
زیر آسمان شهر
بحران کمآبی و مسئله امنیت ملی

فرهاد توحیدی | نویسنده و فیلمنامهنویس:
بحران کمآبی در ایران متأسفانه چندان موسمی نیست و بهنظر مــیرســد تداومش آنقدر هست که بتوان آن را بحرانی پایدار نامید. ما در کشوری زندگی میکنیم که بخش قابلتوجهی از آن، به شکل سیستماتیک دچار خشکسالی و کمآبی است. بهخصوص در نقاط مرکزی ایران، از دیرباز این مسئله وجود داشته و اساساً یکی از شرایط اقلیمی این مناطق که بخش بزرگی از کشور را هم شامل میشوند، بوده است. نکته اینجاست که پیشینیان ما با علم به وضعیت اقلیمی، اهل تدبیر بودند و در حد وسع و امکانات، میکوشیدند خشکسالی تبدیل به بحران نشود. بهواقع شیوه زیست ایرانیان منطبق بر شرایط اقلیمی بود. همان دقتی که مثلا در معماری قدیم صادق است و درست در نقطه مقابل شیوه معماری بیهویت این سالها قرار میگیرد، در تخصیص منابع محدود آب هم وجود داشته است. برخلاف امروز، ما در گذشته مردمانی قناعتپیشه بودهایم. درست عکس این روزگار که به مردانی مسرف تبدیل شدهایم. داستان چگونگی این سیر تحول در رفتار ایرانیها، بحثی است طولانی که میشود جداگانه بهآن پرداخت. فعلا با نتیجه این دگردیسی رفتاری کار داریم که باعث شده ما اساساً در مصرف انرژی بسیار بیمبالات باشیم.
ما همانقدر در مصرف آب بیمبالاتیم که در مصرف برق، گاز، بنزین و... بههمین دلیل حتی وقتی خبر بحران کمآبی را میشنویم بازهم در مصرف آب شرب، طوری رفتار میکنیم که بخش زیادی از این آب را هدر میدهیم. هرچند در این زمینه بخش اصلی آب در بخش کشاورزی هدر میرود و سهم آب شرب اندک است ولی همین درصد بهظاهر کم هم در شرایط بحرانی میتواند دردسرساز باشد. همانطور که الان در بسیاری از نقاط کشور شاهد این بحران هستیم مسئله آب و در سطح کلانتر محیطزیست، در نتیجه سالها اهمال و بیتوجهی به بحرانی بسیار جدی تبدیل شده؛ بحرانی که میتواند در آینده به اتفاقهای بسیار ناگوار بینجامد. زمینههایش را هم میشود در همین چالشهایی که سرمسئله آب در برخی شهرها بهوجود آمده مشاهده کرد. با تداوم وضعیت فعلی، این دعواها و تنشها دامنهاش بسیار گستردهتر خواهد شد. این تنشها میتواند به چالشهای قومیتی هم دامن بزند و همین الان هم تا حدودی این اتفاق افتاده است. برای تغییر این وضعیت و خروج از بحران هم باید کارهای زیادی انجام دهیم.
مهمترینش، یافتن راهکار برای خروج از انحطاط تاریخیای است که در 80سال اخیر دچارش شدهایم. یعنی درست از وقتی که اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی وابسته شد. آنچه امروز شاهدش هستیم حاصل سالها سیطره اقتصاد نفتی- رانتی است. اینکه ما یکی از بدترین شیوههای مصرف انرژی را در کشورمان شاهدیم، محصول همین اقتصاد رانتی است؛ اقتصادی که قناعت و قدردان نعمتهای خدادادی بودن را بهعنوان فرهنگ دیرینه ایرانیان متحول کرد. روی دیگر سکه هم سوءمدیریتهای همه این سالها بوده که پشت درآمدهای حاصله از فروش نفت پنهانشده و کمتر به چشم آمده و حالا امروز شاهد نتایج تلخش هستیم. مثل همین موضوع کمآبی که دورانی طولانی به آن توجه نشد و اگر این رفتار تغییر نکند، دور نخواهد بود روزی که آب تبدیل به مسئله امنیت ملی شود.