سال دگرگونی
سال میلادی 2018 فردا به پایان میرسد. در این سال خاورمیانه شاهد فروکشکردن 2جنگ سوریه و یمن، آمریکا گرفتار مخمصه ترامپ و اروپا ناآرام و متلاطم بود. رئیسجمهور کارنابلد و عجیب آمریکا با موضعگیریهای غیرمنتظره و اقدامات غیرقابل پیشبینیاش، هم در داخل کشور توفانی به پا کرد و هم مناسبات سیاسی نظامی اقتصادی دیرینه کشورش با همسایگان و همپیمانان را دچار دگرگونی کرد. قتل یک روزنامهنگار، صحنه خاورمیانه و مناسبات عربستان با حامیان غربیاش را دگرگون کرد. اروپا شاهد اعتراضهای خیابانی کمسابقه و تغییرات سیاسی بود که میتواند آینده این قاره را به گونه دیگری رقم بزند.
مخمصه ترامپ
آمریکا در دومین سال ریاستجمهوری دونالد ترامپ، تصویر وحشتناکی است که فقط بدبینترین منتقدان تاجر بدون پرنسیپ نیویورکی میتوانستند تصور کنند؛ واشنگتن به بنبست سیاسی رسیده، دولت از مردان بالغ خالی شده و شکاف سیاسی و اجتماعی عمیقتر شده است.
هرکدام از اینها بهتنهایی میتواند میراث نحسی برای یک رئیسجمهور آمریکا باشد اما ترامپ یکتنه تعریف جدیدی از «بدترین رئیسجمهور» تاریخ ایالات متحده آمریکا ترسیم میکند. دولت فدرال، در انتهای سال، بهخاطر لجبازیهای بچگانه ترامپ بر سر دریافت 5میلیارد دلار پول برای پروژه دیوار مرزی با مکزیک تعطیل شده و وقتی کنگره در سال جدید شروع بهکار کند، اکثریت دمکرات در مجلس نمایندگان، ماجرای تعطیلی دولت را حتی پیچیدهتر هم خواهد کرد. اکثریت دمکراتها در مجلس نمایندگان، ثمره یک کارزار شرمآور سیاسی است که در نهایت باعث شکست جمهوریخواهان در انتخابات میاندورهای در 6نوامبر (15آبان) شد؛ ترامپ، برخلاف توصیههای مشاوران ارشد خود و چهرههای بانفوذ حزب جمهوریخواه، خط تبلیغاتی تأکید بر پیشرفتهای اقتصادی آمریکا در دوران حکمرانی جمهوریخواهان در کاخ سفید و کنگره را کنار گذاشت و با تاکتیک ترساندن مردم از ورود مهاجران بیشتر، آنها را ترغیب به رأی دادن کرد که البته همه از نتیجه آن باخبریم. مصیبت آمریکا در دوران ترامپ، همین رویکرد فردگرایانه ترامپ است. ترامپ با همین شیوه تصمیمگیری توصیه تمامی دوستان و متحدان خود را کنار گذاشت و در ماه مه (بهار) از توافق هستهای با ایران خارج شد. او، نهتنها سازوکارهای سیاسی را نادیده میگیرد که در تصمیمگیریهای کلان خود، خصوصیات فردیاش، که کینه و عدمتحمل انتقاد تنها بخشی از آنها هستند را لحاظ میکند. آخرین نمونه از این تصمیمگیریها، برکناری جیمز متیس وزیر دفاع آمریکاست که مخالف سرسخت خروج نیروهای نظامی آمریکا از سوریه بود. متیس، بهعنوان یکی از آخرین افراد بالغی که همچنان در کاخ سفید بود، با ترامپ اختلاف نظر داشت و همین کافی بود که دیگر جایی در اطراف ترامپ نداشته باشد. مخمصهای که آمریکا در دوران ترامپ تجربه میکند، هفته به هفته و ماه به ماه پیچیدهتر و عمیقتر میشود اما به موازات آن، پرونده دیگری جلو میرود که میتواند پایانبخش کابوس ترامپ باشد. تحقیقات بازرس ویژه دادگستری آمریکا رابرت مولر درباره ارتباط انتخابات ریاستجمهوری سال2016 آمریکا با روسیه، به حلقه نزدیکان ترامپ رسیده و هیچ بعید نیست خیلی زود به ماجراجوییهای مردی که به اشتباه وارد کاخ سفید شده است پایان دهد.
