در انتظار خوردن خانه‌ها و ساختمان‌‌های کناری، پا را در زمین کوبیده‌اند. یک روز که زلزله بیاید یا زمین نشست کند یا حتی واحدی یا بخشی از این ساختمان‌ها آتش بگیرند، به راستی این خانه‌ها و ساختمان‌های کناری، خورده می‌شوند با آواری که بر سرشان ریخته می‌شود و آتشی که به خانه‌هایشان زبانه می‌‌کشد.

ساختمان‌های بلندمرتبه، برای تهران خطرناکند و وقتی در کوچه‌پسکوچه‌‌های کم‌عرض ساخته می‌شوند، خطرشان مضاعف هم می‌شود؛ وقتی حادثه‌‌ای رخ دهد. آن‌قدر که محله‌‌های شمال تهران درگیر این پدیده هستند، شاید کوچه‌پسکوچه‌های مرکز و جنوب پایتخت، آن را معضلی نبینند اما همین محله‌‌های شمالی -که شیب‌دار هستند و قنات از زیرشان رد می‌شود- بمب‌های ساعتی کلانشهر تهران به شمار می‌روند؛ آن‌قدر خطرناک که کارشناسان ایمنی و متخصصان زلزله‌شناسی از آنها به‌عنوان یکی از موارد تشدید‌کننده بحران، یاد می‌کنند. یکی از این متخصصان، فریبرز ناطقی‌الهی، محقق و استاد مهندسی سازه و زلزله پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی است. او به این سؤال پاسخ می‌‌دهد که اگر زلزله‌‌ای بیاید، چه بر سر ساختمان‌های بلندمرتبه و بناهای مجاورش، آن هم در خیابان‌های کم‌عرض می‌آید؛ «اگر زمین بلرزد، این ساختمان‌ها به‌طور کامل متلاشی می‌شوند و اتفاق بدتر زمانی رخ می‌دهد که این ساختمان‌های بلند، به بناهای مجاور که عموما بدون فاصله از آنها ساخته شده‌اند، برخورد می‌کنند و منجر به فروریختن آنها هم می‌شوند. رعایت نکردن فاصله میان ساختمان‌ها در حالی است که در مناطق شمال شهر- که تراکم این ساختمان‌‌ها در خیابان‌های کم‌عرض بالاست- ساخت‌وسازها به‌دلیل شیب زمین، باید با فاصله انجام شود.»

به گفته این استاد مهندسی‌سازه، به‌دلیل شیب زمین در این مناطق، یک طبقه یا کف، درست در وسط ستون ساختمان دیگری قرار می‌گیرد؛ یعنی ساختمان درست به ستون کناری ساختمان مجاور برخورد می‌کند و بر همین اساس ساختمان کناری هم به همان اندازه دچار خسارت می‌شود؛ «در حادثه‌ای مثل زلزله، فروریختن همین ساختمان‌‌های بلندمرتبه، منجر به بسته‌شدن کوچه و خیابان می‌شود. نمونه این ساختمان‌‌ها را به وفور در خیابان فرشته تهران می‌‌توان دید؛ ساختمان‌‌هایی که اغلب تجاری هستند. اگر زمین بلرزد و این ساختمان‌ها فرو بریزند، همان کوچه‌های باریک، تبدیل به بن‌بست می‌شوند و برای مدت‌ها هیچ نوع امدادرسانی‌ای نمی‌توان در آن منطقه داشت؛ حتی اگر کامل‌ترین تجهیزات دنیا را هم به آن منطقه ببرند. پس از زمین‌لرزه، به‌دلیل نشت گاز، در این مناطق، ما آتش‌‌‌سوزی را هم خواهیم داشت که خود بحران دیگری ایجاد می‌کند.»

 

 

