![خشکسالی و دروغ](/img/newspaper_pages/1397/11%20BAHMAN/08/laee/1105.jpg)
خشکسالی و دروغ
![خشکسالی و دروغ](/img/newspaper_pages/1397/11%20BAHMAN/08/laee/1105.jpg)
مهرداد رهسپار
محمد یعقوبی در شهریور 88 نمایش «خشکسالی و دروغ» را به صحنه برد، درحالیکه بهدلیل نیافتن مسئولان مرکز هنرهای نمایشی موفق به انتشار پوستر و بروشور برای اجرای خود نشده بود. او هنگام نخستین اجرایش گفت: « 4 طرح را به مرکز هنرهای نمایشی ارائه کردیم اما از آنجا که هیچیک از مسئولان پاسخگو در مرکز هنرهای نمایشی حضور نداشتند و تنها مسئول تئاتری هم صدور مجوز چاپ پوستر و بروشور را خارج از وظایف خود میدانست، نتوانستیم همزمان با اجرای نمایشمان پوستر و بروشور را منتشر و به تماشاگران نخستین اجراهای خود ارائه کنیم».
این نمایش همانطور که از نام آن بر میآید درباره دروغ و تأثیر آن بر روابط میان انسانهاست. یک سال پیش از این، اصغر فرهادی نیز با فیلم «درباره الی» همین مضمون و تأثیر آن بر روابط خانوادهها و جمعی دوستانه را مورد توجه قرار داده بود. نمایش یعقوبی و فیلم فرهادی هر دو نمونههای موفقی از بازنمایی دروغ و تأثیر مخرب آن بر اخلاق بودند؛ مضمونی که پس از این آثار بسیار تقلید شد و اغلب ناموفق. خشکسالی و دروغ نخستین بار سال 1378در جشنواره تئاتر تهران اجرا شده بود، اما اجرای آن در سال 1388با استقبال منتقدان و تماشاگران تئاتر مواجه شد. در 36اجرای این نمایش در سالن چهارسو، 5468نفر از آن دیدن کردند. سال 1390یعقوبی بار دیگر این نمایش را در تماشاخانه ایرانشهر اجرا کرد. سال 1393یکبار دیگر در فرهنگسرای نیاوران اجرا شد. جز اینها، خشکسالی و دروغ در آلمان، ترکیه، سوئد و کانادا هم اجرا شد و مورد توجه جامعه ایرانیان مهاجر قرار گرفت. سرانجام در سال 1394پدرام علیزاده اقتباس سینمایی آن را هم کارگردانی کرد. با این همه بعید است تماشاگری نخستین اجرای او در چهارسو را از یاد برده باشد.
مثقالی در برج میلاد
علی بختیاری
سازمان زیباسازی شهرداری سفارش 4 مجسمه چیدمان را برای فضای داخلی برج میلاد به فرشید مثقالی داد؛ «در ابتدا سفارش عبارت از4 چیدمان دور تا دور ستون بزرگ برج بود.ایدهای که داشتم یکی از اشعار سهراب سپهری بود. جای لیلی و مجنون در محوطه بازتری در سمت چیدمان فعلی بود. بههرحال بنا شد نهایتا دو تا چیدمان در قسمت ورودی طراحی و اجرا شود. فرض اولیه این بود که اینها در فرورفتگی دور پایه در فواصل ورودی آسانسورها قرار بگیرند ولی نقشه کار چیز دیگری بود. ما خواستیم که کارها روی بدنه شفت کار گذاشته شوند که بهدلیل اینکه نباید کوچکترین لطمهای به سیمان بدنه بخورد، بنا بر قرارگرفتن روی زمین شد. اما بعد اعلام کردند که اینجا حوضچه آب خواهد بود و حتی کارها نمیتوانند روی زمین هم قرار گیرند. بنا بر این ما به طرف راهحل آویزانکردن کارها سوق داده شدیم.
قطعه آب و باد مجموعا 5/3 تن وزن داشت و آویزان کردن آنها از سقفی با آن ارتفاع کار آسانی نبود. پس از نصب، تازه گفته شد که فوارههایی در کار است که بعضی تا ارتفاع ۴ تا ۵ متر پرتاب میشوند و این یعنی اینکه هر قطعهای که در محدوده ارتفاع فوارههاست مدام مورد ریزش آب خواهد بود! و مواد این قطعات برای قرار گرفتن در معرض ریزش آب طراحی نشده بودند. اگر از اول میدانستیم که چیزی به اسم ریزش آب در کار است، بیتردید مواد متفاوتی بهکار میبردیم. حاصل اینکه تمام کارهای تا ارتفاع ۴ متر آسیب خوردهاند و بایستی تعمیر اساسی شوند. چندین بار با سازمان برج در مورد تعمیرات وارد مذاکره شدیم و با تغییر مداوم مدیریت، مذاکرات ما هر بار به بنبست رسید».