گفتوگو با شکرخدا گودرزی، بازیگر نقش امامخمینی ره در سریال معمای شاه
27 بار گریم شدم
بهنام سلطانی
سریال تاریخی معمای شاه انتقادات گاه و بیگاهی را متوجه محمدرضا ورزی در مقام کارگردان کرد اما برای شکرخدا گودرزی که بعد از چند دهه فعالیت هنری در تئاتر، مهمترین نقش این سریال را پذیرفت آغاز یک ماجرای تازه بود. گودرزی سالها در مقام کارگردان، بازیگر و مدرس تئاتر فعالیت کرد اما تا قبل از ایفای نقش امام در سریال معمایشاه در کانون توجه منتقدان و عموم مردم قرار نگرفته بود. در چهل سالگی انقلاب و در روزهایی که بریدههایی از سریال معمای شاه با نام«فوق سری» از تلویزیون پخش میشود با گودرزی که لیسانس کارگردانی را از دانشکده هنرهای زیبا و فوق لیسانس کارگردانی را از دانشکده تربیت مدرس گرفته درباره ماجرای انتخاب شدنش برای بازی در نقش امام(ره) و مسیری که برای نزدیک شدن به این نقش طی کرد گفتوگو کردهایم. او میگوید از بازی در سریال معمای شاه بهعنوان فرصتی برای شناخت وجوه شخصیتی امام استفاده کرده است.
شما ازجمله بازیگرانی هستید که فعالیت در تئاتر را به سینما و تلویزیون ترجیح میدهید. چه اتفاقی افتاد که ایفای نقش در یک سریال تلویزیونی را پذیرفتید؟
ماجرا به زمانی برمیگردد که محمدرضا ورزی، کارگردان سریال معمای شاه برای تماشای نمایش ساقی به تئاتر شهر آمد. در نمایش ساقی به کارگردانی امیر دژاکام نقش شاعر شوریدهحالی را بازی میکردم که جایی در مدح امامعلی(ع) شعر میخواند. آقای ورزی شب بعد هم آمد و در مجموع 3 شب متوالی تماشاگر کار ما بود. بعد از نمایش آخر، به من و امیر دژاکام گفت همان شب اول بازیگر نقش امام را پیدا کردم، شب دوم نظرم قطعی شد و شب سوم به دستیار کارگردان گفتم فقط از شکرخدا گودرزی کلوز آپ بگیر و در نهایت هنگام مدیحهسرایی گفتم کار تمام است و بازیگر نقش امام انتخاب شد.
چند بازیگر مطرح دیگر برای این نقش انتخاب شده بودند. چه شد که قرعه نهایی به نام شما افتاد؟
ولیالله مومنی، دکتر قطبالدین صادقی، عبدالرضا اکبری و جمشید هاشمپور که همگی از استادان بازیگری هستند و چهره آنها شباهتهایی به چهره حضرت امام داشت برای این نقش گریم شده بودند اما رضایت کارگردان جلب نشده بود. وقتی قرار است بازیگر نقش یک شخصیتی بهویژه شخصیت مهمی مثل حضرت امام را بازی کند به لحاظ فیزیکی باید ماکتی از آن شخصیت باشد و با عمق نگاهش به دوربین آنقدر به نقش نزدیک شود که بتواند حس را به بیننده القا کند.
حتما گریمهای سنگین هم بخش مهمی از کار بوده است. برای ایفای این نقش چند مرحله گریم را پشت سر گذاشتید؟
روی هم رفته 27جلسه گریمهای مختلف را تست کردیم اما در همان گریم اول نتیجه کار شگفتانگیز بود و آقای ورزی به شهرام خلج که طراح گریم بود سفارش کرد که از حالا روی جزئیات و حتی روی تار موها کار کند. در گریم آخر به نقطهای رسیدیم که همه شباهت به حضرت امام را باور کردند. البته گریم بخش ظاهری کار بود و کار اصلی زمانی شروع شد که قرار بود شخصیت بینظیر امام را بازی کنم.
بازی کردن چنین نقش مهمی برای بازیگر تیغدولبه است. قبل از شروع کار، بازی کردن نقش امام را برای خودتان فرصت میدانستید ؟
میدانستم که بعد از تماشای سریال همه درباره این نقش نظر خواهند داد. به همین دلیل این کار روزبهروز و لحظه به لحظه برایم مهمتر و حساستر شد. بهویژه اینکه حضرت امام چندین سخنرانی تاریخی و ماندگار داشتند و من باید مونولوگها و دیالوگهای تاریخیای که در ذهن همه نقش بسته را با ظرافت بازی میکردم.
بازی در فیلمها و سریالهای تاریخی مستلزم مطالعات عمیق و طولانی درباره تاریخ و شخصیتهاست. برای درک کاراکتر امام(ره) و نزدیک شدن به نقش چقدر مطالعه کردید؟
حضرت امام شخصیت برجسته و در عین حال پیچیدهای بودند و زمانی که قرار است بهعنوان بازیگر به چنین شخصیتی نزدیک شوی باید کاراکتر اصلی را با تمام وجود درک کرده باشی. از این بابت مشکلی نداشتم چون سال 57 که انقلاب شد 18سالم بود و میتوانم بگویم دوران نوجوانیام با گوش دادن به سخنرانیهای امام سپری شد. در واقع این آشنایی از دوران نوجوانی با من همراه بوده است. یادم هست وقتی 14سالم بود و در بروجرد زندگی میکردیم با دوستانم گروه تعزیهخوانی دوطفلان مسلم را راه انداختیم و در محرم و صفر در امامزاده جعفر بروجرد که کنیهاش به امام موسیابنجعفر(ع) میرسد برای مردم تعزیه اجرا میکردیم و من هم اولیا و اشقیا میخواندم. در همان سالها بود که نوار کاست سخنرانیهای امام را پیدا میکردیم و به امامزاده جعفر میرفتیم تا به بهانه تمرین تعزیه، سخنرانیهای امام را گوش بدهیم. من با سخنرانیهای امام و رویدادهای انقلاب بزرگ شدم؛ از زمانی که امام در نجف و فرانسه سخنرانی میکردند تا وقتی که به ایران آمدند و بعدها به ملکوت اعلا پیوستند. من در این سیر تاریخی بزرگ شدم.
