• دو شنبه 31 اردیبهشت 1403
  • الإثْنَيْن 12 ذی القعده 1445
  • 2024 May 20
پنج شنبه 25 بهمن 1397
کد مطلب : 47753
+
-

دوباره ساختن خیلی مهم است

دوباره ساختن خیلی مهم است

یادداشت هفته

اینکه ما هر روز داریم در زمینه طلاق رکورد می‌زنیم، خبر جدیدی نیست. آنقدر هم عدد و رقم عجیب و غریب گفته شده که دیگر این سوژه نخ‌نما شده است. همین چند وقت قبل بود که به‌طور رسمی اعلام شد به ازای هر ۳دقیقه، یک طلاق در سازمان ثبت احوال کشور به ثبت می‌رسد که تاکنون چنین رکوردی در ثبت جدایی زوج‌ها سابقه نداشته است.
خب الان سؤال اینجاست که چرا داریم به این سرعت مرزهای طلاق را درمی‌نوردیم و جلو می‌رویم؟ قطعا برای پاسخ به این سؤال باید جست‌وجویی در سبک زندگی‌مان داشته باشیم. سبک زندگی، البته موضوعی است که مدت‌هاست وجود داشته و درباره آن صحبت شده و می‌شود؛ توسط جامعه‌شناسان، انسان‌شناسان، مذهب‌باوران، علمای دینی و... . نخستین سؤالی که هنگام طرح این بحث مطرح می‌شود اهمیت آن است. چرا می‌گوییم سبک زندگی در آمار و ارقام میزان طلاق تأثیرگذار است؟ واقعا چرا باید به موضوع سبک زندگی بپردازیم؟ وسط این همه مشکلاتی که داریم، آیا وقت پرداختن به این حوزه هم اساسا پیش می‌آید؟ سبک زندگی اساسا برآمده از نگاه ما به جهان و در حقیقت جهان‌بینی ماست و در همه جای زندگی ما خودش را نشان می‌دهد. چون بحث مهمی هم هست خیلی‌ها به آن وارد شده‌اند تا به نوعی، چیزی در این میانه خلق کنند و این عرصه را خالی نگذارند؛ از دانشگاهیان بگیر تا اهل حوزه و دیگران. از صبح که از خواب بیدار می‌شویم تا شب که به خواب می‌رویم چه می‌کنیم؟ زندگی می‌کنیم. این زندگی شامل چه چیزهایی است؟ شامل کارها و رفتارهایی که داریم. همه اینها سبک زندگی ما را می‌سازد. خب حالا برای بهتر زندگی کردن چه باید کرد؟ راه‌‌حل چیست؟ چطور می‌توانیم به سبک زندگی خاص خودمان برسیم؟
به‌نظرم اینکه در کتاب‌ها، مقاله‌ها، سمینارها و کنفرانس‌ها دنبال سبک زندگی باشیم، به بیراهه رفتن است. در یکی از سایت‌های اینترنتی مطلبی به چشم‌ام خورد که مرا به فکر فرو برد. با زوج پیری مصاحبه کرده بودند و راز ۶۵سال زندگی و تداوم و بقای این زندگی را از آنها پرسیده بودند که چگونه رابطه‌تان را اداره کردید که توانستید ۶۵سال با هم بمانید؟ پیرزن پاسخ داد:« ما در دورانی متولد شدیم که اگر چیزی خراب می‌شد، آن را درست می‌کردیم، دور نمی‌انداختیم»؛ دو جمله است. اما در همین دو جمله رازهای خوب زندگی نهفته است. آیا در این دوره هم زوج‌ها چنین کاری در زندگی انجام می‌دهند؟ آیا ما هم در زندگی‌‌مان چیزهایی که خراب شده را می‌سازیم؟ از وسایل زندگی گرفته تا مسائل زندگی؟ اگر طرف مقابلمان اشتباهی کرد می‌توانیم ما هم در درست‌کردن اشتباهش کمکش کنیم یا تا آنجا که بتوانیم سرکوبش می‌کنیم و دست آخر از خود دور می‌کنیم؟ نمی‌خواهم شعارهای اندیشمندانه بدهم و ادای روشنفکرنماها را دربیارم که متأسفانه هر روز هم زیادتر می‌شوند اما واقعا باید کمی به گذشته برگردیم و زندگی گذشتگانمان را کنکاش کنیم که چه می‌کردند که زندگی خوبی داشتند و از این آموخته‌ها در زندگی خودمان نیز استفاده کنیم. کم نیستند اشخاصی که هنوز متعلق به آن دوره هستند و ما بی‌تفاوت از کنارشان رد می‌شویم درصورتی که به‌نظر من آنها دایره‌المعارف سیار زندگی هستند. بیایید برای یک‌بار هم که شده این کار را برای هرچه بهتر شدن زندگی خودمان انجام بدهیم. مطمئنا نتایج خوبی خواهیم گرفت.

این خبر را به اشتراک بگذارید