مرز خونین
در 6ماه گذشته، بیش از 215فلسطینی فقط در مرز غزه به شهادت رسیدهاند. در این منطقه مرزی همچنین طی 6ماه گذشته بیش از 1800فلسطینی مجروح شدهاند. در سال 2018فلسطین بار دیگر با خون فلسطینیها مظلومیت خود را به رخ جهان کشید.
ماجرا از ابتدای تابستان سال 2018شروع شد؛ وقتی گروهی از فعالان مستقل فلسطینی ابتکار 6هفته اعتراض در مرز غزه با عنوان «راهپیمایی بازگشت» را اعلام کردند. قرار بود روز نخست این اقدام 30مارس مصادف با «روز زمین» باشد و تا 15ماه مهکه «روز نکبت» است ادامه یابد. روز زمین نامی است که برای واقعه 30مارس 1976گذاشتهاند. در این روز در واکنش به تصرف زمینهای فلسطینیها توسط دولت رژیم صهیونیستی، اعتصاب سراسری در شهرهای اشغالی فلسطین برگزار شد و در رویارویی بعد از آنکه با صفآرایی ارتش اسرائیل به درگیری کشیده شد، دهها نفر شهید و مجروح شدند. قرار بود این راهپیماییها در مرز غزه، همزمان با روز نکبت یعنی سالگرد اعلام تشکیل اسرائیل در 15مه1948پایان یابد، اما وقتی در هفتههای اول این راهپیمایی با استقبال گسترده فلسطینیها و آتش سنگین نظامیان صهیونیست در مرز غزه روبهرو شد، کارزار ادامه یافت. نام این تجمعات مرزی، بازگشت گذاشته شد و هدف آن تأکید بر حق بازگشت آوارگان فلسطینی بود. درمیان صدها فلسطینی که در این منطقه شهید شدهاند، کودک و پیر و جوان، زن و مرد، معلول ویلچرنشین، خبرنگار و امدادگر دیده میشود.
این در حالی است که دولت آمریکا در این سال در اقدامی که انتقاد کل جهان را بهدنبال داشت و بدون همراهی همپیمانان همیشگیاش، با اعلام انتقال سفارتش از تلآویو به بیتالمقدس، نادیده گرفتن حق میلیونها فلسطینی را عریانتر از همیشه اذعان و اعلام کرد. دولتهای آمریکا در دهههای گذشته هر کدام به نوعی از موضوع انتقال سفارت بهعنوان تهدیدی علیه فلسطینیها برای وادار کردن آنها به پذیرش سازش با اسرائیل استفاده میکردند. اما دولت ترامپ آنطور که در مبارزات انتخاباتیاش وعده دادهبود، این تهدید دولتهای قبلی آمریکا را عملی کرد و در مراسمی که دختر و داماد یهودیاش در بیتالمقدس برای صهیونیستها اجرا کردند، این انتقال را انجام داد. دولتهای اروپایی و سازمان ملل و کشورهای منطقه به این اقدام اعتراض کردند.
سالی که عربستان از چشم جهان افتاد
جهان برای حاکمان سعودی در سال 2018، دگرگون شد. آنچه آنها در ابتدای سال پیش رو داشتند با آنچه در پایان این سال دیدند، زمین تا آسمان تفاوت کرد. عربستان سعودی به رهبری صوری سلمان و با هدایت عملی محمد پسر جوانش، سال2018را با انبوهی از وعدههای سرمایهگذاری خارجی، حمایت بیچونوچرای ترامپ، وعده تحریم و فشار بر ایران بهعنوان رقیب منطقهای و استقبال جهان از اصلاحات ولیعهد جوان آغاز کرد. اما این سال درحالی برای حاکمان سعودی به پایان رسید که در کنگره آمریکا طرحی برای کاهش حمایت واشنگتن از ریاض به تصویب رسیدهبود، سناتورهای آمریکایی از ضرورت کنارهگیری محمدبنسلمان از قدرت سخن میگفتند، رسانههای آمریکایی هرروز دهها مقاله و گزارش درباره جنایتهای سعودی در جنگ یمن و قتل خبرنگاران و مخالفان منتشر میکردند و قدرتهای منطقه با هشدار درباره خطر تندروی ریاض از آن فاصله میگرفتند. همهچیز از پاییز 2018آغاز شد؛ وقتی معروفترین روزنامهنگار جهانی عربستان که