قبل از شروع کار، به نوار کاستهای قدیمی رجوع کردید؟
بله، وقتی در گریم به نتیجه رسیدیم یکبار دیگر سراغ همان نوار کاستهای قدیمی و سخنرانی امام در دوران پیش از انقلاب و بعد از ورودشان به ایران رفتم و بارها و بارها آنها را گوش کردم. محمد دبوق، فیلمساز سرشناس لبنانی، فیلم مستندی درباره زندگی حضرت امام خمینی(ره) و چندین فیلم دیگر درباره انقلاب ایران ساخته که بدون اغراق هر فیلم را 10بار تماشا کردم. زمان قابل توجهی را هم برای مطالعه آثار امام صرف کردم و مهمترین آن صحیفه نور بود که بهطور کامل خواندم تا ابعاد ناشناخته شخصیت امام را برای خودم کشف کنم.
سریال معمای شاه برخلاف انتظارها مخاطبان زیادی را جذب نکرد اما بازی شما در نقش امام و آن شباهت عجیب که با گریم تکمیل شده بود یک نقطه قوت محسوب میشد. با گذشت 3سال از پخش این سریال از نتیجه کار راضی هستید؟
بابت بازی در نقش امام دلم راضی است و آرامش خاصی دارم. از همه مهمتر اینکه به وجوه شخصیتی امام بیشتر پی بردم؛ مثلا اینکه سلطنت محمدرضا شاه به ظاهر شکوه زیادی داشت و دستگاههای امنیتی مثل ساواک، شهربانی و ارتش نفوذ به بدنه حکومت را غیرقابل ممکن کرده بودند. حتی جریانات چریکی را هم به آسانی شناسایی میکردند اما امام بهطور شگفتانگیزی تمام جریانات سیاسی را پای کار انقلاب آوردند و با ایجاد وحدت و اتحاد، تاج و تخت حکومت پهلوی را فروریخت. هنگام بازی در سریال معمای شاه متوجه شدم که حضرت امام به لحاظ شخصیتی با تمام آدمهای آن دوران فاصله داشتند. ایشان یک سخنرانی مهم داشتند که در نخستین نشست با دولت موقت بازرگان ایراد کردند. در آن نشست که بازرگان و سحابی و سنجابی هم نشسته بودند، امام شرح سفرشان به فرانسه را بازگو میکنند و بعد هم میگویند: «الان که اینجا نشستهام برای خودم چیزی قائل نیستم و برای شما هم». هنوز هم به این مسئله فکر میکنم که امام چگونه بعد از به ثمر نشستن انقلاب چنین سبکبال میشوند و خودشان را صاحب قدرت و حکومت نمیدانند. هر بار که سخنرانیهای امام را خواندم و شنیدم، بیشتر به این باور رسیدم که ایشان از همان اول تکلیفشان با خودشان مشخص بود. امام یک حکومت اسلامی میخواستند مبتنی بر جمهوری و براساس آرای مردم.
ایفای نقش حضرت امام فرصتی است که یکبار نصیب هر بازیگر میشود. از این فرصت طلایی به خوبی استفاده کردید؟
خیلی کم پیش میآید که نقشی را به یک بازیگر پیشنهاد بدهند که از همه نظر متفاوت باشد و صادقانه بگویم اصلا تصور نمیکردم این فرصت نصیبم شود. وقتی محمدرضا ورزی به من گفت بیا نقش امام را بازی کن، گفتم مگر میشود؟ و او گفت میشود و نگران چیزی نباش. آقای ورزی بهعنوان یک کارگردان خبره آناتومی چهرهها را میشناسد و به همین دلیل توانست شباهت چهرهام با چهره حضرت امام را تشخیص بدهد. برای بازی در این نقش شباهت پیشانی و چشم خیلی مهم بود و همینطور فیزیک بدنی و حرکات بازیگر که به گفته آقای ورزی تمام این شباهتها برایش غافلگیرکننده بود. در هر صورت وقتی گریم تمام شد و وارد کار شدیم متوجه شدم که آقای ورزی درست میگوید و میتوانم نقش امام را بازی کنم.
همین لذتبخش بودن کار باعث شد تا درباره دشواریهای این نقش مهم صحبت نکنید؟
برای بازی کردن نقش امام یک سال سختی کشیدم اما هنگام بازی کردن نقش، آرامش عجیبی داشتم چون به تأسی از امام در تمام مراحل فیلمبرداری به خدا توکل میکردم و اصلا فراموش میکردم در برابر دوربینها قرارگرفتهام. کار دشوارتر من بعد از پایان سریال شروع شد. احساس میکنم بعد از ایفای نقش امام که یکی از قهرمانان تاریخ معاصر است باید مراقبه کنم و مواظب باشم تا خطایی از من سر نزند.