ولی خلیلی
«سلام جامعه»؛ روزهای پرداستان مطبوعات ایران که همزمان میتوان به آن لقب «بهار» و اندکی بعد «خزان» مطبوعات را داد با این تیتر روزنامه جامعه شروع شد. جامعه (با مدیر مسئولی حمیدرضا جلاییپور و سردبیری ماشاءالله شمسالواعظین)، نخستین روزنامهای بود که بعد از پیروزی جنبش اصلاحات و ریاستجمهوری سیدمحمد خاتمی در بهمنماه سال1376روی کیوسکها رفت و حال و هوایی تازه در کشور ایجاد کرد تا جایی که گفته میشود تیراژ آن به 300هزار نسخه هم رسیده بود. البته در واقع از سال1377بود که جنبوجوش شدیدی در فضای مطبوعات کشور رقم خورد و نسل طلایی از روزنامهنگاران جوان کار خود را در فضایی که دولت اصلاحات تلاش میکرد برای آزادی بیان و مطبوعات بهوجود بیاورد، شروع کردند؛ احمد بورقانی معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد در ایجاد این فضا نقش عمده ای داشت؛ فضایی که از همان ابتدا نیز با موانع شدید از سوی برخی نهادها روبهرو شد و به کشمکشهای شدید و تعطیلی تعداد زیادی از روزنامهها منجر شد. اما پیش از رسیدن آن فصل تعطیلیها در فضایی که احمد بورقانی- معاون مطبوعاتی وقت - ایجاد کرد تعداد زیادی از روزنامههای جدید وارد میدان شدند که ازجمله آنها باید به روزنامه زن اشاره کرد؛ روزنامهای که قرار بود صدای زنان جامعه باشد و از این جهت اتفاقی بسیار تازه در فضای کشور و مطالبهگری محسوب میشد. این روزنامه از سوی فائزه هاشمی رفسنجانی، فرزند مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی، در تاریخ 17مرداد 1377منتشر شد و سردبیری آن را ابراهیم نبوی و سپس مسعود بهنود برعهده گرفتند. در نخستین شماره این روزنامه و درباره خط فکری آن نوشته شده بود: «روزنامه بنا دارد با نگاه زنانه و برای زنان بنویسد».در سال 1377 علاوه بر روزنامههای جامعه و زن، توس (2روز بعد از تعطیلی روزنامه جامعه با همان تیم در 30تیر 1377)، صبح امروز (با مدیرمسئولی سعید حجاریان و سردبیری علیرضا علویتبار)، خرداد (با مدیرمسئولی عبدالله نوری و سردبیری علی حکمت) و... منتشر شدند. روزنامههای اصلاحطلب درآن روزگار در ایجاد فضای نشاط اجتماعی و حس مطالبهگری نقشی اساسی داشتند و رد حضور پررنگ آنها را میتوان در پروندههایی مانند قتلهای زنجیرهای، پیگیری مطالبات جنبشهای اجتماعی ازجمله دانشجویان و زنان، کوی دانشگاه و... دید.
اما روزهای طلایی مطبوعات ایران در سالهای بین 1376تا 1379با خزانهای پیدرپی و توقیفهای مکرر روزنامهها و زندانیشدن تعداد زیادی از روزنامهنگاران همراه بود اما در این بین روحیه خستگیناپذیر اهالی رسانه در آن سالها باعث شده بود که با بستهشدن یک روزنامه، هفتهنامه و یا مجله مطبوعه دیگری از سوی همان گروه راهاندازی و منتشر شود و خیلی سریع جای آن قبلی را بگیرد؛ موضوعی که باعث شده بود دستگاه قضا به این روند کار مطبوعات لقب «روزنامهها و روزنامهنگاران زنجیرهای» را بدهد؛ زنجیره بههمپیوستهای که درنهایت مسئولان وقت نهادهای امنیتی و قضایی بهخصوص سعید مرتضوی (قاضی شعبه ۱۴۱۰ مجتمع قضایی کارکنان دولت معروف به دادگاه مطبوعات) که اکنون خود پشت میلههای زندان دوران محکومیتش را پشت سر میگذارد، آن را تحمل نکردند و با توقیف گسترده روزنامهها، هفتهنامهها و مجلات در سال 1379 پاره شد. روز 5اردیبهشت سال 79 را باید روز سیاه مطبوعات ایران نامگذاری کرد؛ روزی که با حکم قضایی 12نشریه اصلاح طلب یکباره و بهصورت «فلهای» توقیف شدند؛ نشریاتی مانند روزنامه فتح، روزنامه عصر آزادگان، روزنامه آزاد، روزنامه صبح امروز، روزنامه مشارکت، روزنامه بیان، هفتهنامه پیام هاجر و ماهنامه ایران فردا و...
روز 6اردیبهشت 1379 جبهه دوم خرداد در بیانیهای به توقیف فلهای مطبوعات اعتراض کرد. در این متن بستن روزنامهها طراحی ستادهای بحرانساز در مقابله با دولت خوانده شده و آمده است: «توقیف شبانه 12 نشریه که برخلاف رویه متعارف و با تمسک به مواردی نامانوس از قوانین گذشته و خارج از ضوابط قانون مطبوعات انجام گرفت هدف از تبلیغات فشرده و زمینهسازیهای تصنعی را در هفتهها و روزهای اخیر آشکارتر میکند. این اقدام بیسابقه و سؤالبرانگیز که در مقیاس ملی و جهانی نیز جز در روند تلاشهای تحریکآمیز و خشن کمتر موارد مشابهی داشته است، تضعیف مدیریت قوه قضاییه و استقلال آن و ارکان نظام جمهوری اسلامی را هدف قرار داده است».
البته در سال 1379 تعطیلی نشریات تنها به روز 5اردیبهشت ختم نشد بلکه در آخرین روز سال (29اسفند ماه) نیز با حکم سعید مرتضوی تعداد دیگری از نشریات باقی مانده که نگاهی اصلاحطلبانه و روشنفکرانه داشتند همچون مجله پیام امروز توقیف شدند تا مطبوعات ایران سال 79 را با سیاهی تمام به پایان برسانند؛ سیاهیای که با گذشت حدود 18سال از آن روزها همچنان به نوعی سایه سنگین آن بر سر رسانههای کشور باقی مانده است؛ اتفاقی که حاصل آن بیاثر کردن مطبوعات در کشور بود؛ نتیجه تلخی که باعث دورشدن مخاطبان از رسانههای داخلی و پناهبردن مردم به رسانههای خارجی و آسیب شدید جریان اطلاعرسانی در کشور شده است.
سعید مرتضوی، قاضی دادگاه مطبوعات که حکم توقیف بسیاری از روزنامهها را طی سالهای 76 تا 79 صادر کرد حالا خود پشت میلههای زندان است.
بهاری که خزان شد
زودمرگی مطبوعات
در همینه زمینه :