یک سالی را در تبعید خودخواسته بهسر میبرد، به کنسولگری عربستان در شهر استانبول رفت و دیگر بازنگشت. در سال 2018بسیاری در خاورمیانه و در سراسر جهان در جنگ و ترور و درگیری کشته شدند، اما یک نفر بود که با مرگش، خاورمیانه و برخی مناسبات جهانی را تکان داد. جمال خاشقجی، روزنامهنگار مخالف سعودی که از بیم جانش و بهدلیل برخی انتقادها از سیاستهای حاکمان جدید سعودی، یک سالی را در آمریکا در تبعید خودخواسته به سر میبرد، صبح دومین روز ازماه اکتبر، برای انجام کار اداری به کنسولگری عربستان در استانبول مراجعه کرد. نامزد او که خواهر یکی از مشاوران نزدیک اردوغان بود، بیرون کنسولگری منتظرش ایستاد، چون او و اطرافیانش از تهدید جان خاشقجی توسط سعودیها بیم داشتند. در مدارک و اسناد صوتی که مقامات ترکیه در هفتههای بعد منتشر کردند، معلوم شد که یک تیم امنیتی اطلاعاتی سعودی از قبل منتظر خاشقجی در ساختمان کنسولگری بودند و لحظاتی بعد از ورود، او را خفه کرده و در کمال ناباوری جهان، جسد او را تکهتکه کردند. گفته میشود اکنون قطعات بدن خاشقجی در نقاطی در شهر استانبول یا شاید بیرون از شهر پراکنده شدهاست. شیوه انجام این قتل و موقعیت و جایگاه مقتول باعث شد که این اقدام برای ریاض بهای بسیار سنگینی داشتهباشد. رسانههای ترکیه و آمریکا با استناد به اطلاعاتی که از سرویسهای اطلاعاتی کشورهایشان بهدست آوردند، محمدبنسلمان را آمر و مسئول قتل خاشقجی خواندند. خبرنگاران جهان بسیج شدند تا این موضوع بهراحتی فراموش نشود وحتی ترامپ را مجبور کردند علیه ریاض در اینباره موضع بگیرد. این فشارها تا آنجا پیش رفت که عربستان مجبور شد جنگ یمن را هم بدون برد به پایان ببرد و پای میز مذاکره بنشیند. این هم کافی نبود و در روزهای پایانی سال، شاه عربستان مجبور به برکناری وزیرخارجه و تغییر چندین چهره دیگر در کابینه و نهادهای امنیتی شد.
اروپای ناآرام
اروپای2018 همچون 3سال گذشته روی موج ناآرامی قدم برداشت؛ ناآرامیهایی که همه از بحران پناهجویان در سال2015 آغاز شد و طی سالهای بعد، قاره سبز را با وقایع بیسابقهای روبهرو کرد. از حملات تروریستی گرفته تا تغییر در ترکیب احزاب سیاسی حاضر در قدرت در کشورهای مختلف اروپا، همه متاثر از بحران پناهجویان و نگرانیهای سیاسی، اجتماعی و امنیتی پس از آن بود.
در میان نگرانیهای اروپاییها، احزاب راست افراطی رفته رفته بااقبال عمومی روبهرو شدند و قدرت گرفتند. سال2018 برگزاری انتخابات سراسری در برخی کشورهای اروپایی، بار دیگر فضای لازم را برای عرضاندام احزاب راست افراطی فراهم کرد. در این میان، آلمان به یکی از مهمترین عرصههای خودنمایی گروههای راست افراطی در اروپا تبدیل شد. حزب آلترناتیو آلمان که در انتخابات سال قبل بخشی از کرسیهای پارلمان را از آن خود کرده بود، اوایل سال2018 بهعنوان بزرگترین گروه اپوزیسیون در فضای سیاسی این کشور به رسمیت شناخته شد؛ اتفاقی که طی 7دهه بعد از جنگ جهانی دوم در آلمان بیسابقه بوده است. 2حزب بزرگ دمکرات مسیحی به رهبری آنگلا مرکل و سوسیال دمکراسی بعد از حدود 5ماه در نهایت برای تشکیل دولت ائتلافی به توافق رسیدند و این باعث شد تا حزب آلترناتیو آلمان که در انتخابات در جایگاه سوم قرار گرفته بود، بهعنوان حزب اپوزیسیون در پارلمان قد علم کند.
