• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
دو شنبه 3 دی 1397
کد مطلب : 42073
+
-

نکته بازی

نکته بازی

وارد این بازی نشو علی‌آقا!

علی پروین یکی از بهترین مربیان تاریخ پرسپولیس بود اما زمان زیادی طول کشید تا سلطان رضایت بدهد و از کادر فنی کنار بکشد. سال‌های آخر حضور پروین روی نیمکت سرخ‌ها با بهره‌وری پایین او همراه شده بود که همین مسئله اعتراض هواداران را به‌دنبال داشت. در نهایت علی‌آقا که با پایان دوران کارآمدی‌اش کنار نیامده بود، به سختی و برخلاف میل باطنی از میدان بیرون رفت. الان تازه چند سالی است که سلطان در همان موقعیت مورد انتظار آرام گرفته؛ یعنی بزرگ‌‌تر و افتخار تیم که حکم رهبر معنوی را دارد و دستش بالای سر مجموعه است. حالا چرا او باید با طناب عده‌ای آدم امتحان پس‌داده و بعضا مسئله‌دار، وارد چاه خرید پرسپولیس شود و کاری کند که دوباره قلم‌های نقد علیه‌اش تیز شود؟ کاش سلطان در 72سالگی از این بازی کناره بگیرد و در همان VIP برای عشاقش لبخندهای دلبرانه بزند.


راه فراری نیست

با وجود پایان یافتن دوران محرومیت پرسپولیس، مدیرعامل پیشین این باشگاه هنوز به‌دنبال راهی برای فرار از پذیرفتن مسئولیت این پرونده می‌گردد. دیروز نقل قولی از علی‌اکبر طاهری منتشر شده که وی در آن به‌طور غیرمستقیم حسین هدایتی را مقصر محرومیت قلمداد کرده و گفته پرداخت پول توسط او به مهدی طارمی مصداق اغوای بازیکن از سوی پرسپولیس تشخیص داده شده است. حالا کاری به هدایتی نداریم، اما قطعا کوشش‌های طاهری برای پاک‌کردن رد پای خودش در آن ماجرا به جایی نمی‌رسد. افکار عمومی هرگز از یاد نمی‌برد که طاهری هنگام بازگرداندن طارمی به پرسپولیس می‌گفت: «اگر هم جریمه و محرومیتی در کار باشد فقط متوجه خود بازیکن است و گریبان باشگاه را نمی‌گیرد». این یعنی مدیرعامل وقت پرسپولیس به وضوح می‌دانسته دارد یک کار غیرقانونی انجام می‌دهد که ممکن است پرونده‌ای علیه آن باز شود؛ خب الان چه می‌گویید آقای طاهری؟


کمی ناراحت باش لطفا!

اینکه دادگاه در نهایت چه حکمی بابت پرونده تصادف مهدی قائدی صادر خواهد کرد فعلا مشخص نیست. برخی رسانه‌ها خبر داده‌اند رانندگی‌کردن قائدی فاقد گواهینامه در آن خودرو محرز شده اما خود قائدی تکذیب می‌کند. حالا کل این ماجرا یک مسئله دیگر است، اما فعلا این بی‌خیالی جناب فوتبالیست بیشتر از هر چیز دیگری آدم را آزار می‌دهد. مگر می‌شود یک نوجوان در اتومبیلی باشد که نزدیک‌ترین دوستش را به کام مرگ کشانده و برای همیشه چشمان او را بسته، اما خودش اینقدر بی‌تفاوت و خونسرد باشد؟ البته که از قائدی انتظار نداریم تا ابد زانوی غم بغل بگیرد اما این حجم از استوری‌های شاد و بی‌خیالی و محول کردن همه‌‌چیز به قانون و بیمه و... هم آدم را می‌ترساند از نسلی که تازه پشت سبیلش سبز شده است. نکند ارزش قائل شدن برای رفاقت و جان آدم‌ها هم دیگر مال سنتی‌ها و قدیمی‌هاست؟

این خبر را به اشتراک بگذارید