
واقعگرایی و جهان چند صدایی

فرامرز قرهباغی /نویسنده و روزنامهنگار
بسیاری از وقایع بینالمللی هستند که اخبار مربوط به آنها متفاوت است و آمیخته با تفسیری که هر رسانه از آنها دارد به ما میرسد. از این رو برای درک و دریافت هر تحولی ناگزیر از ارجاع به چند منبع هستیم تا بتوانیم هر پدیدهای را از زوایای گوناگون بررسی کنیم. باید در نظر داشت هر خبری برای شهروند هوشمند در مقام یک خبرخوان حرفهای که تحولات را دائماً و به طور مستمر و نه تفننی پیگیری میکند قسمتهای قابل تفکیک و قابل تأییدی دارد. همواره تحولات اجتماعی با درگیر کردن گرایشهای گوناگون تحرک برخی از آنها را افزایش میدهند. مثلا در دوران رونالد ریگان و سپس جرج بوش محافظهکاران تحرک دیپلماتیک بیشتری داشتهاند و کاندولیزا رایس چهره تئوریک در زمان دومی بود.
کیسینجر، تئوریسین نوع تهاجمی محافظهکاری با اولویت اقدامات مهارکننده شوروی بود. اما هیچ یک از این موارد توسط هیچ یک از این افراد اعلام نشد بلکه اظهارات، پیامد رفتارها و کنشهای بینالمللی در زمان آنها - مانند انعقاد قرارداد سالت 1 و 2 با پافشاری کیسینجر - چنین گرایشها و روشهایی را نشان میداد.
کسانی که از دیپلماسی پینگپنگ در آمریکا با خبر بودند و مسابقات ورزشکاران آمریکایی و چینی را دیده بودند، از سفر نیکسون به چین و ترمیم روابط این دو کشور غربی و شرقی، شگفتزده نشدند. در همین روزها اخبار و عکسهای خبری از اعتراضات فرانسه نیز بیانگر رویدادهایی است که رخ میدهد و اتفاقاتی که میتوانند برمبنای آنها رخ بدهند. در اینکه این حرکت از سوی طبقه فرودست و کارگر است شکی نیست. پرچمهای سرخ نیز چیزی نیستند که بعدها به عکسها اضافه شده باشند. اما وقتی اعتراض تظاهرکنندگان به افزایش قیمتها را با اعتراض آنها به ورود پناهجویانی که حاضرند با نیمی از دستمزد آنها ساعت بیشتری کار کنند در کنار هم بگذاریم، نقش چپها فرعیتر میشود و احتمال دخالت دست راستیها قوت میگیرد. به هر روی جهان ما همواره آبستن وقایعی است که ریشه در رفتارها و پیشزمینههای قبلی دارد. از این رو باز هم تأکید میکنم باور و تحلیل هر خبری زمانی ممکن است که از چند منبع و مبدأ آن را دریافت و مجموع یافتهها را بررسی کنیم.