در نیمه سال2018، در ایتالیا 2حزب لیگ و جنبش 5ستاره که جزو احزاب راست افراطی به شمار میروند روی موج تمایلات ضدمهاجرتی موجود در این کشور سوار شدند و در انتخابات به پیروزی رسیدند. آنها یک دولت بدبین به سیاستهای اتحادیه اروپا شکل دادند و همکلام با برخی کشورهای اروپای شرقی ازجمله لهستان و مجارستان، ساز مخالف با این اتحادیه زدند. اندکی بعد صحنه سیاسی سوئد نیز شاهد قدرتگیری بیسابقه راستهای افراطی بود. سوئد به ثبات، آرامش و ایدههای لیبرالش معروف است. اما در سال2018 راستهای افراطی برای نخستین بار بخش قابل توجهی از کرسیهای مجلس را به چنگ آوردند و احزاب راست میانه و چپ میانه که همیشه یکپای قدرت بودهاند را به چالش کشیدند. تشکیل دولت در سوئد نیز در پی ناتوانی احزاب بزرگ به ایجاد ائتلاف، چندین هفته به تعویق افتاد. وقایع سیاسی اروپا در سال2018 زمانی که در کنار وقایع مشابه طی سال قبل از آن قرار میگیرند معنادارتر میشوند. در سال2017، راستهای افراطی اتریش با پیروزی در انتخابات برای نخستین بار وارد قدرت شدند و کنترل برخی وزارتخانهها را هم در دست گرفتند. پیش از آن در فرانسه نیز راستها توانستند به رهبری مارین لوپن تا مرحله دوم انتخابات ریاستجمهوری پیش آمده و در یک قدمی کرسی ریاستجمهوری قرار بگیرند. قبلتر از آن ایدههای پوپولیستی راستهای افراطی در انگلیس، طی همهپرسی سال2016، خروج از اتحادیه اروپا موسوم به برگزیت را به این کشور هدیه داد که با گذشت 2سال به یک بحران بزرگ سیاسی تبدیل شده است. راستهای افراطی از میانه ترکهای ایجاد شده در نظم لیبرال در کشورهای اروپایی سر برآوردند و رفتهرفته آنها را به شکافهایی عمیق تبدیل کردند.
3قدرت بزرگ اروپا یعنی انگلیس، آلمان و فرانسه اگرچه در طول سال درگیر تلاطمهای سیاسی داخلی بودند اما ماه پایانی سال را غیرمنتظره به پایان رساندند. در انگلیس، دولت ترزا می پس از کشمکش داخلی فراوان، در نهایت بر سر نحوه خروج از اتحادیه اروپا با طرفهای اروپایی به یک توافق نهایی رسید تا 2سال چانهزنی میان دوطرف بینتیجه نماند. توافق شکلگرفته بر سر برگزیت رأی لازم در پارلمان اروپا را به دست آورد اما در خانه با مخالفت جدی مخالفان دولت و حتی برخی اعضای حزب حاکم روبهرو شد. در سایه این مخالفتها، نشست پارلمان برای تصویب متن نهایی توافق یک روز پیش از برگزاری، از سوی نخستوزیر لغو شد تا هیاهوی سیاسی در انگلیس دوچندان شود. این وضعیت عدهای در حزب حاکم را حتی به سمت برکناری ترزا می از رهبری حزب و در نتیجه نخستوزیری انگلیس سوق داد؛ اتفاقی که در نهایت ترزا می به سلامت از آن عبور کرد اما نشان داد دولت او دیگر کارایی لازم را ندارد. در شرایط پیشآمده، احتمال عدمحصول توافق میان انگلیس و اتحادیه اروپا، محتملتر از همیشه شده است؛ وضعیتی که اقتصاد انگلیس را دچار آسیب جدی خواهد کرد. ترزا می فرصت تعطیلات سال نو میلادی را مغتنم شمرد و نشست پارلمان را به بعد از تعطیلات موکول کرد تا شاید بتواند در آرامش بیشتری رأی نمایندگان را بهنفع توافق اخذ کند. انگلیسیها اکنون منتظر سال2019 و تعیین تکلیف ماجرای پر فراز و نشیب خروجشان از اتحادیه هستند.
