وزارت راه و شهرسازی و شرکت عمران بهسازی در دولت فعلی لایحهای را تحت عنوان بازآفرینی شهری مطرح کردند و شهرداری تهران نیز در پناه گفتمان بازآفرینی شهری، امر نوسازی را متوقف کرد. لایحهای که نهایتا درخصوص بازآفرینی تدوین شد، یک سند صرفا علمی است و قابلیت اجرایی ندارد. آنچه تاکنون چرخهای نوسازی را در تهران چرخانده، بستههای تشویقی و تسهیلات ارائه شده است و عملا تاکنون طرح و لایحهای تحت عنوان بازآفرینی شهری نقش فعالی در کشور نداشته است.
به گزارش همشهری،سیدامیر منصوری،عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، در این نشست گفت: در تهران سطوح گستردهای از بافتها نیازمند مداخله هستند اما آنچه باید در اولویت مداخله باشد، عرصههای ناپایدار و ناایمن است که در این حوزه تابهحال اقدامی که ناشی از لایحه بازآفرینی باشد، مشاهده نشده است. مسئله اصلی این است که آیا نسخه و اختصاصی در شهر تهران برای بافتهای ناپایداری که در برابر زلزله دفاعی ندارند، وجود دارد؟ تشویق برنامه نیست، بلکه کمک برنامه است. ما برای ایمنی برنامهای نداریم. شهرداری تهران باید وظیفه نجاتبخشی را مستقل از دیگر وظایف نوسازی مطالبه کند. پروژه نجاتبخشی نباید متوقف عوامل دیگر باشد.
همچنین کاوه حاجیعلیاکبری، مدیرعامل سازمان نوسازی شهر تهران در این نشست تأکید کرد: حرکت از سمت نوسازی به بازآفرینی، نتیجهای جز افزودهشدن بار اقتصادی به مداخله در محدودههای ناکارآمد نداشته است. امروز مسیر ما 2 رکن اصلی دارد؛ یکی مسأله برنامهریزی برای توسعه محلات فرسوده و ناکارآمد و دیگری مداخله در محدودههای ناکارآمد و فرسوده غیرسکونتگاهی متروک. از مشکلات محدودههای فرسوده مساله فقدان خدمات و زیرساختهای شهری است و از آنجا که در گذشته بیشترین تمرکز بر نوسازی مسکن بود، اکنون باید تمرکز اقداماتمان به سمت قلمرو عمومی و مجموعهای از خدمات پشتیبان سکونت باشد که کیفیت زندگی را در این محلات ارتقا میدهد. در توزیع مشوقها و اعطای یارانهها برای ساختوساز در بافتهای فرسوده 2 اصل عدالت و کیفیت مدنظر است؛ یعنی مشوقها بهصورت عادلانه توزیع شود و هر مشوق در قبال ارتقای کیفیتی، واگذار شود.
مهران احمدپور،دبیر کمیته مردمی رسیدگی به مشکلات بافت فرسوده تهران افزود: دولتمردان بهجای تسهیلگری در موضوع بافت فرسوده، تسریگری کرده و مداخلات نابجا داشتهاند. مجلس در سال۸۴ تصویب کرد که سالانه ۱۰درصد از بافت فرسوده باید نوسازی شود که با توجه به این مصوبه تا بهحال باید نوسازی بافتها به اتمام میرسید اما نشد؛ بنابراین کاری انجام نشده است. اگر با همین روند بخواهیم ادامه دهیم باید ۲۰سال دیگر صبر کنیم و در این زمان ساختمانهایی که ۱۰سال پیش نوسازی شدهاند نیز مجددا فرسوده میشوند. بهعلاوه بسیاری از سرمایهگذران صرفا پول میآورند و تخصصی در این حوزه ندارند؛ بنابراین اکثر بناهای ساختهشده ایراد دارند. در نوسازی بافتهای فرسوده فقط ساخت بنا درنظر گرفته شده است؛ درحالیکه در کنار ساختوساز باید بستههای اجتماعی و فرهنگی نیز درنظر گرفته شود و این موضوع جزئی جدانشدنی از نوسازی است. در امر بازآفرینی اول باید مردم در بافت دیده شوند نه آهن و سنگ. اگر مدیری میخواهد بازآفرینی کند باید از دریچه چشم مردم نگاه کند اگر نه، بازآفرینی بیشتر یک شوخی است. اعطای مشوقها مخصوصا در محلات پایینشهر بهدلیل ضعفهای اقتصادی مردم، در نوسازی بافت فرسوده مؤثر است. فقط مشوقها هستند که باعث میشوند سرمایهگذاران برای نوسازی به این محلات ورود کنند.
ارزیابی برنامه بازآفرینی شهری در بافتهای فرسوده تهران
در همینه زمینه :