مرثیهای برای یک رؤیا
محمد کرباسی/ دبیر گروه دانش و فناوری
بیشتر از ۵۷ سال قبل مارشال مکلوهان پیشبینی کرده بود که در آینده تحت تأثیر وسایل ارتباطات جمعی، دیگر مرزها کمتر از گذشته دیده میشوند و دنیا به دهکدهای جهانی تبدیل خواهد شد. اکنون ما سالهاست که جزئی از آن آینده هستیم. اینترنت یا شبکه جهانی طی سالها باعث شد تا مرزهای جغرافیایی بیمعنا شوند و فارغ از مکان فیزیکی، آدمها بتوانند در فضایی مجازی با هم در ارتباط باشند و تبادل افکار صورت بگیرد. اینترنت آن قدر برایمان اکنون مأنوس است و آن قدر کارهای غیرممکن در گذشته را برایمان آسان کرده که شاید نشود به نبودش فکر کرد. رشد اینترنت در کمتر از ۲۰ سالی که از ابداع آن میگذرد، با رشد و جهشی که انقلاب صنعتی در طی ۵۰ سال فراهم کرد برابر دانسته میشود.
آن رویا برای شبکهای جهانی اما چند سالی است که هر روز بیشتر درگیر حاشیهها و سیاست میشود. ۴.۳ میلیارد نفر از مردم دنیا یا به صورت دقیقتر ۵۷ درصد ساکنان زمین از اینترنت برای ارتباط و کارها و فعالیت خود استفاده میکنند. بزرگترین نگرانی برای جامعه اطلاعاتی جهان اکنون اما این است که هر کشوری اینترنت خاص خود را داشته باشد. سیاستهای حاکمان باعث شده تا آن شبکه جهانی که قرار بود روزی مرزها را از میان بردارد و مردمان کشورها را به هم نزدیکتر کند گرفتار اتفاقاتی شود که سالها نسل بشر در زیر خاکستر آتش جنگها به تلخی تجربه کرده است. حالا دیوارها و سیمهای خاردار در حال قدعلم کردن در اینترنت هستند و مردمان جهان بار دیگر قربانیان نبرد؛ نبردی که این بار برای تجزیه و بالکانیزاسیون اینترنت در جریان است.
تهدید و تحریم باعث شده تا در سالهای اخیر کشورهای مختلف در فکر درست کردن اینترنت خاص خود با شبکههای محلی باشند. آمریکاییها که هنوز هم تصور دارند حاکمان اینترنت هستند اینترنت را ابزاری برای تهدید کردهاند. چینیها با ۳۸۰ میلیون کاربر اینترنت سالهاست تلاش کردهاند با سیاست دیوارهای بلند، مردم کشورشان را در پلتفرمهای بومی خودشان نگه دارند. روسها هم حالا به نظر میرسد با گزارشها درباره آزمایش قطع اینترنت به دنبال شبکه محلی خود هستند. در حالی که آمریکا با تحریم خط و نشان میکشد، مقامهای کشورهای دیگر هم برای خودشان این حق را قائل میشوند تا به جای شبکه جهانی که قرار بود دسترسی آزاد به اطلاعات را مهیا کند به دنبال شبکههای محلی باشند. گروهی از سیاستمداران هم نگرانیها درباره حریم خصوصی، اطلاعات شهروندان خود و سوءاستفاده از بیگدیتا را مطرح میکنند.
بخشی دیگر هم میگویند که آمریکا به دنبال جهتدادن به افکار جهانی است و باید به همین خاطر مردم را از این «شبکه شبکهها» جدا کرد. شاید این تجزیه در نظر اول راهحل خوبی به نظر برسد و تصور کرد میشود همه چیز را ایزوله و کنترل کرد، اما این راهکار در نهایت ضربهای مهلک در ارتباط جهانی است و اتفاقا آمریکا را به هدف منزوی کردن کشورهایی که به دنبال تحریم آنهاست میرساند. آمریکا حداقل در لایه شبکه دیگر حکمران اینترنت نیست. واشنگتن شاید بتواند در لایه خدمات کشورها را در اینترنت تحریم کند اما نمیتواند دست به قطع اینترنت کشوری بزند. کشورها به جای تجزیه اینترنت و ساخت شبکههای محلی باید تلاش کنند تا قوانین جهانی و بینالمللی برای حریم خصوصی را به تصویب برسانند و شرکتها را ملزم به اجرای آنها کنند. به جای فرار از ارتباط جهانی و بستن پلتفرمها باید کاربران هر کشوری بتوانند صدای خودشان را به مردم کشورهای دیگر جهان برسانند تا ابزار امروز جهان تنها در اختیار کشورهای معدودی باقی نماند. منظور از حکمرانی اینترنت اعمال قدرت سیاسی برای مدیریت امور مرتبط با اینترنت است؛ به طوری که اینترنت در ید اختیار یک حاکم نباشد و تمامی ملل با پروتکلهای تعریفشده بینالمللی حقوقی، بخشی از این حاکمیت را در دست گیرند. اینترنت در نظم حقوق کنونی برای همه و برای هیچکس است و میراث مشترک بشر به حساب میآید.
در حال حاضر مجامع حقوقی و فنی بسیاری در خصوص تعریف حدود و ثغور حکمرانی اینترنت در سراسر جهان فعالیت میکنند. کشورهای مختلف از جمله ایران هم قادر هستند با حضور فعال در این عرصه دیدگاههای خود را بازگو کنند و در موارد مختلف مانند بیانیه پاریس جزئی از یک تعامل جهانی به جای تجزیه اینترنت باشند.