در بررسی 5 استاد دانشگاه از 40سالگی انقلاب تبیین شد
چالشهای دهه پنجم جمهوری اسلامی
چالشهای انقلاب اسلامی در دهه پنجم هفته گذشته در نشستی به نقد و بررسی استادان علوم سیاسی، جامعهشناسی و فلسفه دانشگاه گذاشته شد. الهه کولایی عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، حمیدرضا جلاییپور عضو هیأت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تهران، علیرضا بهشتی و علیرضا شجاعیزند اعضای هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس و سعید زیباکلام عضو هیأت علمی گروه فلسفه دانشگاه تهران 5مدرس دانشگاهی حاضر در این نشست بودند. علیرضا بهشتی در جلسه چهارشنبه هفتهگذشته که سایت جماران مشروح آن را بهتازگی منتشر کرده است، از ایده پیشرفت ایرانیان بهعنوان یکی از مطالبات تحققنیافته آنها سخن گفت. او در این نشست که در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد، تصریح کرد: شاید بتوان گفت که پس از نخستین تماس یا مواجهه ایرانیان با تجدد طی جنگهای ایران و روس در دوره پادشاهی فتحعلیشاه قاجار و آگاهی عمومی نسبت به عقبماندگی ایران از دنیای پیرامونش، ایده پیشرفت به عنوان اصلیترین آرزوی مردمان این سرزمین و پایدارترین مطالبه ملی جامعه ایرانی باقی مانده است؛ ایدهای که بعدها در ادبیات سیاسی کشور با عنوان توسعه به رسمیت شناخته شد و هدف اصلی همه دولتهای ایران معاصر قرار گرفت.
نباید فریب تکنوکراتها را خورد
سعید زیباکلام در این نشست با بیان اینکه سرکوب آزاداندیشی بخش قابل توجهی از فرهنگ ماست و در جان ما عمیقا خانه کرده است، تصریح کرد: راجع به عدالت در سالیان گذشته نکاتی گفتهام که ترجیح میدهم اینجا دیگر مطرح نکنم، بلکه میخواهم درباره موانع آزادی اندیشیدن صحبت کنم. ما در کشورمان به نوعی رفتار میکنیم که فرد منتقد و آزاداندیش از درون پژمرده و منصرف میشود. در ادامه نیز فضایی منفی علیه پژوهشگر منتقد ایجاد میشود. در نتیجه فرد منتقد فشارهای روانشناختی، اجتماعی، مالی و اقتصادی را تجربه میکند و آزاداندیشی به طور مستمر سرکوب میشود. در کشورهایی که چنین رویکردی وجود دارد، به مناسبتهای مختلفی برای آزاداندیشی جشن و جشنواره برگزار میشود. طنز تلختر این است که افرادی که بیشترین سهم و نقش را در سرکوب آزاداندیشی دارند، بیشترین سهم را هم در برگزاری این جشنها دارند. او گفت: نباید فریب تکنوکراتهای مهندسیاندیشی که از صدر تا ذیل نظام را اشغال کردهاند، خورد. ما و نسل وطندوست و شجاع با یک دنیا عشق و صدق وارد معرکه شدیم، اما با اقداماتی عاجل به اتهام عاملان نظام شاهنشاهیبودن حذف شدیم و بعد از آن، انقلاب فرهنگی را شاهد هستیم. امروز با دربار زر و زور و تزویر مواجه هستیم. نمیخواهم بگویم تمام مسائل این ۴۰ سال توسط این جریان رقم خورده است، اما بخش قابل توجهی، حاصل همان اندیشههای خام مهندسیاندیشانه است.
نگاه به شرق ناشی از تحریمها نباشد
علیرضا شجاعی زند اما در این نشست فرض جمهوریت برای حکومتهای ایدئولوژیک را یک امر غیرقابل انتظار و مخاطره دانست و افزود: همین پدیده برای حکومتهای دینی نیز بهمراتب مسئلهآفرینتر است؛ یعنی عنوان جمهوریت اگر با هر شکلی در این ساختار بیاید، برای حکومتهای ایدئولوژیک و به طور خاصتر حکومتهای دینی، مسئلهآفرین است. این مسائل که برای ما از انقلاب آغاز شد، جلوههای مختلفی دارد که بخشی از آن مربوط به دین ماست و از سوی دیگر مربوط به انتظاراتی بوده که از دین وجود دارد. این دو نوعا نسبت به یکدیگر همسو و همطراز نیستند. الهه کولایی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران نیز در این نشست شعار استقلالخواهی انقلاب ایران را بررسی کرد و گفت: ما نمیتوانیم فراموش کنیم، وقتی مردم ایران در آغاز قرن بیستم برای مهار استبداد، اولین جنبش مشروطهخواهی در غرب آسیا را به راه انداختند. سرنوشت این انقلاب با نفوذ انگلیسها، روسها و تمامی مداخلاتی که در کشور ما چندان جدید نبود و از سدههای گذشته وجود داشت، به کجا رسید. تاریخ ما سرشار از این مداخلات است و ما باید آن را مرور کرده تا اهمیت موضوع استقلال را بهتر متوجه شویم. او بیان کرد: نگاه به شرق ما نباید ناشی از تحریمهایی باشد که از جانب غرب وضع میشود، زیرا در چنین حالتی شرق میداند که ما از سر ناچاری به سراغش رفتهایم و در این میان هر رفتاری که دوست دارد، با ما میکند. از سر ناچاری به سراغ شرقرفتن، ما را وارد فضایی میکند که تعیینکننده اصلی آن دیگر ما نیستیم. سیاست نگاه به شرق این است که ما در عین اینکه به شرق توجه داریم، غرب را هم داشته باشیم؛ یعنی هم شرق را داشته باشیم، هم غرب را و این دو را متقابلا از هم بترسانیم.
مشکل دولتموازی
حمیدرضا جلاییپور، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران در این نشست گفت: در زمان امام، شاید گروههای فشار بودند ولی دولت موازی بعدا توانست به این صورت شکل بگیرد. او تصریح کرد: نظام سیاسی ایران بعد از گذشت 40سال، نظامی خودخنثیکننده است؛ یعنی ما در جمهوری اسلامی دو دولت داریم، یکی دولت رسمی که به آن رأی میدهند و تا حدودی هم پاسخگوی مردم است و از طریق سازوکارهای انتخاباتی شکل گرفته و بودجهای روشن دارد و به تعبیری زیر ذرهبین است. جلاییپور در ادامه با بیان اینکه در موازات دولت رسمی دولت دیگری قرار دارد، گفت: دولت موازی از امکانات عمومی استفاده میکند، ولی جلوی چشم نیست و پشت دولت رسمی قرار دارد و اعلام میکند که مشروعیتش برگرفته از یک تفکر اسلام انقلابی جهانی است و میخواهد این را بگوید که مسائل دیگری برایش اهمیت دارد.