برای آلمانها نیز، ماه پایانی سال2018 تاریخی بود. آنگلا مرکل در نشست کنگره حزب دمکرات مسیحی، پس از 18سال کرسی رهبری حزب را به آنگرت کرامپ کارنبائر واگذار کرد تا یک قدم دیگر به پایان عمر سیاسیاش نزدیکتر شود. آنگلا مرکل حدود 2ماه پیش اعلام کرده بود که دیگر قصد ندارد در انتخابات داخلی حزب دمکرات مسیحی برای تصدی پست ریاست حضور پیدا کند و ترجیح میدهد فرد دیگری رهبری حزب را در دست بگیرد. شکستهای پی در پی حزب دمکرات مسیحی و خواهرخواندهاش یعنی حزب اتحادیه سوسیال مسیحی بایرن در انتخابات محلی و فشارهای بیامان سران این 2حزب و همچنین رهبران حزب سوسیال دمکراسی که در ائتلاف با مرکل دولت را تشکیل دادهاند باعث شد او چنین تصمیمی بگیرد. در نتیجه مرکل کرسی صدراعظمی را حفظ و کرسی رهبری حزب حاکم را واگذار کرد تا شاید بتواند 3سال باقیمانده از چهارمین دوره حضورش در قدرت را با مخالفت کمتر به پایان برساند. او با این حال، در تاریخ سیاسی آلمان جاودانه خواهد شد.
فرانسویها اما ماه پایانی سال را انقلابی گذراندند. اعتراضهای مردمی به قیمت سوخت موسوم به اعتراضهای جلیقه زردها که از حدود 2ماه مانده به پایان سال آغاز شده بود، رفته رفته گستردهتر شد و اعتراض به سیاستهای دولت امانوئل مکرون در زمینه اقتصاد معیشتی را نشانه گرفت. بیش از 130هزار نفر در هفته چهارم اعتراضها در خیابانهای پاریس و دیگر شهرهای بزرگ فرانسه به خیابانها ریختند تا به اصلاحات مکرون در زمینه قیمتها و همچنین روابط کارگر و کارفرما اعتراض کنند. بیش از 2هزار نفر در سراسر فرانسه دستگیر و بیش از هزار و 500نفر هم زخمی شدند. معترضان اما خیابانهای مرکزی پاریس را به آتش کشیدند تا برای اروپاییها یادآور جنبشهای خیابانی1968 فرانسه باشند. ادامه اعتراضها در هفتههای بعد، باعث کوتاه آمدن امانوئل مکرون و در نتیجه توقف روند افزایش قیمت سوخت و مالیات شد تا رئیسجمهور جوان فرانسه در نیمه راه مجبور به اصلاح مسیر اصلاحات خود شود.
اینک آخرالزمان
تا همین چند سال پیش، خشکسالی در بریتانیا و آتشسوزی در جنگلهای قطب شمال در سوئد میتوانست تصویری آخرالزمانی باشد، اما اینها و فجایع طبیعی بیشتر، واقعیتهای این دنیایی بشر در سالی بود که گذشت. بدترین سیلهای یک قرن اخیر در هند، توفانهای مهلک اقیانوسی در آمریکا و آسیا و امواج گرما در مدارهای شمالی بهخصوص در اروپا و ژاپن که روی هم رفته صدها کشته به جا گذاشت، همه نشانههای یک تغییر بزرگ در تنها کرهای است که برای زندگی داریم. آتشسوزیهای گسترده در علفزارها و جنگلها درآمریکا، کانادا، اوکراین، روسیه، بریتانیا و حتی دایره قطبی، زنگ خطری است که بهسختی میتوان آن را نادیده گرفت. در آمریکا بهخصوص، آتشسوزیها، خیلی زودتر از فرقههای بنیادگرای مسیحی، تصویر آخرالزمان را به مردم نشان دادند. سدهها بیمبالاتی در تخریب محیطزیست، ما را به نقطهای رسانده که اگر همین حالا جلوی اقدامات تخریبیمان را نگیریم، شاید هرگر نتوانستیم خسارات وارده به کره زمین را جبران کنیم. براساس آخرین گزارشها در سال 2018، همه این مصیبتها نتیجه گرمتر شدن یکدرجه سانتیگرادی زمین نسبت به دوران پیش از صنعتیشدن است که گزارشهای علمی، نقش پررنگ بشر در آن را تأیید کردهاند. اما خبر بدتر این است که پیشبینیها برای سال جدید، حتی بدتر از این است: 1.10درجه سانتی گراد برای 12ماه پیش رو. نکته امیدوارکننده سال 2018این بود که با وجود بیرون رفتن آمریکا از توافق محیطزیستی پاریس، کشورهای عضو در اجلاس آخر سال سازمان ملل در لهستان توافق کردند که تا سال 2020، الزاماتی که توافقنامه پاریس برایشان معین کرده است را عملیاتی و گرمایش جهانی را متوقف کنند.