ناطقی‌الهی به موضوع دیگری هم اشاره می‌کند؛ نمای ساختمان‌ها که در زمان وقوع حادثه، به‌ویژه در زمین‌لرزه، می‌تواند عامل مرگ و خطر به‌شمار رود. حال اگر ساختمانی با نمایی مثلا شیشه‌ای، در یک خیابان تنگ و باریک هم جانمایی شده باشد، آن زمان خسارت‌ها بیش از تصور است؛ «ما در زلزله کرمانشاه هم شاهد بودیم که پس از زمین‌لرزه، نمای خیلی از ساختمان‌ها فروریخت که حالا در تهران، همین برج‌‌ها که بعضا با نماهای گران‌قیمتی هم ساخته می‌شوند، زمانی که زمین بلرزد، اول از همه این نماها هستند که فرو می‌ریزند و نقش گیوتین را ایفا می‌کنند. هر قدر در آن مسیر، تردد بیشتری باشد، میزان مشکلات به‌وجود آمده بیشتر می‌شود.» بیشترین ساختمان‌‌های بلندمرتبه در خیابان‌‌های کم‌عرض را شمال شهر تهران دارد؛ جایی که برج‌های 10طبقه و گاهی 20طبقه هم ساخته شده است. اما آنچه بیش از همه این محقق پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی را نگران کرده، تحقیقی است که جایکا (ﺁﮊﺍﻧﺲ ﻫﻤﻜﺎﺭﻱ‌ﻫﺎﻱ ﺑﻴﻦ‌ﺍﻟﻤﻠﻠﻲ ﮊﺍﭘﻦ) درارتباط با زمین‌لرزه و تأثیر آن بر ساختمان‌های بلندمرتبه انجام داده است. به گفته ناطقی‌الهی، این پژوهش ناقص است و شرایط واقعی را مورد بررسی قرار نداده، درحالی‌که مسئولان شهری، همواره به همین پژوهش استناد می‌کنند؛ «من بارها در نامه‌های زیادی این موضوع را مطرح کرده‌ام و به این مطالعه ایراد گرفته‌ام. در این مطالعه مناطق جنوب شهر تهران را در ارتباط با زلزله مورد بررسی قرار داده‌اند اما از مناطق شمالی تهران غافل مانده‌اند و همه اینها در حالی است که شمال تهران روی گسل مشاع قرار دارد. در همین مناطق، ساختمان‌های بلندمرتبه نزدیک به هم وجود دارند که روی بستر سنگی ساخته شده‌اند و درصورت وقوع زمین‌لرزه، این ساختمان‌ها به‌شدت خواهند لرزید. در کنار همه اینها موضوع قنات‌‌ها را هم در این مناطق داریم. قنات‌‌ها از شمال به جنوب حرکت می‌کنند و بخش‌‌های زیرین تمام این ساختمان‌ها را در زمان حادثه، با مشکل مواجه می‌کنند؛ البته همه اینها به‌شدت و فرکانس زلزله بستگی دارد.»

او در ادامه به یک باور عمومی اشتباه هم اشاره می‌کند؛ همین که مردم تصور می‌کنند ساختمان‌‌های جدید و بلندمرتبه توسط مهندسان قابل یا یک اکیپ مجرب ساخته می‌شوند، درحالی‌که براساس اعلام این استاد زلزله‌شناسی، این تصور همیشه درست نیست؛ «اصل موضوع باید اینطور باشد که این ساختمان‌‌های بلندمرتبه از سوی چنین افرادی ساخته شوند اما بارها دیده شده که عموما قراردادها با افراد خاصی بسته می‌شود و حتی گاهی دیده می‌‌شود که مهندسان، هنوز دانشجو هستند اما کار به آنها سپرده شده است، درحالی‌که این ساختمان‌ها به‌دلیل ویژگی‌‌های خاصی که دارند، نیاز به رعایت ضوابط دقیق‌‌تر و ایمن‌تری دارند.» همین هم می‌شود تا در بسیاری از موارد، برج‌‌ها یا ساختمان‌های بلندمرتبه که اغلب نماهای جذاب و منحصربه‌فردی هم دارند، ناایمنی نگران‌کننده‌ای در خود پنهان کرده باشند. ماجرای ناایمنی این ساختمان‌ها، تنها به یک زلزله و پیامدهای آن محدود نمی‌شود. داوود براتی که معاون پیشین پیشگیری سازمان آتش‌نشانی تهران و کارشناس ارشد ایمنی هم هست، از دیگر ابعاد جانمایی این ساختمان‌‌ها در معابر کم‌عرض می‌گوید.

 

 

