جنجال آرهنا
تصور میشد مسابقه حساس فولاد و پرسپولیس، در ورزشگاه تازهتاسیس فولاد آرهنا برگزار شود اما ظاهرا در فوتبال ایران، «افتتاح» یک استادیوم به معنی برگزاری بازی در آن نیست و هوادارانی که قصد دارند بازیهای فولاد را در این ورزشگاه تماشا کنند، باید مدت بیشتری صبر کنند. جدال میان شاگردان برانکو و قطبی در ورزشگاه غدیر، نگرانیهای خاص خودش را برای تیم صدرنشین لیگ برتر داشت، چراکه آنها خاطرات چندان خوبی از این استادیوم در ذهن ندارند. بازیکردن در هیچ شهری در ایران به اندازه اهواز برای پرسپولیسیها دشوار بهنظر نمیرسد. همین فصل آنها پس از 2پیروزی متوالی در هفته سوم لیگ، مهمان استقلال خوزستان بودند و با پرتاب شدید و قطعنشدنی سنگ از سوی هواداران تیم میزبان روبهرو شدند. مسابقه بارها متوقف شد اما در نهایت در حالی به پایان رسید که کاملا از شرایط عادی خارج شده بود. پیش از این نیز در نبرد با استقلال خوزستان، استقلال اهواز و فولاد، پرسپولیسیها تجربه پذیراییشدن با سنگ را داشتهاند. در مسابقه روز یکشنبه خوزستان، خبری از پرتاب سنگ در استادیوم نبود اما ماجراهای رقمخورده در ورزشگاه آنقدر عجیب بودند که پرسپولیسیها ترجیح میدادند با همان سنگهای قبلی پذیرایی شوند!
وقفه طولانیمدت برای اتوبوس تیم پرسپولیس در استادیوم غدیر، روحیه پسران پروفسور را کاملا بههمریخت. آنها برای تمرین نهایی به ورزشگاه آمدند اما مدت زیادی را روی صندلیهایشان گذراندند. اگر به هر دلیلی امکان ورود این تیم به فضای درون ورزشگاه وجود نداشت، چرا مسئولان برگزاری بازی این موضوع را قبل از حرکت اتوبوس با تیم در میان نگذاشتند تا پرسپولیس برای دقایق بیشتری در هتل بماند و دیرتر خودش را به استادیوم برساند؟ قطعشدن برق ورزشگاه، بهانه بستهبودن درها به روی بازیکنان و تماشاگران پرسپولیس بود اما چطور باید باور کرد که یک ورزشگاه فوتبال در اهواز، چیزی به نام «برق اضطراری» ندارد؟ ستارههای پرسپولیس در شرایطی به رختکن غدیر رفتند که ناچار بودند از نور تلفنهای همراه برای روشنکردن این رختکن استفاده کنند. بهصورت همزمان نیز مدام شایعه لغو بازی به گوش میرسید و بدون تردید این موضوع نیز به سهم خودش روی ذهن پرسپولیسیها اثر میگذاشت. برای داستان قرمزها و اهواز، انگار نقطه پایانی وجود ندارد. این شهر قرار است همیشه نبرد با پرسپولیس را بیرون از زمین مسابقه آغاز کند. شاید در یک شرایط عادی، 2تیم نمایشی تماشایی ارائه میکردند و بازی جذاب از آب درمیآمد اما این سناریو، عملا فوتبال را کشت و اجازه نداد که تیم برانکو بازی همیشگیاش را به نمایش بگذارد. حالا این باور در بین مهرههای سرخپوش وجود دارد که زنجیره این اتفاقات بهصورت تعمدی کنار هم چیده شدهاند. آنها به این باور رسیدهاند که این بار به جای پرتاب سنگ، نقشه هوشمندانهتری از سوی میزبان برای پیروزی در بازی طراحی شده است.
ضعف و انفعال سازمان لیگ در برگزاری بازیهای معمولی، ماهیت این نهاد را بیشتر از همیشه آشکار میکند. سعید فتاحی به جای انجام وظیفهاش، بیشتر بهدنبال دوربینها میگردد تا از هر فرصتی برای خودنمایی استفاده کند. او در استادیوم حتی با هواداران پرسپولیس صحبت میکند و در راهروی ورزشگاه خودش را به اتوبوس سرخپوشان میرساند تا مستقیما همهچیز را به آنها توضیح بدهد. فتاحی بهعنوان مسئول برگزاری بازیها در سازمان لیگ فوتبال ایران، عملا همه جا هست اما اگر این حضور مؤثر باشد، طبیعتا اتفاقاتی مثل بازی اهواز بهوجود نمیآید. او بیشتر از آنکه بهدنبال نظم و امنیت هر جدال باشد، به جستوجو برای دوربینها ادامه میدهد. فوتبالی که با مدیرانی مثل فتاحی قدرت برگزاری دیدارهای لیگ برتر در شرایط استاندارد را نیز ندارد، طبیعتا هرگز نباید به دریافت میزبانی رقابتهای بزرگ امیدوار باشد؛ مدیرانی که همه جا هستند و در واقع، هیچ جا نیستند.