آمریکا در مسیر خروج از سوریه و افغانستان
جهان دیگر به تصمیمهای ناگهانی رئیسجمهور آمریکا عادت کرده اما او هر بار دست به اقدامی میزند که پسلرزههایش تا مدتها ادامه دارد. تصمیم دونالد ترامپ برای خروج از سوریه و افغانستان یکی از این اقدامات است. او در آخرین روزهای سال2018، اعلام کرد قصد دارد نیروهای نظامی آمریکا را از سوریه و افغانستان خارج کند؛ تصمیمی که سرنوشت این 2کشور و حتی خاورمیانه را دستخوش تغییرات جدی خواهد کرد. با وجود مخالفتهای بسیار در داخل و خارج از آمریکا، ترامپ اعلام کرده بر خروج 2هزار نیروی آمریکایی مستقر در شمال سوریه اصرار دارد چرا که نمیخواهد کشورش «پلیس خاورمیانه» باشد. او موضوع داعش در سوریه را تمامشده تلقی کرد و گفت که مبارزه با باقیمانده نیروهای داعش در این کشور بهعهده ترکیه و ایران است و نیازی نیست آمریکا درگیر این جنگ باشد. این تصمیم آمریکا باعث شده تا بازیگران اصلی سوریه یعنی ایران، روسیه و ترکیه خود را برای سوریه بعد از آمریکا آماده کنند.
از سوی دیگر، تصمیم او برای خارج کردن نیروهای آمریکایی از افغانستان نیز هیاهوی بسیاری به پا کرده است. این تصمیم در حالی اعلام شده که زلمای خلیلزاد فرستاده ویژه ترامپ در امور افغانستان مشغول مذاکره با سران طالبان است. هنوز تاریخ دقیقی برای خروج نیروها اعلام نشده اما طبق تصمیم رئیسجمهور آمریکا، حدود نیمی از نیروهای این کشور یعنی حدود 7هزار نفر طی ماههای آینده افغانستان را ترک میکنند. جنگ افغانستان اکنون به جنگ 17ساله آمریکا و بهعبارت دیگر به طولانیترین جنگ این کشور تبدیل شده و بهنظر میرسد اکنون دونالد ترامپ قصد دارد آن را به پایان برساند. خروج نیروهای آمریکایی با استقبال طالبان روبهرو شده اما به نگرانیها در مورد توانایی دولت مرکزی افغانستان برای تامین امنیت این کشور دامن زده است. براساس گزارشهای متعدد امنیتی، اکنون دولت مرکزی افغانستان بر حدود 60درصد از خاک این کشور کنترل کامل ندارد و همین موضوع باعث نگرانی در مورد افغانستان پس از خروج آمریکا شده است. خروج آمریکا از افغانستان، یادآور خروج شوروی از این کشور در سال1988 پس از 10سال اشغال افغانستان است.
آشتی2کره
در تابستان سال 2018، قرار بود دیدار تاریخی رئیسجمهور آمریکا و رهبر کرهشمالی، یخ روابط دو طرف را آب کند. اما اکنون که این سال به پایان میرسد، جز چند نامه عاشقانه و چند عکس یادگاری میان رهبران 2کشور، تغییری در روابط واشنگتن و پیونگیانگ حاصل نشدهاست. اما یخ روابط 2کره به سرعت در حال ذوب شدن است. بعد از دیدار رهبران آمریکا و کرهشمالی و وعدههایی که در این دیدار رد و بدل شد، سران 2کره هم در مرز با هم دیدار کردند. این مذاکرات ادامه یافت تا اینکه برای نخستین بار عملیات مینروبی در منطقه نظامی مرز 2کره انجام شد. کمیتههای مشترک روابط 2کره به تعامل ادامه دادند تا پایان سال خط آهن میان 2کره برقرار شد. آمریکا و کرهشمالی سال 2018را با وعده دیدار سران آغاز کردند، اما با بیانیه تند دولت کرهشمالی به پایان بردند. در این بیانیه کرهشمالی آمریکا را به اعمال فشار و تحمیل خواستههایش متهم و اعلام کرد: تا وقتی تهدید نظامی و هستهای آمریکا در کل منطقه برطرف نشود، پیونگیانگ اقدامی در زمینه خلع سلاح هستهای انجام نمیدهد. در این میان هر بار که ترامپ در توییتر یا در سخنرانی و مصاحبهای، به اینکه خطر هستهای کرهشمالی را خنثی کرده افتخار میکرد، سازمانهای اطلاعاتی آمریکا در گزارشی اعلام میکردند که فعالیتهای هستهای و موشکی کرهشمالی متوقف نشدهاست. با این حال دیگر از آزمایشهای موشکی پیونگیانگ خبری نیست.