روند امدادرسانی برای برج‌ها در معابر باریک، سخت است

براتی می‌گوید که وجود این ساختمان‌ها در معابر کم‌عرض، مشکلات ایمنی‌شان را دوچندان می‌کند؛ این موضوع، از ضوابط ایمنی ساختمان گرفته تا تأثیری که در رفت‌وآمد خودروها در همان معابر کم‌عرض دارد، به شکل مضاعفی مطرح می‌شود چرا که قرار گرفتن این سازه‌ها در خیابان‌ها و کوچه‌های تنگ و باریک، در زمان حادثه، امدادرسانی را با مشکل مواجه می‌کند. براتی توضیح‌های دیگری هم به حرف‌هایش اضافه می‌کند؛ «نیروهای امدادی باید در کمترین زمان ممکن که همان دقایق طلایی است خودشان را به محل حادثه برسانند. زمانی که معابر تنگ و باریک باشند و حادثه در ساختمان بلندمرتبه‌ای رخ داده باشد، قطعا روند امدادرسانی با مشکل مواجه می‌شود چرا که از یک‌سو، در این معابر به‌دلیل رفت‌وآمد خودروها، ترافیک بالاست و از سوی دیگر، امدادرسانی به ساختمان‌های بلندمرتبه، مثلا در حادثه‌‌ای مانند آتش‌سوزی، نیاز به حضور خودروهای سنگین و استفاده از ابزار‌های خاص، ازجمله نردبان‌های بلند دارد اما زمانی که معابر کم‌عرض باشند، عملا امکان حضور این دستگاه‌ها وجود ندارد.» براتی در کنار حادثه آتش‌‌سوزی، به رخداد زلزله و پیامدهای آن، به‌ویژه در مناطقی که تراکم این ساختمان‌ها در معابر کم‌عرض بالاست، هم اشاره‌ای می‌کند؛ «اگر در این مناطق زلزله‌ای رخ دهد، ریزش این ساختمان‌‌ها، خیابان یا آن کوچه را مسدود می‌کند و عملا دیگر هیچ امدادی به آن منطقه نمی‌رسد. این ساختمان‌‌ها حتی در حوادث نه چندان جدی هم می‌توانند بحران ایجاد کنند.» به گفته این کارشناس ایمنی، وقوع حادثه در ساختمان‌‌های بلندمرتبه، از یک آتش‌‌سوزی گرفته تا یک نشت گاز ساده، نیاز به ایمن‌سازی‌ دارد اما زمانی که شرایط فیزیکی برای این کار وجود نداشته باشد، عملا جان ساکنان آن ساختمان و در ادامه آن، سایر ساکنان منطقه هم به خطر می‌افتد؛ «ما نمونه این حوادث را در ساختمان پلاسکو یا حادثه آتش‌سوزی در خیابان جمهوری شاهد بودیم. در ساختمان پلاسکو، خیلی از افرادی که از ساختمان نجات پیدا کردند، از طریق نردبان‌‌های بلند خارج شدند و دیدیم که در حادثه خیابان جمهوری، 2 زن، به‌دلیل ایراد فنی در نردبان‌ها، جانشان را از دست دادند، بنابراین نردبان‌‌ها برای ساختمان‌های بلندمرتبه حادثه‌دیده، نقش حیاتی دارند و باید شرایط برای استقرار آنها وجود داشته باشد، درحالی‌که در یک معبر یا خیابان و کوچه باریک، عملا امکان حضور چنین تجهیزاتی وجود ندارد که بخواهد کسی را از خطر نجات دهد.»

او می‌گوید: «دسترسی به ساختمان‌ها برای تأمین ایمنی آنها و امدادرسانی، از مهم‌ترین فاکتورهایی است که در طراحی شهری باید مورد توجه قرار گیرد. شیب و عرض خیابان، تقاطع‌ها و... باید به‌گونه‌ای باشد که خودروهای امدادی و ماشین‌‌های سنگین، امکان دسترسی به آنها را داشته باشند، اما متأسفانه این مسئله در خیلی از مناطق رعایت نشده است و نمونه آن را در منطقه ولنجک و خیابان آفریقا که کوچه‌های باریک و شیب‌دار دارند، می‌بینیم. اینها مناطقی هستند که همیشه درگیر ترافیک هم هستند». این کارشناس ایمنی به نکته دیگری هم اشاره می‌کند. به گفته او تغییر کاربری ساختمان‌ها هم روی کاهش ایمنی، تأثیر زیادی گذاشته است؛ «ساختمانی که مسکونی است، تبدیل به یک مجتمع تجاری می‌شود، بدون اینکه مولفه‌ها و فاکتورهای ایمنی به‌طور کامل در تغییر کاربری به تجاری مراعات شود. به هر حال در قوانین ایمنی، ریسک ساختمان‌های مسکونی از ساختمان‌‌های تجاری کمتر است. ساختمان تجاری ریسک بالاتری دارد و مولفه‌های ایمنی آن با یک ساختمان مسکونی، هم متفاوت و هم حساس‌تر است. ضوابط ایمنی با توجه به تعداد طبقات و کاربری و... درنظر گرفته می‌شود؛ هر چند که در سال‌‌های اخیر شرایط بهتر شده است.»

به اعتقاد براتی، در کنار همه مشکلاتی که این ساختمان‌ها دارند، احداث ساختمان‌های بلندمرتبه، آن هم در کوچه‌های باریک، به‌شدت سیمای شهر را خراب می‌کند؛ «در بسیاری از مناطق شمالی تهران که ساخت‌وساز ساختمان‌های بلندمرتبه روند صعودی پیدا کرده، متأسفانه هیچ هماهنگی‌ای میان سازه‌ها وجود ندارد؛ ساختمان‌‌های خیلی بلند در کنار ساختمان‌‌های کوتاه قرار گرفته‌اند و همین مسئله چهره آن منطقه را مخدوش کرده است، درحالی‌که سیمای شهر، یکی از عوامل ایجاد آرامش در میان افراد است.»

این خبر را به اشتراک بگذارید