یک شهر گفت آری پرندهای که از کنار برج بلند میگذشت گفت نه
مرتضی کاردر
حکایت احمدرضا احمدی حکایت سلوک شاعرانهای است که از سال 1341آغاز شده و تا امروز ادامه دارد.
او شعری متفاوت و نامتعارف را در آن سالها آغاز کرد؛ شعری تصویرگرا که نهتنها از وزن و موسیقی و سجع بهرهای نداشت بلکه در نثر اتفاق میافتاد؛ شعری که در زبان نیز متفاوت از زبان فخیم و اغلب استعاری شعر آن سالها بود و از زبان روزمره، نزدیک به زبان معیار، بهره میبرد. شعر او آغازگر موج نو شعر فارسی بود.
در طول سالهای بعد، فارغ از اینکه جریانهای رایج چه شعری را میپسندند، شعرش را به سبک و سیاق خودش ادامه داد؛ چه در سالهایی که شعرش حرکتی «پیشرو» و ساختارشکنانه در مقابل شعر نو فارسی بود که هنوز چندان پا نگرفته بود، چه در سالهای انقلاب و دورههای قبل و بعد از آن که شعر سیاسی اجتماعی سکه رایج بازار شعر بود، چه در سالهای بعد که شعر مدرن فارسی به سمت فرم و بازیهای زبانی و فرمی رفت. در همه آن سالها احمدرضا احمدی یکتنه بار شعر خودش را به دوش کشیده و آن را به امروز رسانده است.
شعر احمدرضا احمدی فارغ از تأثیراتی که در دورههای گوناگون بر شاعران گذاشت و نقدها و تحلیلهای بسیاری که دربارهاش صورت گرفت، کمتر مورد توجه عموم مخاطبان قرار گرفته بود. مخاطبان حرفهای شعر فارسی از آغاز متوجه شعر او و تأثیراتش در دورههای مختلف بودند اما چنین توجهی از طرف عموم مخاطبان کمتر صورت پذیرفته بود.
سالهای دهه 80 سالهای اقبال عموم مخاطبان به شعر احمدرضا احمدی است. در این سالهاست که نسل تازه مخاطبان شعر فارسی شعرهای او را کشف میکند و دفترهای شعرش مکرراً تجدید چاپ میشود. اقبال عمومی به شعر احمدرضا احمدی از دو دفتر «ساعت10 صبح بود» و «چای در غروب جمعه روی میز سرد میشود» آغاز میشود و با انتشار «همه شعرهای من» به اوج میرسد.
«همه شعرهای من» مجموعه همه دفترهای شاعر است که در سه جلد، در شکل و شمایلی زیبا، به چاپ رسید و در نمایشگاه سال1388یکی از پرفروشترین مجموعه شعرهای نشر چشمه بود.
احمدرضا احمدی پس از انتشار مجموعه کامل شعرهایش «دفترهای سالخوردگی» و «دفترهای واپسین»، «شعرها و یادهای دفترهای کاهی» و... را منتشر کرد. او سالک تنهای شعر مدرن فارسی است و 55سال است به تنهایی راه خودش را میرود.